بخش ۸ - در شرح نفس فرماید
نباید بود ازو غافل زمانی
اگر غافل شوی یابی زیانی
بصورت گرچه او بیگانهٔ تست
بمعنی در میان خانهٔ تست
چو خصم اندر میان خانه باشد
ازو غافل مگر دیوانه باشد
هزاران مکر و تلبیس آورد پیش
که گرداند ترا از صورت خویش
مخالف باش و با او جنگ میکن
بجنگش هر نفس آهنگ میکن
مگر با تو براه تو درآید
مسلمان گردد و کارت برآید
اگر از خواب غفلت گردد آگاه
بسا یاری کزو یابی درین راه
اگر از طبع تو میلش بگردد
بسا منزل که با تو در نوردد
بضرب چوب تقوایش ادب کن
پس آنگاهی ازو یاری طلب کن
بسا زحمت کز اول رو نماید
بآخر چون درآید خوش برآید
ولی تا گردد او مرتاض در راه
بسی زحمت نماید گاه و بیگاه
نشاید از خود او رادور کردن
صفتهای ورا نتوان شمردن
ولیکن اصل آن اوصاف بسیار
بصر باشد برادر گوش میدار
چو باشد دشمنت اماره باشد
ز دستش هر کسی بیچاره باشد
خلاف او همی کن در همه کار
ولیکن بر طریق شرع زنهار
تو تقوی با شریعت یار میکن
برین تقوی تو با او کار میکن
مخالف چون شدی میلش بگردد
بساط دشمنی اندر نوردد
بگیرد بر تو هر دم صد غرامت
کند گاهیت جنگ و گه ملالت
بود لوامه نامش اندرین وقت
بری خواهد شدن از کبر و از مقت
لجام تقویش در کش توای دوست
که در اصل اوست تند و سرکش ای دوست
بدست دل عنانش سخت میدار
مبادا روی برگرداند از کار
درین منزل بماند مدت دیر
بکلی گردد او از طبع خود سیر
ز تقوی و شریعت کار گیرد
وزین هر دو بتن او بار گیرد
مسلمان گردد او بر دست جانت
رساند او بکام دوستانت
پس آنگه مطمئن و رام گردد
بکام قلب تو خوشکام گردد
تو او را مطمئن میخوان درین حال
که گر دیدست بر وی یکسر احوال
بود هم یار و هم پشتت درین راه
شوی از خاصگان حضرت شاه
مقامات آورد در زیر معراج
نهد پای اضافت بر سر تاج
ندای خاص حضرت را بشاید
چو بشنید این ندا یک دم نپاید
بسی قول خلافست اندرین باب
سخن را من نگهدارم ز اطناب
چو مختار خداوند من این است
بدین گفته هزاران آفرین است
من آن گویم که او را اختیار است
ترا با قول دیگر کس چکار است
سخن شد مبتلا از اول کار
مبادا تا که خورده گیرد اغیار
نباشد کار درویشان بترتیب
کند هر گونهٔ در گفت ترکیب
ازین شیوه دمی اندر گذشتم
ورق را زین نمط اندر نوشتم
دهم از نوع دیگر ساز این کار
بگوش دل تو بشنو راز این کار
سخن بر نوع دیگر ساز کردم
ز من بشنو که چون آغاز کردم
بخش ۷ - در شرح عشق فرماید: عجب مرغیست مرغ عشق جانابخش ۹ - نباید بود ازو غافل زمانی: بدان ای دل اگر هستی تو عاقل
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نباید بود ازو غافل زمانی
اگر غافل شوی یابی زیانی
هوش مصنوعی: نباید هیچ گاه از او غافل باشی، زیرا اگر غافل شوی، متوجه زیانی خواهی شد.
بصورت گرچه او بیگانهٔ تست
بمعنی در میان خانهٔ تست
هوش مصنوعی: هرچند او از نظر ظاهری بیگانه به نظر میرسد، اما در واقع در دل و درون خانوادهات جای دارد.
چو خصم اندر میان خانه باشد
ازو غافل مگر دیوانه باشد
هوش مصنوعی: اگر دشمن در خانه باشد، تنها کسی که به او توجه نمیکند، دیوانه است.
هزاران مکر و تلبیس آورد پیش
که گرداند ترا از صورت خویش
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افراد زیادی با نقشهها و حیلههای گوناگون تلاش میکنند تا تو را از ماهیت واقعی خود دور کنند و به نوعی تغییرت دهند.
مخالف باش و با او جنگ میکن
بجنگش هر نفس آهنگ میکن
هوش مصنوعی: با او مخالف باش و هر لحظه با او بجنگ، در هر نفس آهنگ مبارزه را سر بده.
مگر با تو براه تو درآید
مسلمان گردد و کارت برآید
هوش مصنوعی: اگر کسی به راه تو بیفتد و زیر پرچم تو بیاید، مسلمان خواهد شد و هر مشکلی که داری حل خواهد شد.
اگر از خواب غفلت گردد آگاه
بسا یاری کزو یابی درین راه
هوش مصنوعی: اگر از خواب غفلت بیدار شوی، ممکن است یاری پیدا کنی که در این مسیر به تو کمک کند.
اگر از طبع تو میلش بگردد
بسا منزل که با تو در نوردد
هوش مصنوعی: اگر سرشت و اندیشۀ تو از چیزی رو برگرداند، خیلی جاها هستند که با تو سفر خواهد کرد.
بضرب چوب تقوایش ادب کن
پس آنگاهی ازو یاری طلب کن
هوش مصنوعی: با استفاده از نیروی تقوا و آداب، خود را تربیت کن و سپس از او کمک و یاری بخواه.
بسا زحمت کز اول رو نماید
بآخر چون درآید خوش برآید
هوش مصنوعی: خیلی از زحمتها و تلاشهایی که در ابتدا سخت و دشوار به نظر میرسند، وقتی به انتها میرسند، نتیجهشان خوشایند و دلپذیر خواهد بود.
ولی تا گردد او مرتاض در راه
بسی زحمت نماید گاه و بیگاه
هوش مصنوعی: اما او برای رسیدن به مرتاض شدن، باید به سختی تلاش کند و زحمات زیادی بکشد.
نشاید از خود او رادور کردن
صفتهای ورا نتوان شمردن
هوش مصنوعی: نباید صفات او را از خود دور کرد، زیرا نمیتوان این صفات را به حساب آورد.
ولیکن اصل آن اوصاف بسیار
بصر باشد برادر گوش میدار
هوش مصنوعی: اما حقیقت این است که ویژگیهای اصلی، بسیار به بینایی مربوط میشود، برادر، فقط گوش سپار.
چو باشد دشمنت اماره باشد
ز دستش هر کسی بیچاره باشد
هوش مصنوعی: هرگاه دشمن تو قدرت و نفوذ داشته باشد، هر کسی در برابر او بیچاره و ناتوان خواهد بود.
خلاف او همی کن در همه کار
ولیکن بر طریق شرع زنهار
هوش مصنوعی: در کارهایت ممکن است خلاف خواسته او عمل کنی، اما مراقب باش که از مسیر درست و اصول شرعی خارج نشوی.
تو تقوی با شریعت یار میکن
برین تقوی تو با او کار میکن
هوش مصنوعی: تو در ادب و پرهیزگاری با قوانین دین همراه میشوی، اما در حقیقت، پرهیزگاری واقعی تو با خود کار باید کرد.
مخالف چون شدی میلش بگردد
بساط دشمنی اندر نوردد
هوش مصنوعی: وقتی که دیگری با شما مخالف شود، تمایل او به دور شدن از شما افزایش مییابد و در نتیجه دوستیتان به دشمنی تبدیل میشود.
بگیرد بر تو هر دم صد غرامت
کند گاهیت جنگ و گه ملالت
هوش مصنوعی: هر لحظه ممکن است باری سنگین بر دوش تو بیفتد؛ گاهی جنگ و درگیری، و گاهی هم غم و دلخوری.
بود لوامه نامش اندرین وقت
بری خواهد شدن از کبر و از مقت
هوش مصنوعی: لوامه در این زمان به زودی از کبر و قدرتش کم خواهد شد.
لجام تقویش در کش توای دوست
که در اصل اوست تند و سرکش ای دوست
هوش مصنوعی: ای دوست، ریسمان تقوای او را به دست بگیر، زیرا در واقع او سرکش و تندخو است.
بدست دل عنانش سخت میدار
مبادا روی برگرداند از کار
هوش مصنوعی: دل را به خوبی کنترل کن و اجازه نده که از مسیر خود منحرف شود، زیرا ممکن است روزی از آنچه که انجام میدهی، رویگردان شود.
درین منزل بماند مدت دیر
بکلی گردد او از طبع خود سیر
هوش مصنوعی: اگر در اینجا مدت طولانی بماند، به طور کامل از خواستهها و طبیعت خود خسته و دلسیر میشود.
ز تقوی و شریعت کار گیرد
وزین هر دو بتن او بار گیرد
هوش مصنوعی: انسان باید از تقوا و اصول دینی بهرهبرداری کند و از این دو، توان و بار وجودی خود را تقویت کند.
مسلمان گردد او بر دست جانت
رساند او بکام دوستانت
هوش مصنوعی: او به واسطه دست تو مسلمان میشود و جان تو او را به خواستهها و آرزوهای دوستانت میرساند.
پس آنگه مطمئن و رام گردد
بکام قلب تو خوشکام گردد
هوش مصنوعی: سپس با اطمینان و آرامش به خواستههای قلبت پاسخ داده میشود و تو خوشحال خواهی شد.
تو او را مطمئن میخوان درین حال
که گر دیدست بر وی یکسر احوال
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به کسی است که در ظاهری امن و آرام به نظر میرسد، اما در واقع ممکن است که در دل یا درونیاتش مشکلات یا ناپایداریهایی وجود داشته باشد. این شخص با وجود اینکه به نظر مطمئن میآید، ممکن است در حقیقت طوفانی در درون خود داشته باشد یا از شرایط خاصی رنج ببرد.
بود هم یار و هم پشتت درین راه
شوی از خاصگان حضرت شاه
هوش مصنوعی: در این مسیر، او همیار و پشتیبان تو خواهد بود و از افراد خاص در درگاه شاه محسوب میشود.
مقامات آورد در زیر معراج
نهد پای اضافت بر سر تاج
هوش مصنوعی: در مقامهای بلند، بزرگی و احترامی که در زیر معراج قرار دارد، فساد و اضافهخواهی بر سر تاج و مقام مینشیند.
ندای خاص حضرت را بشاید
چو بشنید این ندا یک دم نپاید
هوش مصنوعی: وقتی که ندای ویژهای از جانب حضرت به گوش میرسد، شایسته است که به آن توجه کنیم. زیرا اگر این ندا را بشنویم، لحظهای درنگ نخواهد کرد.
بسی قول خلافست اندرین باب
سخن را من نگهدارم ز اطناب
هوش مصنوعی: در این موضوع، صحبتهای زیادی وجود دارد که بیشترشان نادرست است. من باید از بیان طولانی این مسائل خودداری کنم.
چو مختار خداوند من این است
بدین گفته هزاران آفرین است
هوش مصنوعی: خداوند مختار و نیکوکار من این گفته را بیان کرده است و به همین خاطر هزاران تحسین و ستایش به آن تقدیم میشود.
من آن گویم که او را اختیار است
ترا با قول دیگر کس چکار است
هوش مصنوعی: من میگویم که او خودش حق انتخاب دارد، تو چرا به حرف دیگران اهمیت میدهی؟
سخن شد مبتلا از اول کار
مبادا تا که خورده گیرد اغیار
هوش مصنوعی: سخن به محض آغاز به مشکل دچار شده؛ امیدوارم که دیگران فرصت پیدا نکنند که از این موضوع استفاده یا بهرهبرداری کنند.
نباشد کار درویشان بترتیب
کند هر گونهٔ در گفت ترکیب
هوش مصنوعی: در کار درویشان نظم و ترتیبی وجود ندارد و هر یک به گونهای متفاوت سخن میگویند.
ازین شیوه دمی اندر گذشتم
ورق را زین نمط اندر نوشتم
هوش مصنوعی: من لحظهای از این روش فاصله گرفتم و صفحه را به این سبک نوشتم.
دهم از نوع دیگر ساز این کار
بگوش دل تو بشنو راز این کار
هوش مصنوعی: با حالت و سبکی متفاوت این کار را انجام بده. با گوش دل خود به اسرار این کار توجه کن و آن را بشنو.
سخن بر نوع دیگر ساز کردم
ز من بشنو که چون آغاز کردم
هوش مصنوعی: من نوع دیگری از سخن را به زبان آوردم، از من بشنو که چگونه شروع کردم.