غزل شمارهٔ ۵۵
زان پیش که بودها نبودست
بود تو ز ما جدا نبودست
چون بود تو بود بود ما بود
کی بود که بود ما نبودست
گر بود تو بود بود ما نی
موقوف تو بد چرا نبودست
ما بر در تو چو خاک بودیم
نه آب و نه گل هوا نبودست
در صدر محبتت نشاندیم
زان پیش که حرف لا نبودست
دریای تو جوش سر برآورد
پر شد همه جا و جا نبودست
عطار ضعیف را دل ریش
جز درد تو به دوا نبودست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان پیش که بودها نبودست
بود تو ز ما جدا نبودست
هوش مصنوعی: قبل از اینکه چیزی وجود داشته باشد، تو همواره در کناره ما بودهای و هیچ جدایی میان ما نبوده است.
چون بود تو بود بود ما بود
کی بود که بود ما نبودست
هوش مصنوعی: وقتی تو وجود داشتی، ما نیز وجود داشتیم. اما این وجود ما به چه کسی مربوط میشود که ما دیگر وجود نداریم؟
گر بود تو بود بود ما نی
موقوف تو بد چرا نبودست
هوش مصنوعی: اگر تو بودی، ما هم بودیم و وجود ما وابسته به تو بود. پس چرا نیستی؟
ما بر در تو چو خاک بودیم
نه آب و نه گل هوا نبودست
هوش مصنوعی: ما در کنار تو مثل خاک بودیم و نه آب داشتیم و نه گل، هوایی هم برای زندگی نمیافتاد.
در صدر محبتت نشاندیم
زان پیش که حرف لا نبودست
هوش مصنوعی: ما تو را در بالای محبت خود قرار دادیم، قبل از اینکه حتی حرف "لا" وجود داشته باشد.
دریای تو جوش سر برآورد
پر شد همه جا و جا نبودست
هوش مصنوعی: دریای تو به شدت طغیانی کرده وOverflow شده است، به طوری که همه جا پر از آب شده و جایی برای مانده نیست.
عطار ضعیف را دل ریش
جز درد تو به دوا نبودست
هوش مصنوعی: دل شکسته عطار تنها از درد تو درمان نمییابد.