بخش ۳۷ - در ختم حکایت
بشرح جان اگر ادراک داری
قدم بر فرق هفت افلاک داری
وگرنه با تو گفتم شرح اسرار
بود چون پیش اخشم بوی گلزار
چه سود آید ازین آیینه داری
که پیش چشم کور آیینه داری
تو شهبازی و مرغان خشم و شهوت
بپایت برنهادند بند غفلت
زیند دست غفلت پای بگشای
بفرق سر ره بی سر به پیمای
بخش ۳۶ - جواب دادن هدهد بلبل را و اجازت دادن بلبل را: به بلبل گفت هدهدکای پریشانبخش ۳۸ - در مناجات باری تعالی: خداوندا توئی دانای عالم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بشرح جان اگر ادراک داری
قدم بر فرق هفت افلاک داری
هوش مصنوعی: اگر به عمق وجود و جان خود پی ببری، میتوانی به جایگاهی بلندتر از هفت آسمان دست یابی.
وگرنه با تو گفتم شرح اسرار
بود چون پیش اخشم بوی گلزار
هوش مصنوعی: اگر تو را نمیدیدم و دربارهی رازها و عمق وجودم صحبت نمیکردم، مثل این بود که در حضور خشمم، بوی گلزار را حس کنم.
چه سود آید ازین آیینه داری
که پیش چشم کور آیینه داری
هوش مصنوعی: داشتن آینهای که در آن نمیتوانی خودت را ببینی، چه فایدهای دارد؟ اگر کسی نتواند ببیند، وجود آینه بیمعناست.
تو شهبازی و مرغان خشم و شهوت
بپایت برنهادند بند غفلت
هوش مصنوعی: تو همچون پرندهای سلطنتطلب هستی و مرغانی که تحت تأثیر خشم و شهوت هستند، زنجیرهایی از غفلت را به پای تو بستهاند.
زیند دست غفلت پای بگشای
بفرق سر ره بی سر به پیمای
هوش مصنوعی: از خواب غفلت بیدار شو و خود را از قید و بندها رها کن، چون میتوانی با خیالی آزاد به مسیری بروی که هیچ ردی از آن وجود ندارد.