گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۷

هر که عزم عشق رویش می‌کند
عشق رویش همچو مویش می‌کند
هر که ندهد این جهان را سه طلاق
همچو دزد چار سویش می‌کند
او نیاید در طلب اما ز شوق
دل به صد جان جستجویش می‌کند
او نگردد نرم از اشکم ولیک
اشک دایم شست و شویش می‌کند
هر که از چوگان زلفش بوی یافت
بی سر و بن همچو گویش می‌کند
هر که در عشقش چو تیر راست شد
چون کمان زه در گلویش می‌کند
سرخ‌روی او بباید شد به قطع
هر که را عشق آرزویش می‌کند
سخت‌دل آهن نه بر آتش نگر
تا چگونه سرخ رویش می‌کند
از درش عطار را بویی رسید
آه از آنجا مشک بویش می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که عزم عشق رویش می‌کند
عشق رویش همچو مویش می‌کند
هوش مصنوعی: هر کسی که تصمیم می‌گیرد به عشق محبوبش بپردازد، عشق او نیز به اندازه زیبایی‌اش او را احاطه می‌کند و تحت تأثیر قرار می‌دهد.
هر که ندهد این جهان را سه طلاق
همچو دزد چار سویش می‌کند
هوش مصنوعی: هر کسی که به این دنیا بی‌اعتنا باشد و آن را جدی نگیرد، مانند دزدی خواهد بود که در هر گوشه‌ای از آن احاطه شده و نمی‌تواند آسوده زندگی کند.
او نیاید در طلب اما ز شوق
دل به صد جان جستجویش می‌کند
هوش مصنوعی: او خود به دنبال کسی نمی‌رود، اما دلش به شدت و با تمام وجودش برای یافتن او تلاش می‌کند.
او نگردد نرم از اشکم ولیک
اشک دایم شست و شویش می‌کند
هوش مصنوعی: او به خاطر اشک‌های من تغییر نمی‌کند، اما اشک من همیشه او را می‌شوید و پاک می‌کند.
هر که از چوگان زلفش بوی یافت
بی سر و بن همچو گویش می‌کند
هوش مصنوعی: هر کسی که بویی از زلف او به مشامش برسد، مانند گوی بی‌سر و بی‌پایه به دور خود می‌چرخد.
هر که در عشقش چو تیر راست شد
چون کمان زه در گلویش می‌کند
هوش مصنوعی: هر فردی که در عشق به حقیقتی قوی و مستقیم می‌شود، مانند کمانی است که در لحظه‌ای خاص، فشار و تنش خود را بر روی هدف قرار می‌دهد.
سرخ‌روی او بباید شد به قطع
هر که را عشق آرزویش می‌کند
هوش مصنوعی: برای کسی که عشق او را می‌خواهد، باید با شجاعت و صداقت بر دل او تسلط یابد و خود را محکم و معتبر نشان دهد.
سخت‌دل آهن نه بر آتش نگر
تا چگونه سرخ رویش می‌کند
هوش مصنوعی: اگر دل آهنی سختی داشته باشد، نباید به آتش نگاه کند وگرنه خواهد دید که چگونه رنگش سرخ می‌شود.
از درش عطار را بویی رسید
آه از آنجا مشک بویش می‌کند
هوش مصنوعی: از در خانه عطار بویی به مشام می‌رسد که قابل وصف نیست؛ انگار مشک، این عطر را به همراه خود دارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۰۷ به خوانش عندلیب