گنجور

غزل شمارهٔ ۳۸۳

الا ای زاهدان دین دلی بیدار بنمایید
همه مستند در پندار یک هشیار بنمایید
ز دعوی هیچ نگشاید اگر مردید اندر دین
چنان کز اندرون هستید در بازار بنمایید
هزاران مرد دعوی دار بنماییم از مسجد
شما یک مرد معنی‌دار از خمار بنمایید
من اندر یک زمان صد مست از خمار بنمودم
شما مستی اگر دارید از اسرار بنمایید
خرابی را که دعوی اناالحق کرد از مستی
به هر آدینه صد خونی به زیر دار بنمایید
اگر صد خون بود ما را نخواهیم آن ز کس هرگز
اگر این را جوابی هست بی انکار بنمایید
خراباتی است پر رندان دعوی دار دردی کش
میان خود چنین یک رند دعوی‌دار بنمایید
من این رندان مفلس را همه عاشق همی بینم
شما یک عاشق صادق چنین بیدار بنمایید
به زیر خرقهٔ تزویر زنار مغان تا کی
ز زیر خرقه گر مردید آن زنار بنمایید
چو عیاران بی جامه میان جمع درویشان
درین وادی بی پایان یکی عیار بنمایید
ز نام و ننگ و زرق و فن نخیزد جز نگونساری
یکی بی زرق و فن خود را قلندروار بنمایید
کنون چون توبه کردم من ز بد نامی و بد کاری
مرا گر دست آن دارید روی کار بنمایید
مرا در وادی حیرت چرا دارید سرگردان
مرا یک تن ز چندین خلق گو یکبار بنمایید
شما عمری درین وادی به تک رفتید روز و شب
ز گرد کوی او آخر مرا آثار بنمایید
چه گویم جمله را در پیش راهی بس خطرناک است
دلی از هیبت این راه بی‌تیمار بنمایید
چنین بی آلت و بی دل قدم نتوان زدن در ره
اگر مردان این راهید دست‌افزار بنمایید
به رنج آید چنان گنجی به دست و خود که یابد آن
وگر هستید از یابندگان دیار بنمایید
درین ره با دلی پر خون به صد حیرت فروماندم
درین اندیشه یک سرگشته چون عطار بنمایید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای زاهدان دین دلی بیدار بنمایید
همه مستند در پندار یک هشیار بنمایید
هوش مصنوعی: ای زاهدان دین، دل‌های بیدار را به نمایش بگذارید؛ همه در توهم و خیال نبهانند، پس یک هشیار را نشان دهید.
ز دعوی هیچ نگشاید اگر مردید اندر دین
چنان کز اندرون هستید در بازار بنمایید
هوش مصنوعی: اگر در دین خود راستین و بااخلاص باشید، حرف و دعوا برای شما فایده‌ای ندارد؛ باید همان‌طور که در دل دارید، در عمل نیز نشان دهید.
هزاران مرد دعوی دار بنماییم از مسجد
شما یک مرد معنی‌دار از خمار بنمایید
هوش مصنوعی: هزاران مردگی را که ادعا دارند، از مسجد شما نشان می‌دهیم، فقط یک مرد عمیق و با معنا از حالت مستی نشان دهید.
من اندر یک زمان صد مست از خمار بنمودم
شما مستی اگر دارید از اسرار بنمایید
هوش مصنوعی: من در یک لحظه، صد نفر مست و سرخوش را از تأثیر نوشیدنی نشان دادم. اگر شما هم مستی دارید، رازهای خود را آشکار کنید.
خرابی را که دعوی اناالحق کرد از مستی
به هر آدینه صد خونی به زیر دار بنمایید
هوش مصنوعی: کسی که به خود می‌بالد و ادعای حق‌طلبی دارد، در هر جمعه به واسطه‌ی مستی و نابسامانی‌اش، نشان از ویرانی و آزار دیگران می‌دهد.
اگر صد خون بود ما را نخواهیم آن ز کس هرگز
اگر این را جوابی هست بی انکار بنمایید
هوش مصنوعی: اگر صد نفر هم خون ما باشند، ما هیچگاه از کسی انتقام نخواهیم گرفت. اگر پاسخ منطقی در این موضوع وجود دارد، آن را بدون هیچ تردیدی ارائه دهید.
خراباتی است پر رندان دعوی دار دردی کش
میان خود چنین یک رند دعوی‌دار بنمایید
هوش مصنوعی: در اینجا به جامعه‌ای اشاره می‌شود که در آن افرادی با تجربه و سرزنده، به دنبال نشان دادن رنج‌ها و دردهای خود هستند. در این فضا، یکی از این افراد (رند) از دیگران می‌خواهد تا برایش نمایشی از مشکلات و زخم‌های عاطفی خود ارائه دهند، تا همۀ آنها با هم همدردی و همفکری کنند.
من این رندان مفلس را همه عاشق همی بینم
شما یک عاشق صادق چنین بیدار بنمایید
هوش مصنوعی: من در میان درویشان بی­پول، عشق و محبت را همیشه می‌بینم؛ حالا شما یکی از عاشقان راستین را به ما نشان دهید که این‌چنین بیدار و هوشیار باشد.
به زیر خرقهٔ تزویر زنار مغان تا کی
ز زیر خرقه گر مردید آن زنار بنمایید
هوش مصنوعی: تا کی می‌خواهید به پوشش‌های نیرنگ‌آمیز ادامه دهید؟ اگر واقعاً از این پوشش‌ها رهایی یافته‌اید، چرا نشانه‌های آن را آشکار نمی‌کنید؟
چو عیاران بی جامه میان جمع درویشان
درین وادی بی پایان یکی عیار بنمایید
هوش مصنوعی: مثل عیاران که بدون لباس در جمع درویشان حضور دارند، در این دنیای بی‌پایان، یکی از عیاران را نشان دهید.
ز نام و ننگ و زرق و فن نخیزد جز نگونساری
یکی بی زرق و فن خود را قلندروار بنمایید
هوش مصنوعی: از شهرت و آبرو و تظاهر، جز ناامیدی نصیب کسی نمی‌شود. بهتر است که بی‌تظاهر و بی‌ریا مانند یک علاقه‌مند آزاد زندگی کرد و خود را نشان داد.
کنون چون توبه کردم من ز بد نامی و بد کاری
مرا گر دست آن دارید روی کار بنمایید
هوش مصنوعی: حالا که من از رفتار زشت و بدنامی خود توبه کرده‌ام، اگر شما کمک کنید، می‌توانید به من نشان دهید که چگونه باید درست زندگی کنم.
مرا در وادی حیرت چرا دارید سرگردان
مرا یک تن ز چندین خلق گو یکبار بنمایید
هوش مصنوعی: چرا در این راه سرگردانم؟ ای کاش یکی از این مردم یک بار به من نشان بدهد.
شما عمری درین وادی به تک رفتید روز و شب
ز گرد کوی او آخر مرا آثار بنمایید
هوش مصنوعی: شما سال‌ها در این مسیر به تنهایی و در تلاش بودید، روزها و شب‌ها بی‌وقفه در کنار کوی او گذرانده‌اید. اکنون لطفاً نشانه‌هایی از او را به من نشان دهید.
چه گویم جمله را در پیش راهی بس خطرناک است
دلی از هیبت این راه بی‌تیمار بنمایید
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر از یک مسیر خطرناک صحبت می‌کند و نگران است که چگونه می‌تواند دیگران را در مورد آن راه هشدار دهد. او از دل‌هایی می‌خواهد که با شجاعت و بی‌پروا در برابر این تهدیدات قرار بگیرند و اقدام کنند.
چنین بی آلت و بی دل قدم نتوان زدن در ره
اگر مردان این راهید دست‌افزار بنمایید
هوش مصنوعی: شما بدون ابزار و دل نمی‌توانید در این مسیر قدم بگذارید. اگر واقعاً مردان این راه هستید، وسایل و تجهیزات لازم را نشان دهید.
به رنج آید چنان گنجی به دست و خود که یابد آن
وگر هستید از یابندگان دیار بنمایید
هوش مصنوعی: به دست آوردن چیزی ارزشمند و گرانبها دشواری‌های خاص خود را دارد و کسی که آن را به دست می‌آورد، باید تلاش کند. اگر شما هم در این مسیر قرار دارید، بهتر است که زحمات خود را در زندگی نشان دهید.
درین ره با دلی پر خون به صد حیرت فروماندم
درین اندیشه یک سرگشته چون عطار بنمایید
هوش مصنوعی: در این مسیر با دلی پر از درد و اندوه، طولانی و حیران مانده‌ام. در این فکر که مانند عطار، سرگردان و بی‌هدف شده‌ام.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۸۳ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"آهنگ ترانه زاهدان-آواز چوگان کفر"
با صدای محسن کرامتی (آلبوم عطارنامه)

حاشیه ها

1396/01/31 21:03
حامد

شعر حاوی غلطتهای بسیار است که به کل معنی شعر را دگرگون کرده. :امل و درستش به صورت زیر است>
گفتاری از عارف بزرگ عطار نیشابوری خطاب به دین فروشان
الا ای زاهدانِ دین دلی بیدار بنمایید
همه مستند در پندار یک هشیار بنمایید
ز دعوی هیچ نگشاید، اگر مردید اندر دین
چنان که از اندرون هستید در بازار بنمایید
هزاران مرد دعوی دار بنماییم از مسجد
شما یک مرد معنی‌دار از خمار بنمایید
من اندر یک زمان صد مست از خمار بنمودم
شما مستی اگر دارید از اسرار بنمایید
خرابی را که دعوی اناالحق کرد از مستی
به هر آدینه صد خونی به زیر دار بنمایید
اگر صد خون بود ما را نخواهیم آن ز کس هرگز
اگر این را جوابی هست بی انکار بنمایید
خراباتی است پر رندانِ دعوی دارِ دُردی کش
میان خود چنین یک رند دعوی‌دار بنمایید
من این رندان مفلس را همه عاشق همی بینم
شما یک عاشق صادق چنین بیدار بنمایید
به زیر خرقهٔ تزویر زنار مغان تا کی
ز زیر خرقه گر مردید آن زنار بنمایید
کنون چون توبه کردم من ز بد نامی و بد کاری
شما گر دست آن دارید روی کار بنمایید
مرا در وادی حیرت چرا دارید سرگردان
مرا یک تن ز چندین خلق کوی یار بنمایید
چو عیاران بی جامه میان جمع درویشان
درین وادی بی پایان یکی عیار بنمایید
ز نام و ننگ و زرق و من نخیزد جز نگونساری
یکی بی زرق و فن خود را قلندروار بنمایید
شما عمری درین وادی به تک رفتید روز و شب
ز گرد کوی او آخر مرا آثار بنمایید
چه گویم جمله را در پیش راهی بس خطرناک است
دلی از هیبت این راه بی‌تیمار بنمایید
چنین بی آلت و بی دل قدم نتوان زدن در ره
اگر مردان این کارید، دست‌افزار بنمایید
به رنج آید چنان گنجی، به دست آسان کی آید آن
وگر هستید از یابندگان دیار بنمایید
درین ره با دلی پر خون به صد حیرت فرومانید
درین اندیشه یک سرگشته چون عطار بنمایید

1401/08/16 02:11
علی چاوشی

مصرع دوم بیت ۱۱ اشتباه چاپی دارد، لطفا اصلاح شود

"یکن" باید بشود "یکی"