بخش ۱۳ - در بیان نمایش و روش و کشش
کسی کو صاحب این درد باشد
درونش از دو عالم فرد باشد
هر آنکو طالب این کار نبود
مقامش اندرین ره یار نبود
نمایش باشد از اول قدمگاه
پس آنگه گردشش باشد بناگاه
چو گردید او روش پیدا کند زود
چنان کاندر طریقت شرع فرمود
پس آنگاهی کشش در پیش آید
ز پیش مال و جاه خود برآید
چو صدیقان ره درویش گردد
عدو مال و جاه خویش گردد
شریعت را شعار خویش سازد
دوای درد و کار خویش سازد
بیک سنت مخالف چون نگردد
ز دست نفس خود در خون نگردد
روش از راه شرع آید فرا دید
کشش زان اصل و فرع آید فرادید
حقیقت راه حق میدان که شرعست
اساس بندگی زان اصل و فرع است
چو او در راه حق هشیار باشد
کشش خود دایماً در کار باشد
شریعت را چو شد منقاد و بنده
شود معلوم آن هر دو رونده
که یک جذبه ورا چندین کشش کرد
که در صد قرن نتوان آن روش کرد
چو او را در شریعت پرورش بود
یقین دان اوّل و آخر کشش بود
بخش ۱۲ - در بیان مرد دین و شرح پیر فرماید: چو دولت همنشین مرد باشدبخش ۱۴ - درونش از دو عالم فرد باشد: لباس زاهدان و رنگ پوشان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.