بخش ۶
این سخن را از ره مردی شنو
تا نمانی در قیامت در گرو
جوهر عشق از تو پیدا میشود
هر دوعالم در دلت یکتا شود
بی تو در شک نامده درّ یقین
بگذری ازکفر و از اسلام و دین
آن زمان تو عشق را لائق شوی
عشق حق را عاشق صادق شوی
گر مرا از عشق تو باشد خبر
مرتدی باشیم و در ره بی خبر
آن چنان خواهم که کلی گم شوی
تا ز پستی آدم مردم شوی
ورنه همچون زاهدان کور و کر
چون ز هستی خودت باشد خبر
کی توانم کرد پنهان دود را
من نه زهر کاشته نمرود را
بحر معنی بینهایت آمده
لاشکی بی حد و غایت آمده
یافتم یک قطره از بحر صفا
ز آن بر آمد هر زمانی موجها
راه توحید عیانی داشتم
گنج اسرار نهانی داشتم
راه حق را صادق عشق آمدم
حق حق است حق مطلق آمدم
من خدایم من خدایم من خدا
فارغم از کبر و کینه وز هوا
سر بیسر نامه را پیدا کنم
عاشقان رادرجهان شیدا کنم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این سخن را از ره مردی شنو
تا نمانی در قیامت در گرو
هوش مصنوعی: این گفته را از فردی با تجربه بشنو تا در روز قیامت گرفتار نمانی.
جوهر عشق از تو پیدا میشود
هر دوعالم در دلت یکتا شود
هوش مصنوعی: وجود عشق در تو مشخص میشود و با این احساس، هر دو جهان در دل تو به یک وحدت میرسند.
بی تو در شک نامده درّ یقین
بگذری ازکفر و از اسلام و دین
هوش مصنوعی: بدون تو، حقیقت به شکل واضحی نمایان نمیشود و در این حالت، فاصلهای بین کفر و ایمان وجود ندارد.
آن زمان تو عشق را لائق شوی
عشق حق را عاشق صادق شوی
هوش مصنوعی: زمانی که تو شایسته عشق شوی، عشق حقیقی را به درستی درک خواهی کرد و به عشق واقعی پایبند خواهی بود.
گر مرا از عشق تو باشد خبر
مرتدی باشیم و در ره بی خبر
هوش مصنوعی: اگر از عشق تو باخبر باشم، بیگمان گمراه و دور از راه خواهیم بود.
آن چنان خواهم که کلی گم شوی
تا ز پستی آدم مردم شوی
هوش مصنوعی: به گونهای میخواهم که به کلی فراموش شوی تا از پایین بودن انسانیت خارج شوی و به مرتبهای بالاتر برسی.
ورنه همچون زاهدان کور و کر
چون ز هستی خودت باشد خبر
هوش مصنوعی: اگر آگاهی و درک از زندگی نداشته باشی، مانند زاهدانی خواهی بود که نه میشنوند و نه میبینند و از حقیقت وجود خود بیخبر هستند.
کی توانم کرد پنهان دود را
من نه زهر کاشته نمرود را
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم دود را پنهان کنم، در حالی که زهر نمرود را نمیتوانم مخفی نگهدارم؟
بحر معنی بینهایت آمده
لاشکی بی حد و غایت آمده
هوش مصنوعی: عمیق و وسیع بودن معنا مانند یک دریا بدون حد و مرز است که بیپایانی و زیبایی آن قابل توصیف نیست.
یافتم یک قطره از بحر صفا
ز آن بر آمد هر زمانی موجها
هوش مصنوعی: من تنها یک قطره از دریاى پاکى یافتم و از آن، همیشه امواجی به وجود میآید.
راه توحید عیانی داشتم
گنج اسرار نهانی داشتم
هوش مصنوعی: در مسیر شناخت و یکتاپرستی، تجربهای روشن و واضح داشتم، و دارای گنجینهای از رازهای پنهان نیز بودهام.
راه حق را صادق عشق آمدم
حق حق است حق مطلق آمدم
هوش مصنوعی: من به جستجوی حقیقت و عشق حقیقی آمدهام، چرا که حقیقت، اصل و حقیقت مطلق است.
من خدایم من خدایم من خدا
فارغم از کبر و کینه وز هوا
هوش مصنوعی: من در مقام خدایی هستم و از هر گونه تکبر و کینه و هوسهایی که باعث آزار میشود، آزاد و رها هستم.
سر بیسر نامه را پیدا کنم
عاشقان رادرجهان شیدا کنم
هوش مصنوعی: میخواهم نامهای را پیدا کنم که حتی سر و ته ندارد و با آن عاشقان را در دنیا شاد و دیوانه کنم.