گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴

دولت عاشقان هوای تو است
راحت طالبان بلای تو است
کیمیای سعادت دو جهان
گرد خاک در سرای تو است
ناف آهو شود دهان کسی
که درو وصف کبریای تو است
سرمهٔ دیده‌ها بود خاکی
که گذرگاه آشنای تو است
ملک عالم به هیچ نشمارد
آنکه در کوی تو گدای تو است
به سحر ناز عاشقان با تو
از سر لطف دلگشای تو است
آنچه از ملک جاودان بیش است
عاشقان را در سرای تو است
آنچه از سیرت ملوک به است
خاک کوی فلک‌نمای تو است
از بلا هر کسی گریزان است
این رهی طالب بلای تو است
گر رضای تو در بلای من است
جان من بستهٔ رضای تو است
من ندانم ثنای تو به سزا
وصف تو لایق ثنای تو است
این تکاپوی و گفت و گوی فرید
همه در جستن عطای تو است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دولت عاشقان هوای تو است
راحت طالبان بلای تو است
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت عاشقان به عشق و وجود تو وابسته است و آرامش کسانی که تو را می‌طلبند، در مشکلات و سختی‌های ناشی از عشق به تو است.
کیمیای سعادت دو جهان
گرد خاک در سرای تو است
هوش مصنوعی: خوشبختی واقعی در دو جهان در دستان تو و در خانه‌ات نهفته است.
ناف آهو شود دهان کسی
که درو وصف کبریای تو است
هوش مصنوعی: هر کس که در وصف عظمت و بزرگی تو سخن بگوید، زبانش چنان نرم و دلنشین خواهد بود که مانند ناف آهو خواهد شد.
سرمهٔ دیده‌ها بود خاکی
که گذرگاه آشنای تو است
هوش مصنوعی: گرد و غبار راهی که تو در آن قدم می‌زنی، همانند سرمه‌ای است که بر روی پلک‌ها قرار دارد.
ملک عالم به هیچ نشمارد
آنکه در کوی تو گدای تو است
هوش مصنوعی: فرشته‌ها و مقامات آسمانی، هیچ ارزشی برای کسانی قائل نیستند که در راه تو و به خاطر تو زیست می‌کنند، حتی اگر در نظر دیگران بی‌اهمیت به نظر برسند.
به سحر ناز عاشقان با تو
از سر لطف دلگشای تو است
هوش مصنوعی: به زیبایی و لطافت شب‌های عاشقی، محبت و توجه تو باعث تسکین دل‌ها می‌شود.
آنچه از ملک جاودان بیش است
عاشقان را در سرای تو است
هوش مصنوعی: آنچه که در دنیای جاودانه ارزش و اهمیت بیشتری دارد، برای عاشقان در خانه و دل تو وجود دارد.
آنچه از سیرت ملوک به است
خاک کوی فلک‌نمای تو است
هوش مصنوعی: هر آنچه که از ویژگی‌های و رفتارهای پادشاهان بهتر است، خاک کوی توست که نمایانگر جایگاه تو در آسمان‌ها است.
از بلا هر کسی گریزان است
این رهی طالب بلای تو است
هوش مصنوعی: هر کسی از مشکلات و سختی‌ها فرار می‌کند، ولی این شخص به دنبال سختی و درد عشق توست.
گر رضای تو در بلای من است
جان من بستهٔ رضای تو است
هوش مصنوعی: اگر خوشنودی تو در درد و بلای من باشد، باید بگویم که جان من به خوشنودی تو وابسته است.
من ندانم ثنای تو به سزا
وصف تو لایق ثنای تو است
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم آیا ستایش من از تو شایسته است یا اینکه وصف تو خود ستایش‌گری برای تو به شمار می‌آید.
این تکاپوی و گفت و گوی فرید
همه در جستن عطای تو است
هوش مصنوعی: فرید در تلاش و گفت‌وگو است و تمام این فعالیت‌ها برای یافتن بخشش و عطای تو می‌باشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش عندلیب