گنجور

بخش ۱۴ - درونش از دو عالم فرد باشد

لباس زاهدان و رنگ پوشان
که باشد سینه‌شان از شوق جوشان
دوتائی باید اول در نمایش
که تا پیدا شود در ره گشایش
چو گردش در نهادش گشت پیدا
بود هر لحظهٔ حیران و شیدا
مرقع بایدش پوشید فی الحال
بگوید ترک نفس و جاه با مال
روش چون بر طریق شرع باشد
دل و جانش درین معنی گذارد
مرقع بایدش پوشید ناچار
که صاحب شرع خواهد دادنش بار
کشش چون درکشد او را بهیبت
حضوری باید او از جمله غیبت
شود بر همرهان خود مقدم
چو آن پوشیدنش گردد مسلم
چو بر دوزی بسوزی توی بر توی
تو خواهی دلق و می‌خواهی کفن گوی
خشن جانا لباس آخرین است
اصول پوشش ایشان همین است
بود این اصلها را فرع بسیار
بلی گویم چو بی ترتیب شد کار
از این مشت خران دین فروشان
ز غصه دایماً هستم خروشان
ازین مشت شغال باغ ویران
شدستم اندرین عالم هراسان
شب و روزم از این حالت پریشان
همی ترسم بگیرم حال ایشان
بغفلت از ره شهوت بکوشند
هر آن چیزی که می‌خواهند پوشند
حروف نام و پوششهای یک یک
اشاراتست ناپوشیده بی‌شک
اگر شرحش بگویم بس دراز است
بزیر هر یکی صد سر و درازاست
چو پیر راهرو بیند که درویش
ترقی کرد اندر عالم خویش
بدان منزل چو حاصل شد اساسش
به نسبت پوشد اینجا یک لباسش
بترتیب است منزل‌های این راه
بدل باید شدن از منزل آگاه
یکایک را مرتب در نوشتن
بهمت از همه اندر گذشتن
بدادن داد هر یک از دل و جان
که تا این راه گردد بر تو آسان
چو بی ترتیب مانی برتوشین است
که ترتیب اندرین ره فرض عین است
هر آنکس کو شراب فقر نوشد
یقین میدان که بیشک خرقه پوشد
دو قسم آمد درین ره خرقه جانا
ز من بشنو که تا گردی تو دانا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لباس زاهدان و رنگ پوشان
که باشد سینه‌شان از شوق جوشان
هوش مصنوعی: زاهدان و افرادی که از جنبه‌های ظاهری دنیا دوری می‌کنند، لباسی خاص و رنگی را بر تن دارند، اما در درونشان شور و شوقی عمیق وجود دارد.
دوتائی باید اول در نمایش
که تا پیدا شود در ره گشایش
هوش مصنوعی: برای شروع یک نمایش، باید دو نفر حضور داشته باشند تا راهی برای گشایش و آغاز کار فراهم شود.
چو گردش در نهادش گشت پیدا
بود هر لحظهٔ حیران و شیدا
هوش مصنوعی: زمانی که حالت‌های درونی‌اش نمایان شد، در هر لحظه حیرت و عشق او را فرا گرفت.
مرقع بایدش پوشید فی الحال
بگوید ترک نفس و جاه با مال
هوش مصنوعی: در حال حاضر باید لباس زشتی را بپوشد و به او بگوید که از نفس و جاه و مال خود دوری کند.
روش چون بر طریق شرع باشد
دل و جانش درین معنی گذارد
هوش مصنوعی: اگر روش فردی بر طبق احکام شرع باشد، دل و جان او به این موضوع Commitment دارند و در این راستا تلاش می‌کند.
مرقع بایدش پوشید ناچار
که صاحب شرع خواهد دادنش بار
هوش مصنوعی: باید ناچار لباس معیّن و مشخصی بر تن کرد، زیرا کسی که قوانین را می‌سازد ممکن است آن را به شما بدهد.
کشش چون درکشد او را بهیبت
حضوری باید او از جمله غیبت
هوش مصنوعی: وقتی که عشق و محبت باعث جذب انسان می‌شود، او باید از دنیای غیبت و عدم حضور خود خارج شده و به زیبایی و عظمت آن حضور توجه کند.
شود بر همرهان خود مقدم
چو آن پوشیدنش گردد مسلم
هوش مصنوعی: اگر فردی بر جمع دوستانش پیشی بگیرد و مورد توجه قرار گیرد، این نشان از آن دارد که او به خوبی و به طور واضح درخشش و اهمیت خود را نشان داده است.
چو بر دوزی بسوزی توی بر توی
تو خواهی دلق و می‌خواهی کفن گوی
هوش مصنوعی: اگر در کار دوخت و دوز سختی بکشی، به زودی خواسته‌هایت برآورده خواهد شد و به دنبال آن، به نشانه موفقیت به چیزی زیبا و در عین حال معنوی خواهید رسید.
خشن جانا لباس آخرین است
اصول پوشش ایشان همین است
هوش مصنوعی: دوست عزیز، آخرین شکل و شمایل زندگی انسان‌ها نشان‌دهنده باطن آن‌هاست. اصول و قواعدی که در پوشش و ظاهر آن‌ها دیده می‌شود، بیانگر شخصیت و روحیه‌شان است.
بود این اصلها را فرع بسیار
بلی گویم چو بی ترتیب شد کار
هوش مصنوعی: وقتی اصول و قواعد به هم می‌خورد و نظم از بین می‌رود، نتیجه‌اش این است که مشکلات و مسائل زیادی به وجود می‌آید.
از این مشت خران دین فروشان
ز غصه دایماً هستم خروشان
هوش مصنوعی: به خاطر رفتار و نفاق دین‌فروشان، همیشه در اندوه و ناآرامی هستم.
ازین مشت شغال باغ ویران
شدستم اندرین عالم هراسان
هوش مصنوعی: از این گروه شغال‌ها در باغی خراب و ویران می‌ترسم و دچار نگرانی هستم.
شب و روزم از این حالت پریشان
همی ترسم بگیرم حال ایشان
هوش مصنوعی: من از این وضعیت آشفته‌ای که شب و روز در آن به سر می‌برم، می‌ترسم و نگرانم که دچار حال و روز آن‌ها شوم.
بغفلت از ره شهوت بکوشند
هر آن چیزی که می‌خواهند پوشند
هوش مصنوعی: با غفلت از مسیر شهوت، هر آنچه را که می‌خواهند، به دست می‌آورند و بر تن می‌کنند.
حروف نام و پوششهای یک یک
اشاراتست ناپوشیده بی‌شک
هوش مصنوعی: حروف و نمادها نشان‌دهنده معانی عمیق‌تری هستند که به وضوح قابل مشاهده نیستند.
اگر شرحش بگویم بس دراز است
بزیر هر یکی صد سر و درازاست
هوش مصنوعی: اگر بخواهم درباره این موضوع توضیح دهم، خیلی طولانی می‌شود و هر بخش آن چندین جنبه و ابعاد مختلف دارد که نیاز به توضیحات وسیع‌تری دارد.
چو پیر راهرو بیند که درویش
ترقی کرد اندر عالم خویش
هوش مصنوعی: وقتی شخصی که در مسیر زندگی تجربه و سالهای زیادی دارد ببیند که یک درویش در دنیای خود به پیشرفت و ترقی رسیده است، احساس شادی و امید به او دست می‌دهد.
بدان منزل چو حاصل شد اساسش
به نسبت پوشد اینجا یک لباسش
هوش مصنوعی: وقتی به مقصد رسیدی و شرایطت مناسب شد، باید به تناسب همان شرایط خودت را تغییر دهی.
بترتیب است منزل‌های این راه
بدل باید شدن از منزل آگاه
هوش مصنوعی: در این مسیر، اماکن این سفر به طور مرتب و منظم است و برای تغییر حالت یا موقعیت خود، باید از هر مکان آگاه باشید.
یکایک را مرتب در نوشتن
بهمت از همه اندر گذشتن
هوش مصنوعی: هر کسی را به طور جداگانه و دقیق در نوشتن توانسته‌ای از همه دیگران پیشی بگیری.
بدادن داد هر یک از دل و جان
که تا این راه گردد بر تو آسان
هوش مصنوعی: هر کسی با دل و جانش به تو کمک می‌کند تا این مسیر برایت راحت‌تر شود.
چو بی ترتیب مانی برتوشین است
که ترتیب اندرین ره فرض عین است
هوش مصنوعی: اگر بدون نظم و ترتیب باشی، مانند خاکی خواهد بود که باید گلکاری شود. داشتن نظم در این مسیر، ضروری و واقعی است.
هر آنکس کو شراب فقر نوشد
یقین میدان که بیشک خرقه پوشد
هوش مصنوعی: هر کسی که طعم فقر را بچشد، به خوبی می‌داند که در نهایت، باید لباس صبر و تحمل را بپوشد.
دو قسم آمد درین ره خرقه جانا
ز من بشنو که تا گردی تو دانا
هوش مصنوعی: در این مسیر دو نوع طریق وجود دارد؛ ای محبوب، از من بشنو که چگونه می‌توانی دانا و آگاه شوی.