بخش ۶ - حکایت گفتن بلبل و عتاب کردن باغبان و عذر خواستن گل
شبی دور از لب و دندان اغیار
به دندان میگزیدم من لب یار
درآمد باغبان با گل همیگفت
بگو تا خود که بود امشب ترا جفت
نقاب از روی خوبت که کشیده است؟
لب و لعلت به دندان که گزیده است؟
دم باد صبا خوردی شکفتی
به دست هر کس و ناکس بیفتی
لبانم نیم شب تا روز تر کرد
نسیم آمد دهانم پر ز زر کرد
دهانم خون بلبل میمکیده است
از آن خون قطرهای بر لب چکیده است
مکن عهد و وفاداری فراموش
بیا چون جان شیرینم در آغوش
ترا چون من هزاران بنده باشد
که سر در پای تو افکنده باشد
مرا چون تو به عالم هیچ کس نیست
شکیبم از وصالت یک نفس نیست
ترا بهتر ز من عاشق هزار است
مرا بی روی خوبت کار زار است
لبانم خشک و چشمم اشگباران
زمین خشک را جان است باران
همی ترسم ازین دوران گردون
که دون را نیک کرده نیک را دون
به یک گردش که گرد خود بگردد
نظام کار نیک و بد بگردد
ترا در کورهٔ آتش بسوزد
مرا آتش به دل در بر فروزد
ترا باد خزان پژمرده دارد
مرا هجران تو افسرده دارد
مبادا روز ما را روشنایی
شب وصل ترا روز جدایی
مبادا بی وصالت روز ما خوش
که از هجران تو باشم بر آتش
مبادا بی وصالت زندگانی
که تو هستی مراد جاودانی
درین اندیشه بودند تا سحرگاه
نبودند از قضا آگه که ناگاه
بخش ۵ - گفتار بلبل با گل و غنیمت دانستن وصال: به گل بلبل همی گفت ای دل افروزبخش ۷ - نصیحت گفتن باز بلبل را درآمدن بحضرت سلیمان علیه السلام و ملازمت شاه عادل عالم کردن: سپاه روز روشن چون برآمد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1388/04/27 10:06
رسته
بیت: 9
غلط: توبه
درست: تو به
نوع غلط : تایپی
بیت: 14
غلط: فر وزد
درست: فروزد
نوع غلط : تایپی
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1388/09/28 16:11
تجلی کشاورز
بنظر میآید که یک اشتباه تایپی در مصرع اول از بیت چهارم وجود دارد. بجای "شگفتی"، "شکفتی" صحیح است. یعنی "گ" باید که با "ک" عوض شود.
شاد باشید
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1389/12/24 11:02
علی حاجی بلند
با سلام و تشکر از سایت بسیار زیبایتان.
بیت سوم لب و لعل باید تصحیح شود به:لب لعل