بخش ۲۱ - پاسخ دادن گربه موش را و ندامت کردن موش از افعال خود و راضی شدن به قضا
مگو بیهوده هان ای موش خاموش
چو افتادی در آتش در همی جوش
خلاف شرع و دین کردی شدی مست
اگر خونت بریزم جای آن هست
مرا استاد پندی داد نیکو
کز آن پند آمدم فرخنده مه رو
مرا گفتا که تو بیرون مبر سر
اگر فیلی و خصم از پشه کمتر
مشو ایمن که کم یا بیش گردد
ز نیش او ترا دل ریش گردد
مشو از فکر او ایمن که ناگاه
در اندازد ترا از مکر در چاه
نکردم پند استادان فراموش
مرا آن پند شد چون حلقه در گوش
ببر از من امید رستگاری
بجز مردن دگر کاری نداری
نخواهی رستگار آمد ز دستم
که بسیاری کمین تو نشستم
بخش ۲۰ - حکایت گربه و موش و باده: شبی موشی طلب میکرد روزیبخش ۲۲ - آمدن مرغان بدیوان و دیدن ایشان بلبل را و از هیبت او خاموش شدن ایشان را: به دیوان آمدند مرغان چو دیوان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگو بیهوده هان ای موش خاموش
چو افتادی در آتش در همی جوش
هوش مصنوعی: ای موش گرامی، وقتی به آتش افتادی و در حال سوختن هستی، بیخود و بیجهت صحبت نکن.
خلاف شرع و دین کردی شدی مست
اگر خونت بریزم جای آن هست
هوش مصنوعی: تو از راه راست خارج شدی و به گمراهی افتادی. اگر به خاطر این کارهایت خونت ریخته شود، به جا است.
مرا استاد پندی داد نیکو
کز آن پند آمدم فرخنده مه رو
هوش مصنوعی: استادم نصیحتی خوب به من کرد که به خاطر آن نصیحت، من شادم و خوشبختم.
مرا گفتا که تو بیرون مبر سر
اگر فیلی و خصم از پشه کمتر
هوش مصنوعی: به من گفت که سر خود را به خطر نینداز، حتی اگر دشمنی بزرگتر از یک پشه داشته باشی.
مشو ایمن که کم یا بیش گردد
ز نیش او ترا دل ریش گردد
هوش مصنوعی: نباید در برابر او احساس امنیت کنی، چرا که حتی کم یا زیاد بودن زخمهای او میتواند دلت را در جملهای آزار دهد و رنجاند.
مشو از فکر او ایمن که ناگاه
در اندازد ترا از مکر در چاه
هوش مصنوعی: از فکر او غافل نباش، زیرا ممکن است ناگهان تو را با فریب خود به دام بیندازد.
نکردم پند استادان فراموش
مرا آن پند شد چون حلقه در گوش
هوش مصنوعی: من نصیحتهای استادان را فراموش نکردم؛ آن نصیحت به اندازهای در گوشم نشسته که مثل حلقهای به دور آن است.
ببر از من امید رستگاری
بجز مردن دگر کاری نداری
هوش مصنوعی: امید به نجات و رهایی را از من بگیر، جز مرگ هیچ راه دیگری برای من نمیمونه.
نخواهی رستگار آمد ز دستم
که بسیاری کمین تو نشستم
هوش مصنوعی: نمیتوانی از دست من نجات پیدا کنی، چرا که افراد زیادی منتظر فرصتی برای تو هستند.
حاشیه ها
1389/12/24 13:02
حاجی بلند
بیت 1
مگو درست است
1401/10/06 21:01
جهن یزداد
شگفت گربه جاکشی می خواهد موش را بگناه مستی خون بریزد و بخورد