گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲

عاشقی و بی نوایی کار ماست
کار کار ماست چون او یار ماست
تا بود عشقت میان جان ما
جان ما در پیش ما ایثار ماست
جان مازان است جان کو جان جان است
جان ما بی فخر عشقش عار ماست
عشق او آسان همی پنداشتم
سد ما در راه ما پندار ماست
کار ما چون شد ز دست ما کنون
هرچه درد و دردی است آن کار ماست
بوده عمری در میان اهل دین
وین زمان تسبیح ما زنار ماست
چون به مسجد یک زمان حاضر نه‌ایم
نیست این مسجد که این خمار ماست
کیست چون عطار در خمار عشق
کین زمان در درد دردی خوار ماست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۲ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۳۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/04/27 10:06
مریم احمدی

درود بی پایان ، بیت سوم مصرع اول به گمان حقیر می بایست جان ما زان است جان کو جان ماست ، باشد.

1399/11/05 13:02
محمد

در بیت سوم مصراع اول
جان مازان است جان کو جان جان است
یکی از جان ها اضافه است و در فایل صوتی پایین شعر آنرا به صورت جان ماست می خواند.

1400/09/21 14:12
محسن جهان

حاشیه ای بر ابیات ۱ و ۲:

تنها و بهترین کار ما در این دنیا عشق ورزیدن به ذات احدیت و جلوه گر نمودن صفات اوست.