غزل شمارهٔ ۳۶۳
تشنه را از سراب چگشاید
سایه را ز آفتاب چگشاید
آب حیوان چو هست در ظلمات
از نسیم گلاب چگشاید
نیست این کار جنبش و آرام
از درنگ و شتاب چگشاید
قطرهای را که او نبود و نه هست
غرق دریای آب چگشاید
بسی ستون است خیمهٔ عالم
از هزاران طناب چگشاید
صد درت گر گشاد پنداری است
این چنین فتح باب چگشاید
چون نبردی بر آب هرگز پی
پی بری بر سر اب چگشاید
گرچه بغنودهای بهر نفسی
عالمی ماهتاب چگشاید
رو که این رهروان چو تشنه شدند
از دو ساغر شرآب چگشاید
خون بسته است اگر کباب خوری
خون خوری از کباب چگشاید
چون کمیت فلک طبق آورد
از خری در خلاب چگشاید
تا بتان در زمین همی ریزند
چرخ را ز انقلاب چگشاید
کار چون ذرهای به علت نیست
از خطا و صواب چگشاید
سر یک یک چو او همی داند
از حساب و کتاب چگشاید
از همه چون به از همه است آگاه
از سؤال و جواب چگشاید
چون من از هر دو کون گم گشتم
از ثواب و عقاب چگشاید
گنج میجستهام به معموری
هست جای خراب چگشاید
هر چه بیدار دیدهام هیچ است
گر ببینم به خواب چگشاید
آفتابی است ذره ذره ولی
هست زیر نقاب چگشاید
ای فرید آسمان نهای آخر
زین همه اضطراب چگشاید
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تشنه را از سراب چگشاید
سایه را ز آفتاب چگشاید
هوش مصنوعی: تشنگی کسی نمیتواند با آب دروغین برطرف شود، همانطور که سایه نمیتواند از نور خورشید به کمک بیفتد.
آب حیوان چو هست در ظلمات
از نسیم گلاب چگشاید
هوش مصنوعی: وقتی که آب حیات در تاریکی وجود دارد، نسیم خوشبو مانند گل آن را به روشنی میآورد.
نیست این کار جنبش و آرام
از درنگ و شتاب چگشاید
هوش مصنوعی: این عمل نه از حرکت و نه از سکون ناشی میشود، بلکه به دلیل تأمل و شتاب به وجود میآید.
قطرهای را که او نبود و نه هست
غرق دریای آب چگشاید
هوش مصنوعی: یک قطرهای که نه وجود داشت و نه دارد، در دریای آب غرق خواهد شد.
بسی ستون است خیمهٔ عالم
از هزاران طناب چگشاید
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که جهان مانند خیمهای بزرگ است که از هزاران رشته و طناب به هم پیوسته تشکیل شده و اگر یکی از این رشتهها دچار مشکل شود، ممکن است کل ساختار آسیب ببیند. به عبارت دیگر، شگفتانگیری و پیچیدگی زندگی و جهان به تعامل و ارتباط مداوم اجزا و عناصر مختلف بازمیگردد.
صد درت گر گشاد پنداری است
این چنین فتح باب چگشاید
هوش مصنوعی: اگر فکر کنی که با باز کردن درهای بسیار، به آسانی به موفقیت دست پیدا میکنی، باید بدانید که اینگونه نیست و کار آسانی نیست.
چون نبردی بر آب هرگز پی
پی بری بر سر اب چگشاید
هوش مصنوعی: هرگز بر سر آب دعوا نکن، چون به مانند نبردی بیفایده است که فقط به نتیجهای نخواهد رسید.
گرچه بغنودهای بهر نفسی
عالمی ماهتاب چگشاید
هوش مصنوعی: با اینکه تو در خواب به سر میبری و لحظهای در آرامی، جهانی به زیبایی ماه در حال درخشیدن است.
رو که این رهروان چو تشنه شدند
از دو ساغر شرآب چگشاید
هوش مصنوعی: وقتی این مسافران در این راه احساس تشنگی کنند، از دو جام شراب سیراب میشوند.
خون بسته است اگر کباب خوری
خون خوری از کباب چگشاید
هوش مصنوعی: اگر به کباب خونین یا لذیذی بخوری، باید آمادهی چشیدن تلخی و درد آن هم باشی. به عبارت دیگر، هر لذتی ممکن است با عوارض و مشکلاتی همراه باشد.
چون کمیت فلک طبق آورد
از خری در خلاب چگشاید
هوش مصنوعی: زمانی که ستارهها و سیارات در آسمان به ترتیب و نظم خاصی درآیند، انسان به نوعی در موقعیت خاصی قرار میگیرد و از این وضعیت به شگفتی و تعجب میافتد.
تا بتان در زمین همی ریزند
چرخ را ز انقلاب چگشاید
هوش مصنوعی: وقتی که زیباییها و محبوبان در زمین از هم میپاشند و به زمین میافتند، آسمان هم تحت تأثیر این تغییرات به تلاطم میآید و در چرخش خود دچار تغییر میشود.
کار چون ذرهای به علت نیست
از خطا و صواب چگشاید
هوش مصنوعی: کار مانند ذرهای است که به دلیل مشخصی وابسته نیست و از خطا و درستی جسته و گریخته میشود.
سر یک یک چو او همی داند
از حساب و کتاب چگشاید
هوش مصنوعی: هر کس به خوبی از وضعیت و نقش خود آگاه است و میداند که چگونه باید در این دنیا عمل کند.
از همه چون به از همه است آگاه
از سؤال و جواب چگشاید
هوش مصنوعی: هر کسی که از همه چیز آگاهتر باشد، به خوبی میداند که سوال و جواب چه احساسی دارد و چگونه پیش میآید.
چون من از هر دو کون گم گشتم
از ثواب و عقاب چگشاید
هوش مصنوعی: چون من از هر دو عالم دور افتادهام، دیگر از پاداش و عذاب چه خبری دارم؟
گنج میجستهام به معموری
هست جای خراب چگشاید
هوش مصنوعی: من در جستجوی گنجی بودم که در مکان امنی قرار دارد، اما حالا متوجه شدم که در جاهای ویران و خراب نیز میتوان به آن دست یافت.
هر چه بیدار دیدهام هیچ است
گر ببینم به خواب چگشاید
هوش مصنوعی: هر چه در بیداری دیدهام، هیچ اهمیت ندارد اگر در خواب چیزی را ببینم که برایم مهم باشد.
آفتابی است ذره ذره ولی
هست زیر نقاب چگشاید
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در هر ذرهای از وجود و هستی، نوری و روشنی وجود دارد، اما این نور غالباً زیر یک پوشش یا نقاب پنهان است. این میتواند به این اشاره داشته باشد که در درون هر چیز یا هر کس، ارزشها و زیباییهایی نهفته است که باید کشف شوند.
ای فرید آسمان نهای آخر
زین همه اضطراب چگشاید
هوش مصنوعی: ای فرید، تو در این میان به آسمان تعلق نداری، زیرا در پی این همه تنش و پیچیدگی، چه نتیجهای به دست میآوری؟

عطار