گنجور

غزل شمارهٔ ۵۲۷

پشتا پشت است با تو کارم
تو فارغ و من در انتظارم
ای موی میان بیا و یکدم
سر نه چو سرشک در کنارم
دیری است که با توام قراری است
زان بی تو همیشه بی قرارم
خون می‌گریم که قلب افتاد
در عشق تو نقد اختیارم
ای صد شادی به روزگارت
برده است غم تو روزگارم
تا یک نفسم ز عمر باقی است
بیرون ز غم تو نیست کارم
با حلقهٔ بی شمار زلفت
از حد بیرون شمار دارم
گر زیر و زبر شود دو عالم
با زلف تو کی رسد شمارم
دل می‌خواهی ز بی دلی تو
ای کاش بجاستی هزارم
تا چون غم تو ز دور آید
من پیش غم تو جان سپارم
شادی نرسد ز تو به عطار
غم بس بود از تو یادگارم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پشتا پشت است با تو کارم
تو فارغ و من در انتظارم
هوش مصنوعی: من با تو مشغول کار هستم، در حالی که تو بی‌خیال و ساکتی و من در حال انتظارم.
ای موی میان بیا و یکدم
سر نه چو سرشک در کنارم
هوش مصنوعی: ای موهای زیبای تو، بیا و یک لحظه سر خود را بر شانه‌ام بگذار، مانند اشکی که در کنارم نشسته است.
دیری است که با توام قراری است
زان بی تو همیشه بی قرارم
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که من و تو به نوعی توافق کرده‌ایم، اما از آنجا که تو در کنارم نیستی، همواره دلم آرامش ندارد و بی‌قرارم.
خون می‌گریم که قلب افتاد
در عشق تو نقد اختیارم
هوش مصنوعی: من از شدت عشق به تو اشک می‌ریزم، چون دلم در این راه به تو وابسته شده و تمام تصمیماتم در این عشق خلاصه شده است.
ای صد شادی به روزگارت
برده است غم تو روزگارم
هوش مصنوعی: ای شادی‌های بسیار، غم تو باعث شده که روزگار من را به سختی بکشاند.
تا یک نفسم ز عمر باقی است
بیرون ز غم تو نیست کارم
هوش مصنوعی: تا زمانی که حتی یک نفس از عمرم باقی است، هیچ کاری جز غم تو ندارم.
با حلقهٔ بی شمار زلفت
از حد بیرون شمار دارم
هوش مصنوعی: من با حلقه‌های بی‌شمار موهای تو، پاسخ‌هایی دارم که از حد فراتر می‌رود.
گر زیر و زبر شود دو عالم
با زلف تو کی رسد شمارم
هوش مصنوعی: اگر به خاطر زلف تو، دو عالم بر هم بریزد و تغییر کند، آیا می‌توانم شمارش کنم؟
دل می‌خواهی ز بی دلی تو
ای کاش بجاستی هزارم
هوش مصنوعی: اگر دل تو را می‌خواست، ای کاش که هزار بار دیگر زنده می‌شدم.
تا چون غم تو ز دور آید
من پیش غم تو جان سپارم
هوش مصنوعی: وقتی غم تو از دور برطرف شود، من آماده‌ام تا جانم را در برابر غم تو فدای کنم.
شادی نرسد ز تو به عطار
غم بس بود از تو یادگارم
هوش مصنوعی: شادی از جانب تو به عطار نمی‌رسد، غم کافی است که از تو به یادگار دارم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۲۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/04/15 19:07
نادر..

دل می‌خواهی ز بی دلی تو..

1397/04/15 22:07

دیریست که با توام قراریست
زآن بی تو همیشه بی قرارم