بخش ۷ - نصیحت گفتن باز بلبل را درآمدن بحضرت سلیمان علیه السلام و ملازمت شاه عادل عالم کردن
سپاه روز روشن چون برآمد
قضا را ترک هجران بر سر آمد
به بلبل باز گفت ای خفته برخیز
بیا خود را به بال من درآویز
چو موری کعبه را خواهد که بیند
فراز شهپر بازان نشیند
سلیمانت همی خواهد به داور
چه داری حجت قاطع بیاور
چه خواهی گفت با او من چه مرغم
که میگردم به عالم فارغ از غم
برنگ و بوی گل مغرور گشتی
ز نزد حضرت شه دور گشتی
به حسن بی بقا دل خوش چرایی
ز امر سروران سرکش چرایی
چرا دل بندی اندر بی وفائی
شوی محروم و در خدمت نیائی
مگر دان سر ز درگاه خداوند
که سرگردان بمانی پای در بند
اگر خواهی که گردی در جهان فرد
به گرد کوی صاحب دولتان گرد
که از صاحبدلان یا بی عطائی
نیابی هیچ از اینها بی وفائی
سخن از اهل عقل و فهم بنیوش
اگر داری خبر از دانش و هوش
گدائی مفلس و سرگشته حیران
پی روزی گرفت آمد به شروان
بخش ۶ - حکایت گفتن بلبل و عتاب کردن باغبان و عذر خواستن گل: شبی دور از لب و دندان اغیاربخش ۸ - حکایت: به نزد خانهٔ دستور کشور
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سپاه روز روشن چون برآمد
قضا را ترک هجران بر سر آمد
هوش مصنوعی: وقتی روز روشن فرا میرسد، سرنوشت بر آتش جدایی غلبه میکند.
به بلبل باز گفت ای خفته برخیز
بیا خود را به بال من درآویز
هوش مصنوعی: بلبل را صدا کرد و گفت: ای دوست خوابآلود، بلند شو و خودت را به پرهای من بیاویزی.
چو موری کعبه را خواهد که بیند
فراز شهپر بازان نشیند
هوش مصنوعی: مثل موری که میخواهد کعبه را ببیند، در جایی نشسته است که بر فراز بالهای بازان قرار دارد.
سلیمانت همی خواهد به داور
چه داری حجت قاطع بیاور
هوش مصنوعی: سلیمان تو برای قضاوت به داور نیاز دارد، پس دلیل قاطع خود را بیاور.
چه خواهی گفت با او من چه مرغم
که میگردم به عالم فارغ از غم
هوش مصنوعی: چه چیزی میخواهی به او بگویی؟ من مثل پرندهای هستم که بهدور از هرگونه غم و اندوه در دنیا پرواز میکنم.
برنگ و بوی گل مغرور گشتی
ز نزد حضرت شه دور گشتی
هوش مصنوعی: تو به رنگ و عطر گل فریب خوردهای و از حضور حضرت شاه دور افتادهای.
به حسن بی بقا دل خوش چرایی
ز امر سروران سرکش چرایی
هوش مصنوعی: به زیبایی که ناپایدار است، دل خوش نباش چرا که از رفتار سرکش و توانای بزرگترینها نیز نباید خوشحال شد.
چرا دل بندی اندر بی وفائی
شوی محروم و در خدمت نیائی
هوش مصنوعی: چرا دل خود را به بی وفایی میسپاری و از کمک کردن به دیگران خودداری میکنی؟
مگر دان سر ز درگاه خداوند
که سرگردان بمانی پای در بند
هوش مصنوعی: تنها با علم و آگاهی به درگاه خداوند میتوان از سردرگمی و مشکلات رهایی یافت و در دامها و محدودیتها نماند.
اگر خواهی که گردی در جهان فرد
به گرد کوی صاحب دولتان گرد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در دنیا فرد مهمی باشی، به دور و بر کسانی که در قدرت و موقعیت هستند بچرخ و از آنها یاد بگیر.
که از صاحبدلان یا بی عطائی
نیابی هیچ از اینها بی وفائی
هوش مصنوعی: اگر با صاحبدلان ارتباط داشته باشی، از بیعطائی و بیوفائی چیزی نمیتو انید یافت.
سخن از اهل عقل و فهم بنیوش
اگر داری خبر از دانش و هوش
هوش مصنوعی: اگر درباره علم و درک درست چیزی میگویی، بیاد داشته باش که نظر و گفتگو در بین اهل عقل و دانش اهمیت دارد.
گدائی مفلس و سرگشته حیران
پی روزی گرفت آمد به شروان
هوش مصنوعی: یک گدای بیپول و سرگردان به دنبال روزی خود به شروان رفت.
حاشیه ها
1395/02/17 09:05
تقی زاده
در بیت 9 "مگر دان" غلط است باید "مگردان" ثبت شود
1395/02/17 09:05
تقی زاده
در بیت 11 به جای "یا بی" باید "یابی" ثبت شود
اشتباه تابپی