گنجور

غزل شمارهٔ ۳۶۴

دو جهان بی‌توام نمی‌باید
نه یکی بس دو ام نمی‌باید
هرچه خواهم ز تو تو به زانی
از توام جز توام نمی‌باید
قبله‌ام چون جمال روی تو بس
رویی از هر سوم نمی‌باید
جان من چون بشنید قول الست
این تن بدخوم نمی‌باید
بسم از هر دو کون قول قدیم
اجتهادی نوم نمی‌باید
گرچه مویی شدم ز شوق رخت
قوت بازوم نمی‌باید
ضعف من چون ز اشتیاق تو خاست
ذره‌ای نیروم نمی‌باید
چون چنین در ره توام عاجز
هیچ بیرون شوم نمی‌باید
گرچه دردم گذشت از اندازه
زحمت داروم نمی‌باید
صد گره هست از تو بر کارم
گره ابروم نمی‌باید
پیچ پیچی برون بر از کارم
که دل صد توم نمی‌باید
ور نخواهی گشاد در بر من
هیچ هم زانوم نمی‌باید
چون به تو راه نیست محوم کن
که بدو و نیکوم نمی‌باید
شیر مردی اگر به من نرسید
سگ در پهلوم نمی‌باید
نفس جادوم کوه کرد بسی
توبهٔ جادوم نمی‌باید
ای فرید از بهانه دست بدار
ترکی هندوم نمی‌باید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دو جهان بی‌توام نمی‌باید
نه یکی بس دو ام نمی‌باید
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم در دو جهان به تنهایی زندگی کنم، نه اینکه یکی از آنها کافی باشد؛ دو تا هم برای من کافی نیست.
هرچه خواهم ز تو تو به زانی
از توام جز توام نمی‌باید
هوش مصنوعی: هر چیزی که از تو می‌خواهم، تو بهتر از آن را می‌دانی. من به جز تو نیستم و جز تو، نیاز دیگری ندارم.
قبله‌ام چون جمال روی تو بس
رویی از هر سوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: قبله‌ام، چهره‌ی زیبای توست که هیچ روی دیگری نمی‌تواند با آن مقایسه شود.
جان من چون بشنید قول الست
این تن بدخوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: جان من وقتی سخن پیمان الست را شنید، باید این بدن ناپاک را ترک کند.
بسم از هر دو کون قول قدیم
اجتهادی نوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: باید از هر دو سوی دنیا پیرو اصول و اعتقادات قدیمی باشیم و نباید به نظرات جدید و تغییر یافته اعتماد کنیم.
گرچه مویی شدم ز شوق رخت
قوت بازوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: هر چند که به خاطر عشق تو، پیر و زرد روی شده‌ام، اما هنوز هم قدرت و توانایی من نباید کم شود.
ضعف من چون ز اشتیاق تو خاست
ذره‌ای نیروم نمی‌باید
هوش مصنوعی: چون عشق تو در وجود من ضعف ایجاد کرد، نباید از من انتظار قدرتی بزرگ داشته باشی.
چون چنین در ره توام عاجز
هیچ بیرون شوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه در مسیر تو قرار دارم و ناتوان هستم، نباید از این راه خارج شوم.
گرچه دردم گذشت از اندازه
زحمت داروم نمی‌باید
هوش مصنوعی: هرچند که درد و رنج من از حد فراتر رفته، اما نباید در این مورد نگران باشم.
صد گره هست از تو بر کارم
گره ابروم نمی‌باید
هوش مصنوعی: چندین مشکل و سختی از جانب تو برای من وجود دارد، اما نباید به آبرویم آسیب برسد.
پیچ پیچی برون بر از کارم
که دل صد توم نمی‌باید
هوش مصنوعی: مشکلات و پیچیدگی‌های زندگی من را به شدت درگیر کرده و به گونه‌ای است که حتی قلبم توان تحمل آن را ندارد و نمی‌تواند آرامش پیدا کند.
ور نخواهی گشاد در بر من
هیچ هم زانوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: اگر نخواهی که در برابر من گشاده رویی کنی، پس به هیچ وجه نیازی نیست که زانوی زحمت بر زمین بزنم.
چون به تو راه نیست محوم کن
که بدو و نیکوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: وقتی راهی به سوی تو وجود ندارد، بهتر است به دور نیفتی، چون نیکی و بدی به نگهداری و نگاه داشتن نمی‌ارزد.
شیر مردی اگر به من نرسید
سگ در پهلوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: اگر نتوانستم به جوانمردی دست پیدا کنم، حتی همدمی چون سگ هم در کنارم جایز نیست.
نفس جادوم کوه کرد بسی
توبهٔ جادوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: افراد زیادی در تلاش هستند تا از اشتباهات گذشته‌ خود درس بگیرند و تغییر کنند، اما برخی از رفتارها و عادت‌ها به سختی قابل ترک هستند. در واقع، اگر کسی به انجام کارهای نادرست عادت کند، حتی توبه و عذرخواهی او به تنهایی کافی نیست.
ای فرید از بهانه دست بدار
ترکی هندوم نمی‌باید
هوش مصنوعی: فرید، دیگر بهانه‌جویی را کنار بگذار. من باید به سراغ تو بیایم و از جایی غیر از ترکیه و هندوستان خبری نیست.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۶۴ به خوانش عندلیب