گنجور

غزل شمارهٔ ۳۹۴

ای در درون جانم و جان از تو بی‌خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی‌خبر
چون پی برد به تو دل و جانم؟ که جاودان
در جان و در دلی دل و جان از تو بی‌خبر
ای عقل پیر و بخت جوان، گَردِ راه تو
پیر از تو بی‌نشان و جوان از تو بی‌خبر
نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی‌خبر
از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وآنگه همه به نام و نشان از تو بی‌خبر
جویندگان جوهر دریای کُنهِ تو
در وادی یقین و گمان از تو بی‌خبر
چون بی‌خبر بود مگس از پَرّ جبرئیل
از تو خبر دهند و چنان از تو بی‌خبر
شرح و بیان تو چه کنم؟ زان‌که تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی‌خبر
عطار اگرچه نعرهٔ عشق تو می‌زند
هستند جمله نعره‌زنان از تو بی‌خبر

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای در درون جانم و جان از تو بی‌خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: ای موجودی که در عمق جان منی، اما جان من از وجود تو بی‌خبر است. این در حالی است که جهان پر از توست، اما خود جهان نیز از تو بی‌خبر است.
چون پی برد به تو دل و جانم؟ که جاودان
در جان و در دلی دل و جان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: زمانی که دل و جانم به تو پی بردند، احساس جاودانی در درونم ایجاد شد، اما همچنان دل و جانم از تو غافل بودند.
ای عقل پیر و بخت جوان، گَردِ راه تو
پیر از تو بی‌نشان و جوان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: ای عقل با تجربه و دانا، در مسیر تو، بخت جوان و پرامید قرار دارد. اما در این راه، عقل از تو دور و ناامید است و جوان نیز از حقیقت و آگاهی تو بی‌خبر است.
نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: تصویر تو در ذهنم نقش بسته، ولی خودت از این خیال غافل هستی. نامت بر زبان من جاریست، اما زبانم از وجود تو بی‌خبر است.
از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وآنگه همه به نام و نشان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: از تو اطلاعات و نشانه‌هایی به مردم رسیده است، اما خود آن‌ها از حقیقت تو بی‌خبرند.
جویندگان جوهر دریای کُنهِ تو
در وادی یقین و گمان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال حقیقت عمیق وجود تو هستند، در مسیر یقین و شک، از حقیقت درون تو بی‌خبرند.
چون بی‌خبر بود مگس از پَرّ جبرئیل
از تو خبر دهند و چنان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: مگس که از مقام بزرگ جبرئیل بی‌خبر است، چگونه از تو خبر داشته باشد؟ در واقع، او در نظر تو نیز بی‌خبر است.
شرح و بیان تو چه کنم؟ زان‌که تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم تو را توصیف کنم، از آن‌جا که همیشه برای بیان شخصیت و ویژگی‌هایت ناتوانم و از حقیقت تو بی‌خبر هستم؟
عطار اگرچه نعرهٔ عشق تو می‌زند
هستند جمله نعره‌زنان از تو بی‌خبر
هوش مصنوعی: عطار هرچند درباره عشق تو سخن می‌گوید، اما متوجه باش که بسیاری از کسانی که در حال نعره زدن هستند، هیچ اطلاعی از تو ندارند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۹۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۹۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1391/12/25 00:02
محمد

فکر میکنم در بیت اول "ای در میان جانم و جان از تو بی خبر" صحیح تر باشه البته من در دیوانی که دارم اینجوری دیدم

1391/12/25 00:02
محمد

در بیت اول که میفرماید:
ای در درون جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
در کتابی که حقیر دارم بشکل زیر چاپ شده که فکر میکنم صحیح تر باشه:
ای در میان جانم و جان از تو بی‌خبر
از تو جهان پر است و جهان از تو بی‌خبر
استاد ارجمند جناب شجریان هم در آلبوم جان جان به این شکل قرآئت فرمودند.

1393/06/15 10:09
یزدانی

منهو با هردو حاشیه نویسی انجام شده موافقم

1394/09/12 23:12
مهرزاد

آقامون نامجو هم میگه " اس در میان حان "

1394/09/12 23:12
ایران نژاد

مهرزاد، روش نفرمودید آقاتون !!!دقیقا چه میفرمایند!!!

1394/10/10 13:01
مصطفی

به نظر من صورت صحیح بیت اول اینجور باید باشه : ای در میان جانی و جان از تو بیخبر. ..... و نباید بگیم جانم. چرا ؟ ؟. چون در بقیه ابیات هیچ کدوم ضمیر "من یا شناسه هاش" رو استفاده نکرده در ضمن چون جمله حالت منادا داره پس شناسه هم مخاطب باشه بهتره.
و گذشته از اینا شعر عطار و بطور کلی شعر کلاسیک بوطیقای کلی گویی داره و شاعر نماینده ی قشر خاصی از جمعیته که با گفتن جانم بقیه رو از صحنه خارج میکنه. علاوه بر این در ادب عرفانی بطور کلی هیچ جا شاعر خودشو حساب نمیکنه که بگه جانم.

1394/12/02 10:03
سلیمی

نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب----- نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر
بیتی که اتش به جان می زند. همانا این بیت دریای اتش است که ریزم به کام خویش.

1395/07/29 10:09
مجید

این غزل با صدای استاد شجریان عزیز در آلبوم جانِ جان بسیار شنیدنی و لذت بخش والبته قابل تامل هست

1395/09/26 09:11
منتقد

آقاشون شجریان هم می فرمان:
ای در "میان" جان...
در آلبوم ِ "جان ِ جان" ساخته‌ی مرحوم "محمدرضا لطفی"

1395/09/27 04:11
ناشناخته

منتقد گرامی
به نظر میرسد آقاهای برخی حاشیه نویسان ( شجریان& نامجو) تفاوت مانایی درون و میان را نمی دانند

1397/04/21 20:07
زاهد مجیدی

البتە درمیان حاشیەهای ذکرشدە، یک موردرا فراموش کردەاند کە زنویسند:
در مصراع :" جویندگان جوهر دریای کُنە تو"
واژەی گوهر صحیح‌تر است.

1397/12/09 13:03
مسعود

سلام
تمام ابیات و کلمات شعر کاملا درست می باشد. در ضمن بیت؛
ای در درون جانم و جان از تو بی خبر
کلمه «درون» درست می باشد و کلمه ««یان» نادرست می باشد.
درون جان منظورش درون باطن انسان میباشد که وسعتش بی نهایت میباشد ولی میان جان از حدود و محدود بودن ‌ٔ بین دو چیز میباشد که هر چه هم فاصله داشته باشد باز هنوز تعریف شده و محدود است.
ما عالم درون داریم اما عالم میان نداریم.
عالم بیرون ، هر آنچه در بیرون هست می باشد اما عالم درون ، عالم باطن و عالم اندیشه وعالم عقل را شامل می شود و بیکران و بی نهایت است.
عالم درون انسان از عالم بیرون انسان وسیعتر و بزرگ‌تر می باشد.
در ضمن اگر استاد شجریان و دیگر هنرمندان در آوازشان [ ای در میان حانم و جان ....] خوانده اند دلیلش برای همانگی و لطافت های ساز و نوا و هورمنی آهنگ هست که بعضی از کلمات را تغییر می دهند و آین برای دیگر اشعار شعرا توسط هنرمندان خواننده بارها و بارها اتفاق افتاده
امیدوارم توضیحاتم مفید و موثر واقع شده باشد.
‌ ضمن دوستان میتوانید در یوتیپ شرح این شعر توحیدی عطار را که توسط دکتر ابراهیمی دینانی استاد فلسفله تماشا کنید و استفاده ارزشمندی بهره ببرید.
التماس دعا

1398/04/27 14:06
محمود

اولین اجرای این اثر توسط استاد شجریان در سال 1356 و در جشن هنر توس بوده است. آلبوم جان جان هم دقیقا از روی همین اجرا ضبط شده است. آقایان پشنگ و بیژن کامکار به همراه آقای افشارنیا همنوازان استاد محمدرضا لطفی بوده اند. گنجور عزیز امکان درج این مطلب را در قسمت موسیقی و آهنگ نمیدهد. لذا این یادداشت را اینجا درج کردم. موفق باشید

1398/05/10 16:08
فاطمه

استاد شجریان سه گاه بینظیری از این شعر خوانده‌اند. چقدر خوشبختیم که به زبان فارسی تکلم میکنیم. چقدر خوشبختیم که عطار و مولانا و حافظ و سعدی داریم.

1398/07/17 16:10
میثم.ط

چه زیبا عشقِ به خدا را به قلم در آورده.
جویندگان جوهر دریای کُنه تو
در وادی یقین و گمان از تو بی خبر
اینجاست که گوییم آدمی نمی تواند به کُنه ذات خدا پی پی ببرد، بلکه از تجلیات اوست که پی به قدرت مطلق می بریم.

1400/01/09 15:04

به نوع ادای کسانی مانند نامجو بهتر آن است توجه نشود چرا که دقتی که کسی مانند حضرت استاد شجریان در انتخاب و بیان کردن شعر داشت، امثال نامجو ندارد.
شچریان به مشورت با بزرگانی چون سایه و م.سرشک، در نحوۀ بیان بیت ها و کلمات هم وسواس داشتند. برای نمونه به بیان کلمۀ ابد در همین آلبوم دقت کنید. زمان تا ابد، حتما زمان کشداری است. در روخوانی طبیعی از این شعر، ابد تنها به عنوان یک کلمه تلفظ می شود، اما در متن موسیقی و آواز شجریان، چنان کلمۀ ابد کشیده می شود که درازای تا آن زمان و مشقتهای مترتب بر آن را به شنونده گوشزد می کند.
البته بدون تعصب عرض می کنم نشانیدن اسم شجریان در کنار نامحو و مقایسۀ آن دو از حیث موسیقی، نا به جاست. در مقایسه باید که وجه مشترکی باشد که در میان این دو مطلقاً نیست.

1402/04/07 16:07
یوسف شیردلپور

چققققققدر این شعر زیباست پرمعنا وچه دلنشین این غزل حضرت عطار.... 

چون بی‌خبر بود مگس از پَرّ جبرئیل

از تو خبر دهند و چنان از تو بی‌خبر

شرح و بیان تو چه کنم؟ زان‌که تا ابد

شرح از تو عاجز است و بیان از تو بی‌خبر، 

این شعر وغزل استاد شجریان به همراهی گروه کامکارها واستاد لطفی اجراکردند هرچه گوش کنی مشتاق ترمیشوی برای شنیدن💚💚💚🙏🙏

1403/03/18 11:06
حسین سعادت نیا

حضرت عطار به سبب عرفان عملی به شهود رسیده است. آنچه در این غزل زیبا بیان می کند نتیجه کشف و شهودی است که به آفاق و انفس دارد.