غزل شمارهٔ ۵
سوختی جانم چه میسازی مرا
بر سر افتادم چه میتازی مرا
در رهت افتادهام بر بوی آنک
بوک بر گیری و بنوازی مرا
لیک میترسم که هرگز تا ابد
بر نخیزم گر بیندازی مرا
بندهٔ بیچاره گر میبایدت
آمدم تا چارهای سازی مرا
چون شدم پروانهٔ شمع رخت
همچو شمعی چند بگدازی مرا
گرچه با جان نیست بازی درپذیر
همچو پروانه به جانبازی مرا
تو تمامی من نمیخواهم وجود
وین نمیباید به انبازی مرا
سر چو شمعم بازبر یکبارگی
تا کی از ننگ سرافرازی مرا
دوش وصلت نیم شب در خواب خوش
کرد هم خلوت به دمسازی مرا
تا که بر هم زد وصالت غمزهای
کرد صبح آغاز غمازی مرا
چو ز تو آواز میندهد فرید
تا دهی قرب هم آوازی مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سوختی جانم چه میسازی مرا
بر سر افتادم چه میتازی مرا
هوش مصنوعی: جانم به آتش عشق تو در آتش میسوزد، اکنون که به زمین افتادهام، چرا همچنان به من جفا میکنی و آزارم میدهی؟
در رهت افتادهام بر بوی آنک
بوک بر گیری و بنوازی مرا
هوش مصنوعی: من در مسیر تو قرار گرفتهام و منتظر بوی تو هستم، زیرا امیدوارم که مرا در آغوش بگیری و نوازش کنی.
لیک میترسم که هرگز تا ابد
بر نخیزم گر بیندازی مرا
هوش مصنوعی: اما میترسم که اگر مرا بیندازی، تا ابد نتوانم دوباره برخیزم.
بندهٔ بیچاره گر میبایدت
آمدم تا چارهای سازی مرا
هوش مصنوعی: من در حالی که در شرایط سخت و ناتوانی قرار دارم، به سراغ تو آمدهام تا برای مشکلاتم راهحلی پیدا کنی.
چون شدم پروانهٔ شمع رخت
همچو شمعی چند بگدازی مرا
هوش مصنوعی: وقتی که به عشق تو مانند پروانهای به دور شمع تو چرخیدم، مثل شمعی که میسوزد، چند بار مرا بسوزان.
گرچه با جان نیست بازی درپذیر
همچو پروانه به جانبازی مرا
هوش مصنوعی: هرچند که جانم به آسانی در خطر نمیافتد، اما مانند پروانهای آمادهام تا جان را درراه عشق فدای تو کنم.
تو تمامی من نمیخواهم وجود
وین نمیباید به انبازی مرا
هوش مصنوعی: من نمیخواهم که تو تمام وجودم باشی، و این احساس نباید ما را به هم نزدیک کند.
سر چو شمعم بازبر یکبارگی
تا کی از ننگ سرافرازی مرا
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که باید یکبار روشن شود، تا چه زمانی باید به خاطر ابهت و سرافرازیام شرمنده باشم؟
دوش وصلت نیم شب در خواب خوش
کرد هم خلوت به دمسازی مرا
هوش مصنوعی: دیشب در نیمههای شب، در خواب شیرینم، به ملاقاتت آمدم و در تنهاییام با هم لحظهجات دلنشینی را گذراندیم.
تا که بر هم زد وصالت غمزهای
کرد صبح آغاز غمازی مرا
هوش مصنوعی: صبح با ناز و غمزهات، شروعی جدید برای غمانگیزی من بود و در پی از هم گسستن ارتباطمان، دل را به درد آوردی.
چو ز تو آواز میندهد فرید
تا دهی قرب هم آوازی مرا
هوش مصنوعی: وقتی فرید از جانب تو آواز سر میدهد، دل من میخواهد که تو هم به من نزدیکتر شوی و در این راستا همنوازی کنی.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۵ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"مرا"
با صدای علیرضا قربانی (آلبوم حریق خزان (کنسرت صوتی))
"سودای عاشقی"
با صدای علیرضا قربانی (آلبوم دخت پریوار)
حاشیه ها
1397/01/11 21:04
نادر..
تو تمامی من نمیخواهم وجود...