گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۱

آن را که ز وصل او خبر بود
هر روز قیامتی دگر بود
چه جای قیامت است کاینجا
این شور از آن عظیم‌تر بود
زیرا که قیامت قوی را
در حد وجود پا و سر بود
وین شور چو پا و سر ندارد
هرگز نتواندش گذر بود
چون نیست نهایت ره عشق
زین ره نه نشان و نه اثر بود
هر کس که ازین رهت خبر داد
می‌دان به یقین که بی خبر بود
زین راه چو یک قدم نشان نیست
چه لایق هر قدم شمر بود
راهی است که هر که یک قدم زد
شد محو اگر چه نامور بود
چندان که به غور ره نگه کرد
نه راهرو و نه راهبر بود
القصه کسی که پیشتر رفت
سرگشتهٔ راه بیشتر بود
بر گام نخست بود مانده
آنکو همه عمر در سفر بود
وانکس که بیافت سر این راه
شد کور اگرچه دیده‌ور بود
کین راز کسی شنید و دانست
کز دیده و گوش کور و کر بود
مانند فرید اندرین راه
پر دل شد اگرچه بی جگر بود
عطار که بود مرد این راه
زان جملهٔ عمر نوحه‌گر بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن را که ز وصل او خبر بود
هر روز قیامتی دگر بود
هوش مصنوعی: کسی که از وصال محبوب خود آگاه است، هر روز برایش حال و هوای جدیدی مانند روز قیامت پیش می‌آید.
چه جای قیامت است کاینجا
این شور از آن عظیم‌تر بود
هوش مصنوعی: این دنیا دارای شور و شوقی است که حتی بزرگ‌تر از آنچه در روز قیامت تصور می‌شود، به نظر می‌رسد.
زیرا که قیامت قوی را
در حد وجود پا و سر بود
هوش مصنوعی: زیرا که در روز قیامت، قدرت و عظمت یک فرد به اندازه وجود او و تأثیراتی که در زندگی داشته است، اهمیت پیدا می‌کند.
وین شور چو پا و سر ندارد
هرگز نتواندش گذر بود
هوش مصنوعی: این شور و هیجان که بی‌پابند و بی‌سری است، هرگز نمی‌تواند از جایی بگذرد یا ادامه یابد.
چون نیست نهایت ره عشق
زین ره نه نشان و نه اثر بود
هوش مصنوعی: از آنجا که عشق یک مسیر بی‌پایان است، در این راه نه نشانه‌ای وجود دارد و نه آثار مشخصی که نشان دهد به کجا می‌رسد.
هر کس که ازین رهت خبر داد
می‌دان به یقین که بی خبر بود
هوش مصنوعی: هر کسی که درباره‌ی مسیر تو چیزی گفت، مطمئن باش که خود او از آن بی‌خبر است.
زین راه چو یک قدم نشان نیست
چه لایق هر قدم شمر بود
هوش مصنوعی: اگر در این مسیر هیچ نشانه‌ای وجود نداشته باشد، هر قدمی که برداری ارزشمند خواهد بود.
راهی است که هر که یک قدم زد
شد محو اگر چه نامور بود
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که در این مسیر، هر کسی که گامی بردارد، به طور کامل تحت تأثیر قرار می‌گیرد و حتی اگر فرد مشهور و معروفی باشد، باز هم نمی‌تواند از این تأثیر در امان بماند.
چندان که به غور ره نگه کرد
نه راهرو و نه راهبر بود
هوش مصنوعی: هر چقدر که در عمق مسیر نگاه کردم، نه آدمی را دیدم که در این راه برود و نه کسی را که راه را نشان دهد.
القصه کسی که پیشتر رفت
سرگشتهٔ راه بیشتر بود
هوش مصنوعی: کسی که زودتر از دیگران به مسیر می‌افتد، بیشتر در دچار شک و تردید می‌شود.
بر گام نخست بود مانده
آنکو همه عمر در سفر بود
هوش مصنوعی: کسی که در ابتدای راه قدم گذاشته، اما هنوز بر جای خود مانده است، در حالی که تمام عمر خود را در سفر گذرانده است.
وانکس که بیافت سر این راه
شد کور اگرچه دیده‌ور بود
هوش مصنوعی: هر کس که به این مسیر بیفتد و به طور واقعی با آن مواجه شود، حتی اگر بینایی خوبی داشته باشد، ممکن است به دلیل غفلت یا نداشتن آگاهی، از حقیقت دور بماند.
کین راز کسی شنید و دانست
کز دیده و گوش کور و کر بود
هوش مصنوعی: کسی که این راز را شنیده و فهمیده، در واقع از افرادی است که هیچ چیزی را نمی‌بینند و نمی‌شنوند.
مانند فرید اندرین راه
پر دل شد اگرچه بی جگر بود
هوش مصنوعی: در این راه، مانند فرید، با شجاعت و دل‌گرمی پیش می‌رود، هرچند که از نظر توان و قدرت ممکن است کمبودهایی داشته باشد.
عطار که بود مرد این راه
زان جملهٔ عمر نوحه‌گر بود
هوش مصنوعی: عطار انسانی بود که در طول زندگی‌اش همیشه به یادآوری و نوحه‌سرایی دربارهٔ مسائل انسانی و معنوی می‌پرداخت. او در این مسیر، چندان از راه خود منحرف نشد و همواره به سرچشمه‌های عمیق هستی توجه داشت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۲۱ به خوانش عندلیب