گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳۶

روزی که عتاب یار درگیرم
با هر مویش شمار درگیرم
چون خاک ز دست او کنم بر سر
گر نیست مرا غبار درگیرم
چون قصهٔ بوسه با میان آرم
آنگه سخن از کنار درگیرم
گر بوسه عوض دهد یک چه بود
از صد نه که از هزار درگیرم
گر باز کنار خواهدم دادن
اول ز هزار بار درگیرم
چون قصد به جان من کند چشمش
دل گیرم و کارزار درگیرم
گرچه به نمی‌رود مرا کاری
بر بو که هزار کار درگیرم
صد مشعله از جگر برافروزم
صد شمع ز روی یار درگیرم
هر فریادی که عاشقان کردند
هر دم من از آن نگار درگیرم
آهی که هزار شعله درگیرد
من از رخ غمگسار درگیرم
هر شب صد ره چو شمع کار از سر
زین چشم ستاره بار درگیرم
هر روز ز لاله‌زار روی او
صد نالهٔ زار زار درگیرم
پنهان ز فرید برد دل شاید
گر ماتم آشکار درگیرم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزی که عتاب یار درگیرم
با هر مویش شمار درگیرم
هوش مصنوعی: روزی فرا می‌رسد که زمانی که محبوبم در حال عتاب و سرزنش باشد، من با هر یک از موهایش درگیر و مشغول خواهم شد.
چون خاک ز دست او کنم بر سر
گر نیست مرا غبار درگیرم
هوش مصنوعی: وقتی که از دست او خاک بر سرم بریزم، اگر غباری از او نداشته باشم، همان غبار را با خودم درگیر می‌کنم.
چون قصهٔ بوسه با میان آرم
آنگه سخن از کنار درگیرم
هوش مصنوعی: زمانی که داستان بوسه را با دل و جان بیان کنم، آنگاه از کنار آن موضوع حساس و مهم صحبت می‌کنم.
گر بوسه عوض دهد یک چه بود
از صد نه که از هزار درگیرم
هوش مصنوعی: اگر بوسه‌ای بتواند جایگزین صد بوسه شود، چه اشکالی دارد که من از هزار بوسه بگیرم؟
گر باز کنار خواهدم دادن
اول ز هزار بار درگیرم
هوش مصنوعی: اگر دوباره مرا به نزد خود بخوانی، ابتدا از میان هزاران بار که با مشکلات مواجه شده‌ام، دوباره درگیر آن‌ها می‌شوم.
چون قصد به جان من کند چشمش
دل گیرم و کارزار درگیرم
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهش به سوی من می‌آید، دلم غمگین می‌شود و در جنگ و نبرد احساسات گرفتار می‌شوم.
گرچه به نمی‌رود مرا کاری
بر بو که هزار کار درگیرم
هوش مصنوعی: هرچند چیزی برای من نمی‌نگرد، اما سرگرمی‌های زیادی دارم که مشغولم کرده‌اند.
صد مشعله از جگر برافروزم
صد شمع ز روی یار درگیرم
هوش مصنوعی: من از جگر خود صد شعله‌ را روشن می‌کنم و صد شمع از زیبایی یار بر می‌دارم.
هر فریادی که عاشقان کردند
هر دم من از آن نگار درگیرم
هوش مصنوعی: هر فریادی که عاشقان به خاطر عشق‌شان سر می‌دهند، من هر لحظه از آن عشق و زیبایی معشوقه‌ام متاثر هستم.
آهی که هزار شعله درگیرد
من از رخ غمگسار درگیرم
هوش مصنوعی: آن آتشی که می‌تواند هزار شعله برافروزد، من از چهره ی دل گرفته دوست می‌گیرم.
هر شب صد ره چو شمع کار از سر
زین چشم ستاره بار درگیرم
هوش مصنوعی: هر شب مانند شمع، بارها و بارها از این چشم ستاره‌بار، کار به شروع می‌شود و دوباره دست به کار می‌زنم.
هر روز ز لاله‌زار روی او
صد نالهٔ زار زار درگیرم
هوش مصنوعی: هر روز به خاطر زیبایی او، دلی شکسته و غمگین دارم و به شدت برای او ناله می‌کنم.
پنهان ز فرید برد دل شاید
گر ماتم آشکار درگیرم
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که کسی با فرید در دلش گرفتار شده است و احتمال دارد که این عشق پنهانی او را به غم و اندوهی عمیق دچار کند، به‌خصوص اگر نتواند احساساتش را به وضوح ابراز کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۳۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/09/12 20:12
مجتبی

وزن شعر (مفعول مفاعلن مفاعیلن) می باشد.