غزل شمارهٔ ۵۵۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
این شعر زیبای حکیم رو استاد شجریان در آلبوم رسوای دل به غایت زیبا اجرا کردند...مخالف سه گاه ِ بسیار ارزنده ای است...
به دوستانی که این کار رو گوش نکردند پیشنهاد می کنم در اولین فرصت بشنوند و لذت ببرند...
به قول یکی از دوستان وقتی اشعار کهن رو با صدای استاد شجریان می شنویم معانی دیگری از همان اشعار قابل درک می شوند...
سپاسگزارم از مدیریت سایت برای این کار بسیار زیبا و ارزنده شما. این سروده بسیار زیبا را نخستین بار از استاد شجریان شنیدم. باور بفرمایید به هیچ روی نمیدانستم که عطار چنین غزلهای زیبایی را سروده باشد. بر خود بایسته میدانم که در زودترین زمان دیوان غزل عطار را خریداری کنم. با آرزوی سربلندی برای شما
با سلام
در بیت
گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو نایم
ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمیدانم
در بعضی چاپ ها "فرو نایم" به صورت "فرو تابم" ذکر شده است.در واقع در صورتی که کلمه فرونایم باشد یک نظر قطعی را بیان میکند که در آن از عشق برون آمدن موجب ضرر و زیانی نخواهد شد و معنی آن با بیت بعد جور نیست که ما و من گفتم را مناسب عشق نمی داند.
درحالی که اگر" فروتابم " یا مرود آیم را بپذیریم به معنی متضرر شدن و از اوجی به زیر آمدن خواهد بود و با بیت بعد هم معنی تر:
ولیکن ما و من گفتن به عشقت در( به عشق اندر ) نمیدانم
نسخه مورد بررسی بنده چاپ انتشارات جاویدان در سال 1366 با حواشی و تعلیقات م.درویش است.
سلام.مصرع دوم بیت ماقبل آخر قاعدتا باید چنین باشد:سگی کاندر نمکزار اوفتد... که اشاره ای است به حکم شرعی مبنی بر این که اگر سگ در نمکزار بمیرد تبدیل به نمک می شود وبااین استحاله حلال می گردد و خوردنش رواست.البته به نسخه ای خطی یا چاپی رجوع نکرده ام و این تصحیح استحسانی است.
بیت دلی کو بود همدردم...... جا افتاده لطفا تصحیح نمایید با تشکر
به نظرم متن کامل غزل این باشه:
به جز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمیدانم
که شادی در همه عالم از این خوشتر نمیدانم
گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو نایم
ولیکن ما و من گفتن به عشق اندر نمیدانم
زبس کاندر ره عشقت ز پا میآمدم تا سر
چنان بی پا و سر گشتم که پا و سر نمیدانم
به هر راهی که دانستم فرو رفتم به بوی تو
کنون عاجز فرو ماندم ره دیگر نمیدانم
به هشیاری می از ساغر توانستم جدا کردن
کنون از غایت مستی می از ساغر نمیدانم
به مسجد بتگر از بت باز میدانستم و اکنون
در این خمخانهی رندان بت از بتگر نمیدانم
دلی کو بود همدردم چنان گم گشت در دلبر
که بسیاری نظر کردم دل از دلبر نمیدانم
چو محوم شد در این همه نامی که دانستم
در این دریای بی نامی دو نام آور نمیدانم
یکی را چون نمیدانم همه چون دانم از مستی؟
یکی رهرو یکی راه و یکی رهبر نمیدانم
سگی کاندر نمکزار اوفتد گم گردد اندر وی
من این دریای پر شور از نمک کمتر نمیدانم
دل عطار در گیتی سیهرو بود و این ساعت
ز برق عشق آن دلبر به جز اخگر نمیدانم
این بیت جا افتاده
دلی کاو بود همدردم، چنان گم گشت در دلبر
که بسیاری نظر کردم، دل از دلبر نمیدانم
وقتی شجریان یکی از بهترین آوازهای سه گاه خود را روی یکی از بهترین اشعار عطار می خواند شنونده حس وجد و سرخوشی عمیقی را تجریه می کند انگار که سال ها منتظر شنیدن چنین آواز سترگ و کم نظیری با شعری که گویی به مصاف همه عاشقانه های درخشان رفته است بوده ایم. این اجرا مربوط به سال 1375 است و این بهترین شعر عاشقانه ایست که از من عطار شنیده ام .
درود
این شعر توسط شهرام ناظری در مناجات نامه اواز بدون ساز خوانده است
سلام
ممنون میشم دوستان معنای بیت دوم رو بفرمایند؟
با سلام
در حالیکه عشق تورا در دل دارم ،دیگر منیت در کار نیست.
در فضای عشق تو ،منیت را درک نمی کنم.
استاد فقید شجریان این غزل رو آلبوم رسوای دل خوانده اند