بخش ۱۵ - منع کردن سلیمان بلبل را از خوردن شراب و فواید آن
سلیمان گفت ای مرغ سخندان
چرا می میخوری مانند رندان
گهی سرمست و گه هشیار باشی
بگاهی خفته گه بیدار باشی
بماتم جمله مرغان بر سری خاک
نشسته کرده رخها بر سوی خاک
همه درماتم و اندوه و دردند
ز هرچه دون بود آزاد و فردند
تو میسازی بهر دم نوعروسی
نمیدانم که گبری یا مجوسی
شرابی خور که بدمستی ندارد
نشاطش روی درهستی ندارد
شرابی را که جانت شاد باشد
ز مخموری دلت آزاد باشد
شرابی را که بدمستی صفاتست
حرامش دان اگر آب حیاتست
حرام از بهر آن کردند می را
که با اوباش میخوردند وی را
مکن مستی میان جمع اوباش
که مستی میکند اسرار را فاش
نشاط می خمارش هم نیرزد
عروس یک شبه ماتم نیرزد
مخور چیزی که عقلت راکند گم
وز آن هر لحظه باشی در توهم
مخور چیزی که در اندوه مانی
بود آنت بلای جاودانی
بخش ۱۴ - آوردن باز بلبل را و خدمت نمودن او و مدح سلیمان گفتن و عذر آوردن او: چو باز آمد به درگاه سلیمانبخش ۱۶ - حکایت هاروت و ماروت: شنیدی قصهٔ هاروت و ماروت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سلیمان گفت ای مرغ سخندان
چرا می میخوری مانند رندان
هوش مصنوعی: سلیمان به مرغ سخنگو گفت: چرا مانند رندان و بیخیالها غم و اندوه به دل داری؟
گهی سرمست و گه هشیار باشی
بگاهی خفته گه بیدار باشی
هوش مصنوعی: گاهی شاد و سرخوش هستی و گاهی متوجه و بیدار، گاهی در خواب و گاهی در حال بیداری.
بماتم جمله مرغان بر سری خاک
نشسته کرده رخها بر سوی خاک
هوش مصنوعی: تمام پرندگان به خاطر غم و اندوه، بر روی خاک نشستهاند و چهرههایشان را به سمت زمین کردهاند.
همه درماتم و اندوه و دردند
ز هرچه دون بود آزاد و فردند
هوش مصنوعی: همه از غم و اندوه و درد رنج میبرند، اما کسانی که فرودست و معمولی هستند، از هر آنچه که پست و بیارزش است، رها و آزاد هستند.
تو میسازی بهر دم نوعروسی
نمیدانم که گبری یا مجوسی
هوش مصنوعی: تو برای هر لحظه از زندگیام جشن و سروری برپا میکنی، اما نمیدانم که تو یک پیرو آتشپرستی هستی یا پیرو دین زرتشتی.
شرابی خور که بدمستی ندارد
نشاطش روی درهستی ندارد
هوش مصنوعی: نوشیدن شرابی را تجربه کن که در مستی آن، شادابی و سرزندگی نیست و در واقع، لذت واقعی در وجود ندارد.
شرابی را که جانت شاد باشد
ز مخموری دلت آزاد باشد
هوش مصنوعی: نوشیدنیای بنوش که روح تو را شاد کند و در عین حال، دل تو از حالتی ناخوش آزاد باشد.
شرابی را که بدمستی صفاتست
حرامش دان اگر آب حیاتست
هوش مصنوعی: اگرچه شرابی که انسان را مست میکند دارای ویژگیها و صفات خوبی است، اما اگر به مانند آب حیات باشد، باز هم آن را ممنوع و حرمتدار بدان.
حرام از بهر آن کردند می را
که با اوباش میخوردند وی را
هوش مصنوعی: شراب را به خاطر افرادی که با افراد ناشایست مینوشیدند حرام کردند.
مکن مستی میان جمع اوباش
که مستی میکند اسرار را فاش
هوش مصنوعی: در بین افراد ناشناس و بیفرهنگ، مستی نکن، زیرا این کار باعث میشود رازها و اسرار انسانها فاش شوند.
نشاط می خمارش هم نیرزد
عروس یک شبه ماتم نیرزد
هوش مصنوعی: خوشحالی ناشی از مستی او ارزش ندارد، زیرا زینت و زیبایی عروسی که تنها یک شب میماند، ارزشی ندارد.
مخور چیزی که عقلت راکند گم
وز آن هر لحظه باشی در توهم
هوش مصنوعی: چیزی نخور که عقلت را تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود همیشه در اوهام و خیالهای بیاساس زندگی کنی.
مخور چیزی که در اندوه مانی
بود آنت بلای جاودانی
هوش مصنوعی: به چیزی که باعث اندوه و عذاب تو میشود، توجه نکن، زیرا آن میتواند به یک درد و بلا تبدیل شود که همیشه با تو خواهد بود.