اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت
هوش مصنوعی: تا وقتی که زندگی در این دنیای ناپایدار ادامه دارد، در گوشهای دور از زندگی اجتماعی به تفکر بپرداز و به عمق معانی و چینشهای آن پی ببر.
این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان
این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت
هوش مصنوعی: این دنیا را رها کن تا وقتی از آن عبور کردی، اگر این جهانی برای تو وجود نداشته باشد، جهان دیگری برای تو خواهد بود.
کام و ناکام این زمان در کام خود درهم شکن
تا به کام خویش فردا کامرانی باشدت
هوش مصنوعی: در این زمان، خوشیها و ناکامیها را در هم بشکن و از آنها عبور کن، تا فردا به خواستههای خود برسی و موفق شوی.
روزکی چندی چو مردان صبر کن در رنج و غم
تا که بعداز رنج گنج شایگانی باشدت
هوش مصنوعی: مدتی مانند مردان صبور باش و در سختیها و ناراحتیها تحمل کن، زیرا بعد از این رنجها، پاداش بزرگی در انتظارت خواهد بود.
روی خود را زعفرانی کن به بیداری شب
تا به روز حشر روی ارغوانی باشدت
هوش مصنوعی: درشب بیدار و مراقب باش و خود را با زعفران زیبا کن تا در روز قیامت چهرهات به رنگ ارغوانی و دلربا باشد.
گر به ترک عالم فانی بگویی مردوار
عالم باقی و ذوق جاودانی باشدت
هوش مصنوعی: اگر تصمیم بگیری از دنیای زودگذر و فانی جدا شوی، به تو زندگی معنادار در جهان باقی و لذت ابدی خواهد داد.
صبحدم درهای دولتخانهها بگشادهاند
عرضه کن گر آن زمان راز نهانی باشدت
هوش مصنوعی: صبح زود، درهای کاخها و مکانهای مهم به روی مردم باز شده است. اگر در آن زمان، رازی پنهان در دل داری، آن را با ما در میان بگذار.
تا کی از بی حاصلی ای پیرمرد بچه طبع
در هوای نفس مستی و گرانی باشدت
هوش مصنوعی: چقدر مدت باید به بیحاصلی خود ادامه دهی ای پیرمرد؟ فرزند نادانی که در چنگال نفسپرستی و زرق و برق زندگی گرفتار شدهای.
از تن تو کی شود این نفس سگ سیرت برون
تا به صورت خانهٔ تن استخوانی باشدت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نفس و روح شما از بدن شما جدا نخواهد شد تا زمانی که بدن شما به حالت خراب و بیرمق درآید. به عبارتی، تا وقتی که زندگی و نشاط در بدن شما وجود دارد، روح به آن متصل است و از آن جدا نمیشود.
گر توانی کشت این سگ را به شمشیر ادب
زان پس ار تو دولتی جویی نشانی باشدت
هوش مصنوعی: اگر بتوانی این سگ را با شمشیر ادب از بین ببری، آنگاه اگر بخواهی به دنبال قدرتی باشی، نشانهات خواهد بود.
گر بمیری در میان زندگی عطاروار
چون درآید مرگ عین زندگانی باشدت
هوش مصنوعی: اگر در حیات به مرگ بیندیشی و به نوعی با آن مواجه شوی، مرگ برای تو همانند زندگی خواهد بود و هیچ ترس و دلهرهای از آن نخواهی داشت.
حاشیه ها
1391/10/31 14:12
علی حصوری
استاد من ذبیح بهروز به ادوارد براون که از او در مورد عطار نظر خواسته بود گفته بود که کاش او به همان عطاری قناعت می کرد. این شعر از نظر زبان چه ضعیف است.
پنداری عطار درس صوفیگری و خلوص و والایی میداد، بیخبر از آنکه همان سگی که در اشعارش خوار و پلید میپنداشتش پاکترین سیرت صوفی دارد.
1396/09/06 04:12
سید سهراب میرجوادی
استادتون کلا عطار رو درک نکرده که گفته بدرد سرودن شعر نمیخورده در جایی که حتی خواجه نصیر الدین توسی با اون عظمتش مرید شیخ عطار میشه دیگه استاد شما کی هست که بخواد درباره این صوفی بزرگ نظر بده
1396/09/06 04:12
سید سهراب میرجوادی
و در پاسخ جناب مروت شیخ عطار به سگ توهین نکرد مرادش از سگ در این شعر نفس انسانی هست نه نفس سگی
خود شیخ عطار در توصیف سگ و معرفی کردن سگ به عنوان یک صوفی در کتاب الهی نامه خود شعری بی نظیر و زیبا سروده
حتما این شعر رو بخونید شکایت سگی از یک صوفی به بایزید بسطامی
عمق هر کلمه از این بزرگان رو باید درک کرد نه ظاهر کلمات رو
یکی از صفات زشت خصلت وحشی گری و پاچه گیری بدون دلیل به دیگران است که این خصلت در سگهای ولگرد و بخوص مبتلا به بیماری هاری (ناشی از نوعی ویروس)که موجب التهاب مغزی در حیوان میشود یافت میشود اما سگهای نگهبان و وفادار به صاحب خود چنانچه به این بیماری مبتلا نشوند بدون اذن صاحب خود هرگز به دیگران حمله نمیکنند لذا وقتی نفس و درون شخص بی صاحب و رها باشد چه بسا از حیوان مبتلا به بیماری هاری نیز خطرناکتر خواهد بود.
1399/05/21 05:08
خالد تهرانی
سرسلسله خاکیان قدوم مولای متقیان است این جناب مستطاب عطار نیشابوری رضوان اللّه تعالی علیه. بیهوده گزافه نگویند از او بیهودگان که او را سر پردهء راز بود.