گنجور

غزل شمارهٔ ۵۵۳

کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی‌دانم
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی‌دانم
ندارم من درین حیرت به شرح حال خود حاجت
که او داند که من چونم اگرچه من نمی‌دانم
چو من گم گشته‌ام از خود چه جویم باز جان و تن
که گنج جان نمی‌بینم طلسم تن نمی‌دانم
چگونه دم توانم زد درین دریای بی پایان
که درد عاشقان آنجا به جز شیون نمی‌دانم
برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد
که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی‌دانم
در آن خرمن که جان من در آنجا خوشه می‌چیند
همه عالم و مافیها به نیم ارزن نمی‌دانم
از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا
اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم
چو از هر دو جهان خود را نخواهم مسکنی هرگز
سزای درد این مسکین یکی مسکن نمی‌دانم
چو آن گلشن که می‌جویم نخواهد یافت هرگز کس
ره عطار را زین غم به جز گلخن نمی‌دانم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی‌دانم
به تاریکی در افتادم ره روشن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: نمی‌دانم کجا بودم و کجا رفته‌ام، الان هم در کجایم. به تاریکی افتاده‌ام و نمی‌دانم چگونه باید به راه روشن برگردم.
ندارم من درین حیرت به شرح حال خود حاجت
که او داند که من چونم اگرچه من نمی‌دانم
هوش مصنوعی: من در این حالت گیجی نیازی به توضیح حال خود ندارم، چرا که او می‌داند من چگونه‌ام، هرچند خودم از حال خود باخبر نیستم.
چو من گم گشته‌ام از خود چه جویم باز جان و تن
که گنج جان نمی‌بینم طلسم تن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: وقتی از خودم بی‌خبر شده‌ام، به دنبال چه چیزی می‌توانم بگردم؟ نه می‌توانم گنج جانم را ببینم و نه می‌دانم که بدن چه کارایی دارد.
چگونه دم توانم زد درین دریای بی پایان
که درد عاشقان آنجا به جز شیون نمی‌دانم
هوش مصنوعی: چطور می‌توانم در این دریای وسیع صحبت کنم، وقتی که درد عاشقان فقط به زاری و ناله بیان می‌شود؟
برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد
که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از پرده بیرون بیایی و چیزی را نشان بدهی، این کارت می‌تواند به معنای اثبات شرک باشد. چون من در پس این پرده فقط نام‌هایی از مرد و زن می‌شناسم و هیچ چیز دیگری نمی‌دانم.
در آن خرمن که جان من در آنجا خوشه می‌چیند
همه عالم و مافیها به نیم ارزن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: در جایی که روح من در حال برداشت خوشه‌های زندگی است، تمام جهان و هر آنچه در آن است، برای من به اندازه یک دانه کم‌ارزش به حساب نمی‌آید.
از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا
اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: من همچون کاه‌زاری هستم که سال‌ها در این دشت زندگی کرده‌ام و اگرچه خوشه‌هایی را جمع‌آوری کرده‌ام، اما هنوز نمی‌دانم چطور به منبع اصلی آن‌ها برسم.
چو از هر دو جهان خود را نخواهم مسکنی هرگز
سزای درد این مسکین یکی مسکن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: اگر من تصمیم بگیرم که هیچ‌گاه در هیچ‌کدام از این دو جهان خانه‌ای برای خود نداشته باشم، دلیلی وجود ندارد که برای درد و رنج این مسکین، فقط یک سرپناه را در نظر بگیرم.
چو آن گلشن که می‌جویم نخواهد یافت هرگز کس
ره عطار را زین غم به جز گلخن نمی‌دانم
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که هیچ‌کس نمی‌تواند به آن باغ سرسبز و زیبا که دنبال آن هستم دست پیدا کند. از این غم تنها جایی که به یاد می‌آورم، همان گلخانه‌ای است که در آن به کاشت گل پرداخته‌ام.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۵۳ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"کجا بودم، کجا رفتم"
با صدای حبیب (آلبوم آهنگهای برگزیده)

حاشیه ها

1395/03/28 13:05
عباس

لطفا معنی این بیت رو در حاشیه شعر مرقوم فرمایید:
برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد
که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی‌دانم

1395/04/17 15:07
ایمان

یعنی خارج از عرفان و عشق و عاشقی با خدا واسه هرکس گریه کنی یه جورایی به نظر عطار شرکه چون معشوقت فقط یه زن یا مرده
این برداشته شخصی منه (مویه کردن = یعنی گریه کردن)

1400/07/05 09:10
میثم هدایتی

سلام 

فکر کنم منظورش اینجا کل نگری دنیای هستیه

که میگه اگر فکر کنی یک تار مو هم مستثنی از این دنیاست، دچار کفر شدی

در مورد وحدت وجود صحبت میکنه

1396/03/04 09:06
مقصود

این غزل در آلبوم بزن باران توسط حبیب محبیان خوانده شده است. البته ایشان به اشتباه فکر میکردند که این غزل از سنایی است.

1396/06/21 12:09
محمد زاهدی

کلام دوستمون در مورد معنی این بیت تا حدودی درسته اما عطار یک بار از برون و یکبار از درون صحبت میکنه . به نظرم کیفیت عرفانی عشق رو مطرح میکنه و اما سر سر فروتنی خودش رو درگیر همین عشق زمینی میدونه .نوعی فروتنی و عجز از مقامات والای عرفان هست.

1398/12/26 23:02
احسان

آقا عباس نظر خودمو میگم چون نه ادبیات میدونم نه عرفان احتمالا اشتباهه. برون پرده منظور دنیا واقعی عرفان و رسیدن به خدای حقیقی و درون پرده همین دنیایی که می بینیم و حس میکنیم. اگر بیرون پرده به یک چیز کوچیک و سطحی عرفان پی ببری به تو مشرک میگن و از دین خدا خارج شدی (بی نهایت اتفاق افتاده و سر خیلی ها رفته روی دار) خیلی شباهت داره به این قضیه که اگر یک موی زنی از پرده حجاب خارج بشه اون رو مشرک به خدا میدونن! فکر میکنم در قسمت دوم شاعر فروتنی پیشه کرده و گفته که من درون پرده ام و عشق ساده خودم دارم. البته شکسته نفسی کرده کسی که همچین چیزی سروده خودش بدجور بیرون پرده قرار گرفته!

1398/12/27 00:02
احسان

این رو هم اضافه کنم اگر طبق گفته آقا ایمان معنی مو سر در نظر نگیریم و معنی مویه کردن و گریه کردن داشته باشه. مصرع اول رو اینطور برداشت میکنم که اگر در دنیا عرفان گلایه کنیم از خدا (به پذیرش نرسیم) این اثبات شرک ماست. فکر میکنم مصرع اول معنی اقا ایمان درسته و مصرع دوم معنی آقای زاهدی. معنی من فقط گمانه زنی ذهن

1399/02/25 22:04
nima

در بیت آخر گلخن به چه معنایی ست؟؟

1399/02/26 09:04
الف رسته

گلخن = تون حمام، آتشخانه حمام
جایی بود در زیرزمین حمام، تاریک و دوناک و بویناک

1399/03/10 10:06
احسان

برون پرده، منظور خارج از دایره عشق الهی‌ست، اگر مویه (گریه) کنی مشرک هستی
چون بنظر من در حیطه عشق الهی مرد و زن فقط یک نام هستند و همه درگیر معبود هستیم

1399/08/25 23:10
احسان ۱

دوست عزیز برون پرده هیچ وقت معنای "خارج از دایره عشق الهی " نمی دهد. همیشه در آثار عرفا و شعرا پرده یا حجاب به معنی مانعی برای حقیقت است و برون پرده همان دنیای حقیقت است و نقطه مقابل آن که میشود درون پرده ، همان دنیای ظاهر و دنیای واقع است (واقعیت در مقابل حقیقت).
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من

1399/12/17 15:03

از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا
اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم
معنی و مفهوم؟

1400/02/03 19:05
مهدی

از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا
اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم
-------
دوستی پرسیده بود که معنای این بیت چیست؟ نخست نباید فراموش کنیم که این متن متعلق به هشت قرن، نه قرن پیش است و عطار آن را با آگاهی زمانه ی خود و مهارت های زبان فارسی زمان خود سروده است و ما با امکانات زبان فارسی و با اندیشه های زمان خود متوجه می شویم. دیگر آن که با قدری تامل در بحث های هرمنوتیک و تفسیر متن، متوجه خواهیم شد که ما نمی توانیم بگوییم که معنای نهایی این بیت یا هر شعری چیست و ما فقط با امکانات از آن بهره می بریم و بعید نیست که ادراک ما کاملن با هدف شاعر متفاوت باشد و این واقعیت البته هیچ اهمیتی ندارد.
برویم سراغ بیت:

از آنم سوخته خرمن: به این دلیل بیچاره هستم.
که من عمری در این صحرا: که من در تمام طول زندگی (استفاده از کلمه ی صحرا به دلیل مراعات النظیر با کلمه ی خرمن)
اگر چه خوشه می چینم: اگرچه بهره های بسیاری برده ام و چیزهای زیادی دانسته ام.
ره خرمن نمی دانم: نمی دانم جایی که منبع و مبدا این فهم است کجاست، کجا می توانم به دانه های گندم برسم بدون این که رنج خوشه چینی را به جان بخرم و یا اینکه خرمن که خود محصول تلاش خوشه چینان است و از تلاشی کسانی چون خود من فراهم آمده است کجاست؟
به دیگر سخن شاعر خواسته است متواضعانه بگوید من هنوز به حقیقت ماجرا پی نبرده ام.

1400/08/11 17:11
افسانه چراغی

خوشه چین به کسی می‌گویند که خودش زمین کشاورزی و محصولی ندارد و در زمین دیگران بعد از این که محصولشان را برداشت کردند خوشه‌های جامانده را برای خود برمی‌دارد.

خوشه چینی کنایه از بهره‌مندی و نصیب کم است.

1400/08/11 17:11
افسانه چراغی

برون پرده گر مویی کَنی اثبات شرک افتد

شاید به معنی "اگر یک مو بکَنی" باشد. ممکن است کثرت تارهای مو را نشانه شرک دانسته است.

1400/09/03 15:12
Mehrshad Mahmoodi

با صدای اهورایی والامقام استاد حبیب محبیان

حضرت عطار را شناختم ...

عجب ... عجب شعر نابی 

برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد 

که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمیدانم ... 

سپاسگزارم از سایت گنجور 

1400/09/16 21:12
سید محسن

درود بر ادیبان عزیز---معنی شعر میتواند این باشد..اگر به اندازه موئی خارج از وجود خدا را اثبات کنی مشرک شده ائی /یعنی تمام هستی خداست و خارج از وجود خداوند هیچ چیز وجود ندارد و انسانها هم فقط نامی هستند ولی در حقیقت خدا هستند.خلاصه کل هستی فقط خداست

1401/08/04 19:11
غلامرضا ریاحی

سلام بر همه ی عزیزان و دوستان این شعر رو بدون اطلاعت قبلی عرفانی نخونید این شعر عطار مربوط به یک مقام عرفانیست که مقام روح است و اگر بخواهیم کامل این شعر را خلاصه کنیم با انطباق بر این مقام که روح اسمش هست انکار تمامی حالات از جمله کشف و شهود و.... تااا اینحا که حتی نماز را نباید برای نزدیکی به خداوند خواند منظور از این نزدیکی یعنی اینکه شخص در این مرتبه از قاعده ی تثلیث و شرک که تازه پی به سه ایتی بودن افعالش میبرد و هنوز شرک دارد میگذرد و به اصطلاح انکار همه چیز از خود و قید و با خبری از احوال و.... و میگوید نمیدانم و برای تطهیر در این مقام و رسیدن به فنا فی الله همه چیز را در خود میگوید نمی‌دانم اصلا این چیز که میگویی چیست و..... هزار نکته ی باریک تر ز مو اینجاست. ان شاء الله زیر سایه ی الله باشید 💐 💐 💐 و این امانت را سالم خودشان به سر منزله مقصود برسانند

 

1402/03/30 01:05
س مشتاق

با درود فراوان

از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا

اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم

بخاطر این خرمن بنده سوخته (خرمنی که نداشته اگه داشت خوشه چین نبوده) که تمام عمر در این صحرا اگرچه خوشه چینی تاخر داره بر کار خرمن و  من بارها خوشه چینی کرده ام ولی از راه و روش و چیستیه خرمن خبر ندارم . برداشت اینکه کارهای الان ما به اعماق گذشته ی مابرمیگر‌ده سبب تغییر میشه!