گنجور

غزل شمارهٔ ۴۸۳

عزم عشق دلستانی داشتم
وقف کردم نیم جانی داشتم
صد هزاران سود کردم در دو کون
گر ز عشق تو زیانی داشتم
چون شدم با عشق رویش همنفس
هر نفس تازه جهانی داشتم
در صفات روی چون خورشید او
سر مگر بر آسمانی داشتم
لیک چون رویش بدیدم ذره‌ای
گنگ گشتم گر زبانی داشتم
مدتی پنداشتم کز وصل او
یا نصیبی یا نشانی داشتم
چون نگه کردم همه پندار بود
یا خیالی یا گمانی داشتم
با سر هر موی زلفش تا ابد
سرگذشت و داستانی داشتم
لیک دل پرغصه رفتم زیر خاک
قصهٔ دل چون نهانی داشتم
خواستم تا راز خود پنهان کنم
هر سرشکی ترجمانی داشتم
چون ندیدم خویش را در خورد او
این مصیبت هر زمانی داشتم
موج می‌زد درد و زاری چون رباب
گر رگی بر استخوانی داشتم
بر تن عطار هر مویی که بود
در خروشی و فغانی داشتم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عزم عشق دلستانی داشتم
وقف کردم نیم جانی داشتم
هوش مصنوعی: من تصمیم داشتم که تمام وجودم را برای عشق زیبایی فدا کنم و حتی نیمی از جانم را نیز به او تقدیم کردم.
صد هزاران سود کردم در دو کون
گر ز عشق تو زیانی داشتم
هوش مصنوعی: من در دو جهان، سودهای فراوانی به دست آوردم؛ حتی اگر از عشق تو چیزی از دست داده باشم.
چون شدم با عشق رویش همنفس
هر نفس تازه جهانی داشتم
هوش مصنوعی: وقتی به عشق چهره‌اش نزدیک شدم، هر نفس که می‌کشیدم، احساس می‌کردم دنیای جدیدی را تجربه می‌کنم.
در صفات روی چون خورشید او
سر مگر بر آسمانی داشتم
هوش مصنوعی: او دارای صفاتی است که مانند خورشید درخشان و تابناک است؛ ای کاش در آسمانی که از آن سرچشمه می‌گیرد، می‌توانستم او را بهتر ببینم و بشناسم.
لیک چون رویش بدیدم ذره‌ای
گنگ گشتم گر زبانی داشتم
هوش مصنوعی: اما وقتی که چهره‌اش را دیدم، مانند ذره‌ای بی‌صدا شدم و اگر زبانی داشتم، نمی‌دانستم چه بگویم.
مدتی پنداشتم کز وصل او
یا نصیبی یا نشانی داشتم
هوش مصنوعی: مدتی فکر می‌کردم که از ملاقات او یا خوشی‌ای یا نشانه‌ای دارم.
چون نگه کردم همه پندار بود
یا خیالی یا گمانی داشتم
هوش مصنوعی: وقتی به اطراف نگاه کردم، متوجه شدم که همه چیز یا فقط یک ایده بوده، یا خیالی در ذهنم، یا گمانی که داشتم.
با سر هر موی زلفش تا ابد
سرگذشت و داستانی داشتم
هوش مصنوعی: با هر رشته از موهای زلف او، تا ابد داستان‌ها و تجربیات زیادی دارم.
لیک دل پرغصه رفتم زیر خاک
قصهٔ دل چون نهانی داشتم
هوش مصنوعی: با این حال، دلم پر از غم و اندوه بود و به زیر خاک رفتم؛ داستان دل من را پنهانی و به آرامی در سینه‌ام نگه داشتم.
خواستم تا راز خود پنهان کنم
هر سرشکی ترجمانی داشتم
هوش مصنوعی: می‌خواستم رازهای درونی‌ام را مخفی نگه ‌دارم، اما هر قطره اشکی که ریختم داستانی از خود را بیان کرد.
چون ندیدم خویش را در خورد او
این مصیبت هر زمانی داشتم
هوش مصنوعی: چون خودم را در او نمی‌بینم، همیشه با این مشکل مواجه بوده‌ام.
موج می‌زد درد و زاری چون رباب
گر رگی بر استخوانی داشتم
هوش مصنوعی: درد و زاری به شدت احساس می‌شد، گویی لحن musical و غمگینی دارد، مثل صدای رباب. اگر فقط یک رگ بر استخوانم حس می‌کردم.
بر تن عطار هر مویی که بود
در خروشی و فغانی داشتم
هوش مصنوعی: هر موی عطار نشانه‌ای از درد و هیاهوی او بود که در دل من نیز وجود داشت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/06/08 14:09
امیر

بیت پنجم در نسخه چاپی به این صورت آمده : "لیک چون روشن ندیدم ذره ای"
که با توجه به مصرع های بعدی به نظر میاید "ندیدم" درست است.