گنجور

غزل شمارهٔ ۵۷۲

آه گر من ز عشق آه کنم
همه روی جهان سیاه کنم
آهِ من در جهان نمی‌گنجد
در جهان پس چگونه آه کنم
هر دو عالم شود چو انگشتی
گر من آهی ز جایگاه کنم
گر دمی آتشین زنم ز دلم
به دمی دفع صد سپاه کنم
بحر خون در دلم چو موج زند
من به خون در رَوَم شناه کنم
موج آن خون چو بگذرد از حد
خون دل را به دیده راه کنم
خون بریزم ز دیده چندانی
که بسی خلق را تباه کنم
عالمی خون خویشتن بینم
از پس و پیش اگر نگاه کنم
با چنین حالتی عجب که مراست
گر کنم طاعتی گناه کنم
هیچ خلقی گداتر از من نیست
گرچه دعوی پادشاه کنم
ره به گلخن نمی‌دهند مرا
وین عجب عزم بارگاه کنم
شربتی آب چاه نیست مرا
وی عجب عزم فخر آب جاه کنم
همچو لاله کلاه در خونم
چه حدیث سر و کلاه کنم
سر درودم فرید را چو گیاه
پس کنون کره در گیاه کنم
همچو عطار مست عشق شَوَم
گر دمی در رُخَش نگاه کنم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آه گر من ز عشق آه کنم
همه روی جهان سیاه کنم
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق آه بزنم، تمام زیبایی‌های جهان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهم و آنها را تاریک و غمگین می‌کنم.
آهِ من در جهان نمی‌گنجد
در جهان پس چگونه آه کنم
هوش مصنوعی: غم و درد عمیق من آنقدر بزرگ است که در این دنیا جا نمی‌شود، پس چطور می‌توانم از این غم صحبت کنم یا آن را ابراز کنم؟
هر دو عالم شود چو انگشتی
گر من آهی ز جایگاه کنم
هوش مصنوعی: اگر من از عمق وجودم یک آهی بکشم، می‌توانم همه عالم را تحت تأثیر قرار دهم.
گر دمی آتشین زنم ز دلم
به دمی دفع صد سپاه کنم
هوش مصنوعی: اگر لحظه‌ای با تمام وجودم شعله‌ور شوم، می‌توانم در همان لحظه با قدرتی عظیم، صدها دشمن را از خود دور کنم.
بحر خون در دلم چو موج زند
من به خون در رَوَم شناه کنم
هوش مصنوعی: در دل من همچون دریایی از خون طغیانی به پا شده است و من در این دریا غوطه‌ور می‌شوم.
موج آن خون چو بگذرد از حد
خون دل را به دیده راه کنم
هوش مصنوعی: وقتی آن موج خون از مرز خود بگذرد، می‌توانم تلخی دل را در چشم‌هایم به تصویر بکشم.
خون بریزم ز دیده چندانی
که بسی خلق را تباه کنم
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حالتی است که شخص احساس می‌کند اگر از غم یا دردش اشک بریزد، می‌تواند به اندازه‌ای تاثیرگذار باشد که دیگران را تحت تأثیر قرار دهد و شاید حتی آنها را به نوعی آسیب برساند. این احساس نشان‌دهنده عمق اندوه و تأثیرگذاری آن بر اطرافیان است.
عالمی خون خویشتن بینم
از پس و پیش اگر نگاه کنم
هوش مصنوعی: اگر به جلو و عقب نگاه کنم، می‌بینم که در دل این دنیا، درد و رنج و مشکلات زیادی وجود دارد که همچون خون از وجود انسان‌ها جاری شده است.
با چنین حالتی عجب که مراست
گر کنم طاعتی گناه کنم
هوش مصنوعی: با این وضعیت تعجبی نیست اگر من هم عبادت کنم و هم گناه انجام دهم.
هیچ خلقی گداتر از من نیست
گرچه دعوی پادشاه کنم
هوش مصنوعی: هیچ کس از من فقیرتر نیست، حتی اگر ادعای پادشاهی کنم.
ره به گلخن نمی‌دهند مرا
وین عجب عزم بارگاه کنم
هوش مصنوعی: به من راهی به گلخن نمی‌دهند، و این برایم عجیب است که با این اوصاف، عزم و اراده‌ام را برای رسیدن به بارگاه (جایی ارزشمند) به کار می‌برم.
شربتی آب چاه نیست مرا
وی عجب عزم فخر آب جاه کنم
هوش مصنوعی: این قَسَم که من به آب چاه اکتفا نمی‌کنم، جالب است که در این حال هم به فخر و بزرگی آب با شکوه فکر می‌کنم.
همچو لاله کلاه در خونم
چه حدیث سر و کلاه کنم
هوش مصنوعی: مانند لاله‌ای که در خون غرق است، چه داستانی از سر و کلاهم بگویم؟
سر درودم فرید را چو گیاه
پس کنون کره در گیاه کنم
هوش مصنوعی: با سرودن اشعار فرید، مانند گیاهی می‌رویم و و رشد می‌کنیم، و اکنون در دل این گیاه، زندگی و نشاط بیشتری پیدا می‌کنیم.
همچو عطار مست عشق شَوَم
گر دمی در رُخَش نگاه کنم
هوش مصنوعی: اگر لحظه‌ای به چهره‌اش نگاه کنم، مانند عطار، غرق در عشق و شیدایی می‌شوم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۷۲ به خوانش عندلیب