بخش ۱۷ - گفتار بلبل به حضرت سلیمان که یا نبی الله مستی ما از جام معنی است نه از می صورت
جوابش داد بلبل کای پیمبر
شراب ما ندارد جام و ساغر
مرا مستی ار آن صهبای معنی است
که جامش را شراب از آب طوبی است
دلم پروای آن پروانه دارد
که شمعش جز به خود پروا ندارد
کسی کو عاشق دیدار باشد
همیشه تا سحر بیدار باشد
چو ساقی دل ز می پر تاب دارد
کجا پروای خورد و خواب دارد
تنم زار ونزار است ای سلیمان
بگفت افزونترم از جمله مرغان
به دام عشق جانان مبتلایم
اسیر دام هجران و بلایم
ز من جز صورتی مرغان ندیدند
چو مرغان جان ندادند آن ندیدند
ز درد ما کسی باشد خبردار
که دائم همچو ما باشد جگرخوار
ز درد ما حریفی باشد آگاه
که او نبود ز راه عشق گمراه
ز درد ما کسی راهست بوئی
که باشد دایماً در جست و جوئی
از آن میها که من خوردم سحرگاه
ز دست ساقیان مجلس شاه
اگر یک قطره در حلق تو ریزند
ز تو عقل و خرد بیرون گریزند
بخش ۱۶ - حکایت هاروت و ماروت: شنیدی قصهٔ هاروت و ماروتبخش ۱۸ - تمثیل آوردن بلبل منصور و اناالحق گفتن او را در حالت عشق: از آن یک جرعه میدادند منصور
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جوابش داد بلبل کای پیمبر
شراب ما ندارد جام و ساغر
هوش مصنوعی: بلبل به او پاسخ داد که ای پیامبر، ما هم شراب داریم، اما نه در جام و ساغر.
مرا مستی ار آن صهبای معنی است
که جامش را شراب از آب طوبی است
هوش مصنوعی: اگر حالتی از مستی به من دست دهد که ریشهاش در عمق معنا باشد، آن نوشیدنیاش مثل شرابی است که از درخت طوبی گرفته شده است.
دلم پروای آن پروانه دارد
که شمعش جز به خود پروا ندارد
هوش مصنوعی: دلم برای پروانهای میسوزد که شمعش به هیچ چیز جز خود اهمیت نمیدهد.
کسی کو عاشق دیدار باشد
همیشه تا سحر بیدار باشد
هوش مصنوعی: کسی که عاشق دیدار معشوق است، همیشه بیدار و هوشیار میماند تا صبح فرامیرسد.
چو ساقی دل ز می پر تاب دارد
کجا پروای خورد و خواب دارد
هوش مصنوعی: وقتی دل از شراب پر است، دیگر هیچ اهمیتی به خواب و بیداری ندارد.
تنم زار ونزار است ای سلیمان
بگفت افزونترم از جمله مرغان
هوش مصنوعی: بدن من ضعیف و دلتنگ است، ای سلیمان، خیلی بیشتر از بقیه پرندگان در رنج و ناراحتی به سر میبرم.
به دام عشق جانان مبتلایم
اسیر دام هجران و بلایم
هوش مصنوعی: من به عشق محبوبم گرفتار شدهام و در درد جدایی و حوادث آن اسیر هستم.
ز من جز صورتی مرغان ندیدند
چو مرغان جان ندادند آن ندیدند
هوش مصنوعی: جز صورت من، چیزی از من برای دیگران نمیدانند، چون مرغها، روح من را نمیشناسند و بنابراین چیزی از من را ندیدهاند.
ز درد ما کسی باشد خبردار
که دائم همچو ما باشد جگرخوار
هوش مصنوعی: کسی از درد ما آگاه است که مانند ما همیشه در عذاب و ناراحتی به سر برد.
ز درد ما حریفی باشد آگاه
که او نبود ز راه عشق گمراه
هوش مصنوعی: شخصی که از درد ما آگاه است و به ما کمک میکند، کسی نیست که در مسیر عشق دچار اشتباه شده باشد.
ز درد ما کسی راهست بوئی
که باشد دایماً در جست و جوئی
هوش مصنوعی: کسی که همیشه در جستجوی حقیقت و درک عمیق از معنای زندگی است، میتواند از درد و رنج ما آگاه شود و به ما کمک کند.
از آن میها که من خوردم سحرگاه
ز دست ساقیان مجلس شاه
هوش مصنوعی: از آن نوشیدنیهایی که در صبح زود از دستان بانوهای مجلس شاه نوشیدم.
اگر یک قطره در حلق تو ریزند
ز تو عقل و خرد بیرون گریزند
هوش مصنوعی: اگر حتی یک قطره از آن نوشیدنی در گلوی تو بریزد، عقل و فهمت را ترک خواهد کرد.
حاشیه ها
1388/03/23 17:05
رسته
بیت 3
غلط : شمش
درست : شمعش
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.