غزل شمارهٔ ۱۷۰
تا زلف تو همچو مار میپیچد
جان بی دل و بی قرار میپیچد
دل بود بسی در انتظار تو
در هر پیچی هزار میپیچد
زان میپیچم که تاج را چندین
زلف تو کمندوار میپیچد
بس جان که ز پیچ حلقهٔ زلفت
در حلقهٔ بی شمار میپیچد
بس دل که ز زلف تابدار تو
چو زلف تو تابدار میپیچد
بس تن که ز بار عشق یک مویت
بی روی تو زیر دار میپیچد
تو میگذری ز ناز بس فارغ
و او بر سر دار زار میپیچد
هر دل که شکار زلف تو گردد
جان میدهد و چو مار میپیچد
ترکانه و چست هندوی زلفت
بس نادره در شکار میپیچد
هر دل که ز دام زلف تو بجهد
زان چهرهٔ چون نگار میپیچد
چون میپیچد فرید بپذیرش
زیرا که به اضطرار میپیچد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا زلف تو همچو مار میپیچد
جان بی دل و بی قرار میپیچد
هوش مصنوعی: وقتی که موهای تو مانند مار تاب میخورد، جان بیدلم نیز به تلاطم و پیچ و خم میافتد.
دل بود بسی در انتظار تو
در هر پیچی هزار میپیچد
هوش مصنوعی: دل، در هر دور و پیچ، به شدت منتظر توست و هر لحظه به هزار راه میگردد تا به تو برسد.
زان میپیچم که تاج را چندین
زلف تو کمندوار میپیچد
هوش مصنوعی: من از بوی می و مستی به سراغ تو میآیم، چون زلفهای تو به زیبایی و پیچیدگی تاجی روی سر میچرخند.
بس جان که ز پیچ حلقهٔ زلفت
در حلقهٔ بی شمار میپیچد
هوش مصنوعی: بسیاری از جانی که به خاطر پیچیدگی و زیبایی حلقههای موی تو، در عشق و شیدایی فرو میرود.
بس دل که ز زلف تابدار تو
چو زلف تو تابدار میپیچد
هوش مصنوعی: بسیاری از دلها به خاطر زیبایی و جاذبههای زلف تو، همچون خود زلف تو، به حالت پیچیده و پریشان درآمدهاند.
بس تن که ز بار عشق یک مویت
بی روی تو زیر دار میپیچد
هوش مصنوعی: در پی عشق تو، تن من به شدت آشفته و بیقرار است و حتی یک تار مویت باعث میشود که در اضطراب و تنگنا قرار بگیرد.
تو میگذری ز ناز بس فارغ
و او بر سر دار زار میپیچد
هوش مصنوعی: تو با ناز و بیخیالی از کنار میگذری، در حالی که او در حالتی عذابآور و پریشان بر دار است.
هر دل که شکار زلف تو گردد
جان میدهد و چو مار میپیچد
هوش مصنوعی: هر دلی که در دام زلف تو بیفتد، جانش را فدای تو میکند و مانند ماری در اطراف تو پیچ و تاب میخورد.
ترکانه و چست هندوی زلفت
بس نادره در شکار میپیچد
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت موهای تو مانند یک پرندهی نادر است که در حال پرواز و به دام افتادن میپیچد.
هر دل که ز دام زلف تو بجهد
زان چهرهٔ چون نگار میپیچد
هوش مصنوعی: هر دلی که از دام زلف تو رهایی یابد، از زیبایی چهرهات به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد و دچار حیرت و شگفتی میشود.
چون میپیچد فرید بپذیرش
زیرا که به اضطرار میپیچد
هوش مصنوعی: زمانی که فرید در حال پیچیدن و تغییر است، باید او را بپذیریم چرا که این تغییرات به خاطر شرایطی اضطراری و ناگزیر به وجود آمدهاند.

عطار