غزل شمارهٔ ۲۲
عشق جانان همچو شمعم از قدم تا سر بسوخت
مرغ جان را نیز چون پروانه بال و پر بسوخت
عشقش آتش بود کردم مجمرش از دل چو عود
آتش سوزنده بر هم عود و هم مجمر بسوخت
زآتش رویش چو یک اخگر به صحرا اوفتاد
هر دو عالم همچو خاشاکی از آن اخگر بسوخت
خواستم تا پیش جانان پیشکش جان آورم
پیش دستی کرد عشق و جانم اندر بر بسوخت
نیست از خشک و ترم در دست جز خاکستری
کاتش غیرت درآمد خشک و تر یکسر بسوخت
دادم آن خاکستر آخر بر سر کویش به باد
برق استغنا بجست از غیب و خاکستر بسوخت
گفتم اکنون ذرهای دیگر بمانم گفت باش
ذرهٔ دیگر چه باشد ذرهای دیگر بسوخت
چون رسید این جایگه عطار نه هست و نه نیست
کفر و ایمانش نماند و مؤمن و کافر بسوخت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۲ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۲۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/11/31 14:01
...
شرح فنا و بقا، در غایت هنرمندی...
چون رسید این جایگه عطار نه هست و نه نیست...
1399/04/06 22:07
شهریار
درود کاش این غزل و بقیه غزل های عطار را هم مثل غزل های حافظ و سعیدی عزیزان ادیب معنی میکردن
1399/09/29 12:11
جیم میم
این شعر رو سینا سرلک خوانده
ظاهراً در آلبومی با نام عاشقانه لیلی و مجنون ظهیر
1401/04/17 14:07
هانیه سلیمی
سحر محمدی بروجردی این غزل را به زیبایی در آواز افشاری خوانده است.
1401/04/22 00:07
Danesh۱۲۱
بیت سوم مصرع دوم
آتش سوزنده، هم بر عود و هم مجمر بسوخت
1402/12/04 08:03
مجتبی سیادت
این شعر توسط علیرضا افتخاری در محفلی خصوصی خوانده شده