گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۹

اسرار تو در زبان نمی‌گنجد
واوصاف تو در بیان نمی‌گنجد
اسرار صفات جوهر عشقت
می‌دانم و در زبان نمی‌گنجد
خاموشی به که وصف عشق تو
اندر خبر و نشان نمی‌گنجد
آنجا که تویی و جان دل مسکین
مویی شد و در میان نمی‌گنجد
از عالم عشق تو سر مویی
در شش جهت مکان نمی‌گنجد
یک شمه ز روح بارگاه تو
اندر سه صف زمان نمی‌گنجد
یک دانه ز دام عالم عشقت
در حوصله جای جان نمی‌گنجد
چون آه برآورم ز عشق تو
کان آه درین دهان نمی‌گنجد
رفتم ز جهان برون در اندوهت
کاندوه تو در جهان نمی‌گنجد
آن دم که ز تو بر آسمان بردم
در قبهٔ آسمان نمی‌گنجد
عطار چو در یقین خود گم شد
در پیشگه عیان نمی‌گنجد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسرار تو در زبان نمی‌گنجد
واوصاف تو در بیان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: رازهای تو در کلام قرار نمی‌گیرد و ویژگی‌های تو را نمی‌توان با الفاظ توصیف کرد.
اسرار صفات جوهر عشقت
می‌دانم و در زبان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: من رازهای ویژگی‌های عشق تو را می‌دانم، ولی بیان آن‌ها با کلمات ممکن نیست.
خاموشی به که وصف عشق تو
اندر خبر و نشان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: بهتر است که در خاموشی بمانم، زیرا عشق تو در وصف و نشانه‌اش نمی‌گنجد و نمی‌توان آن را به خوبی بیان کرد.
آنجا که تویی و جان دل مسکین
مویی شد و در میان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: در جایی که تو هستی، دل فقیر و بی‌چاره‌ام به اندازه‌ای کوچک شده که نمی‌تواند در آنجا جای بگیرد.
از عالم عشق تو سر مویی
در شش جهت مکان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری گسترده و بی‌نهایت است که حتی کوچک‌ترین جزئیات آن در هیچ کجای جهان جا نمی‌گیرد.
یک شمه ز روح بارگاه تو
اندر سه صف زمان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: یک گوشه از روح و عظمت تو در سه صف زمان جای نمی‌گیرد.
یک دانه ز دام عالم عشقت
در حوصله جای جان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: یک دانه از دام عشق تو در ظرفیت جانم جای نمی‌گیرد.
چون آه برآورم ز عشق تو
کان آه درین دهان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: وقتی از عشق تو آه می‌کشم، احساس می‌کنم که این آه در دهانم جا نمی‌شود.
رفتم ز جهان برون در اندوهت
کاندوه تو در جهان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: در دل اندوه تو، من از این دنیا بیرون می‌روم؛ زیرا اندوه تو در این جهان جا نمی‌گیرد.
آن دم که ز تو بر آسمان بردم
در قبهٔ آسمان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: زمانی که عشق و محبت تو را به اوج بردم، در آسمان هم نمی‌تواند جایی برای آن پیدا کند.
عطار چو در یقین خود گم شد
در پیشگه عیان نمی‌گنجد
هوش مصنوعی: وقتی عطار در یقین و باور خود غوطه‌ور شد، نمی‌تواند در محضر حقیقت و واقعیت جا بگیرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۶۹ به خوانش عندلیب