گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱

قبلهٔ ذرات عالم روی توست
کعبهٔ اولاد آدم کوی توست
میل خلق هر دو عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نی سوی توست
چون به جز تو دوست نتوان داشتن
دوستی دیگران بر بوی توست
هر پریشانی که در هر دو جهان
هست و خواهد بود از یک موی توست
هر کجا در هر دو عالم فتنه‌ای است
ترکتاز طرهٔ هندوی توست
پهلوانان درت بس بی‌دلند
دل ندارد هر که در پهلوی توست
نیست پنهان آنکه از من دل ربود
هست همچون آفتاب آن روی توست
عقل چون طفل ره عشق تو بود
شیرخوار از لعل پر لؤلؤی توست
تیربارانی که چشمت می‌کند
بر دلم پیوسته از ابروی توست
گفتم ابرویت اگر طاقم فکند
این گناه نرگس جادوی توست
گفتم ای عاقل برو چون تیر راست
کین کمان هرگز نه بر بازوی توست
این همه عطار دور از روی تو
درد از آن دارد که بی داروی توست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قبلهٔ ذرات عالم روی توست
کعبهٔ اولاد آدم کوی توست
هوش مصنوعی: جهت‌گیری تمام ذرات جهان به سوی توست و کعبه و مرکز توجه فرزندان آدم نیز کوی تو به شمار می‌آید.
میل خلق هر دو عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نی سوی توست
هوش مصنوعی: هر چه تمایل و خواسته مردم جهان باشد، اگر به شناخت این خواسته‌ها بپردازند، در نهایت همه‌چیز به تو برمی‌گردد و به سمت تو می‌آید.
چون به جز تو دوست نتوان داشتن
دوستی دیگران بر بوی توست
هوش مصنوعی: وقتی که نمی‌توانم دوستی غیر از تو داشته باشم، روابط دیگران فقط به خاطر یاد تو و عطر وجودت است.
هر پریشانی که در هر دو جهان
هست و خواهد بود از یک موی توست
هوش مصنوعی: هر نوع بی‌نظمی و آشفتگی که در این دنیا و آن دنیا وجود دارد، ناشی از یک تار موی توست.
هر کجا در هر دو عالم فتنه‌ای است
ترکتاز طرهٔ هندوی توست
هوش مصنوعی: هر جا که در این دنیا یا دنیای دیگر مشکل و فتنه‌ای وجود دارد، آن را به زیبایی و حضور تو مربوط می‌دانم.
پهلوانان درت بس بی‌دلند
دل ندارد هر که در پهلوی توست
هوش مصنوعی: پهلوانان در کنار تو از ته دل هستند و کسی که در کنار توست، دل نداشته و به تو احساس نزدیکی نمی‌کند.
نیست پنهان آنکه از من دل ربود
هست همچون آفتاب آن روی توست
هوش مصنوعی: آن‌که دل من را گرفته، پنهان نیست؛ چهره‌ات مانند آفتاب روشن و پیداست.
عقل چون طفل ره عشق تو بود
شیرخوار از لعل پر لؤلؤی توست
هوش مصنوعی: عقل مانند کودکی است که در مسیر عشق تو قرار دارد و از زیبایی و جذابیت تو سیراب می‌شود.
تیربارانی که چشمت می‌کند
بر دلم پیوسته از ابروی توست
هوش مصنوعی: چشمان تو به گونه‌ای بر دل من تاثیر می‌گذارد که مثل تیرهایی در حال زخم زدن هستند و این حالت همواره ناشی از زیبایی ابروهای توست.
گفتم ابرویت اگر طاقم فکند
این گناه نرگس جادوی توست
هوش مصنوعی: گفتم اگر ابرویت بر من خم شود، تقصیر از نرگس جادویی توست.
گفتم ای عاقل برو چون تیر راست
کین کمان هرگز نه بر بازوی توست
هوش مصنوعی: به کسی که دقت و هوش بالایی دارد، گفتم که بهتر است مانند تیر مستقیم بروی و از آن فاصله بگیری، زیرا هرگز کمان در دست تو نخواهد بود و نمی‌توانی به هدف بزنی.
این همه عطار دور از روی تو
درد از آن دارد که بی داروی توست
هوش مصنوعی: این همه عطار (پزشک) که دور از انتظار تو هستند، تنها به خاطر این است که دردشان بی‌داروی توست.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۱ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۱ به خوانش فرید حامد

حاشیه ها

1398/01/28 17:03
..

میل خلق هر دو عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نی، سوی توست...

1398/01/28 18:03
..

پهلوانان
پهلو..