غزل شمارهٔ ۵۳۹
با این دل بی خبر چه سازم
جان میسوزدم دگر چه سازم
از دست دل اوفتادهام خوار
چون خاک بدر بدر چه سازم
بس حیله که کردم و نیامد
یک حیلهٔ کارگر چه سازم
جانا نکنی به من نظر تو
کافتادهام از نظر چه سازم
کس جز تو خبر ندارد از من
پس میپرسی خبر چه سازم
گفتی که ز صبر توشهای ساز
چون عمر آمد به سر چه سازم
صبرم قدری غمت قضایی است
گر سازم ازین قدر چه سازم
گفتی به مگوی سر عشقم
در معرض این خطر چه سازم
گیرم که زبان نگاه دارم
با این رخ همچو زر چه سازم
ور روی به اشک خون نپوشم
با سوختن جگر چه سازم
گفتی که فرید چارهای ساز
نه چاره نه چارهگر چه سازم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با این دل بی خبر چه سازم
جان میسوزدم دگر چه سازم
هوش مصنوعی: با این دل ناآگاه چه کاری میتوانم بکنم؟ جانم در آتش سوخته است، حالا چه کنم؟
از دست دل اوفتادهام خوار
چون خاک بدر بدر چه سازم
هوش مصنوعی: از دل او به شدت ناراحت و منزوی شدهام، مانند خاکی که در مسیر باد پراکنده میشود. حالا چه کاری از دست من برمیآید؟
بس حیله که کردم و نیامد
یک حیلهٔ کارگر چه سازم
هوش مصنوعی: چه تدبیرها که کردم، اما هیچکدام مؤثر واقع نشدند. حالا نمیدانم چه باید بکنم.
جانا نکنی به من نظر تو
کافتادهام از نظر چه سازم
هوش مصنوعی: عزیزم، اگر تو به من توجه نکنی، من که از چشم تو افتادهام، چه کار میتوانم انجام دهم؟
کس جز تو خبر ندارد از من
پس میپرسی خبر چه سازم
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو از حال و احوال من باخبر نیست، پس تو از من میپرسی که چه خبر دارم.
گفتی که ز صبر توشهای ساز
چون عمر آمد به سر چه سازم
هوش مصنوعی: گفتی که باید برای آیندهات با صبر و بردباری توشه جمع کنی. حالا که عمرم به پایان رسیده، چه فایدهای از آن توشه؟
صبرم قدری غمت قضایی است
گر سازم ازین قدر چه سازم
هوش مصنوعی: من صبرم برای غم تو به اندازهای است که اگر بخواهم از این مقدار بیشتر تحمل کنم، نمیتوانم.
گفتی به مگوی سر عشقم
در معرض این خطر چه سازم
هوش مصنوعی: به من گفتی که درباره عشق و احساساتم صحبت نکنم، حالا در این وضعیت دشوار چه کار میتوانم بکنم؟
گیرم که زبان نگاه دارم
با این رخ همچو زر چه سازم
هوش مصنوعی: فرض کن که من توانایی پنهان کردن احساساتم را دارم، اما با این چهره زیبا چه کار میتوانم بکنم؟
ور روی به اشک خون نپوشم
با سوختن جگر چه سازم
هوش مصنوعی: اگر چهرهام را با اشک خون نپوشانم، با درد سوزان جگر چه کار میتوانم بکنم؟
گفتی که فرید چارهای ساز
نه چاره نه چارهگر چه سازم
هوش مصنوعی: تو گفتی که فرید باید راه حلی پیدا کند، اما نه راه حلی وجود دارد و نه کسی که بتواند راه حلی ارائه دهد. من چه کار میتوانم انجام دهم؟