گنجور

بخش ۱۰ - الحکایه و التمثیل

کری بر ره بخفت از خرده دانی
که تا وقتی درآید کاروانی
درآمد کاروان و رفت چون دود
کجا آن خفتهٔ کر را خبر بود
چو شد بیدار خواب از دیدگان رفت
بدو گفتند ای کر کاروان رفت
چرا خفتی که کرد آخر چنین خواب
که بگذشتند همراهان و اصحاب
ندانم تا چه خوابت دید ایام
که خوش در خواب کردت تا سرانجام
کر آن بشنود گفت آشفته بودم
که هم کر بودم و هم خفته بودم
دریغا چون شدم از خواب بیدار
نمی‌یابم ز یک همراه آثار

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کری بر ره بخفت از خرده دانی
که تا وقتی درآید کاروانی
هوش مصنوعی: یک سوار به خاطر کمبود خرده‌ریز از راهی توقف می‌کند و می‌داند که تا وقتی کاروانی بیاید، صبر و انتظار لازم است.
درآمد کاروان و رفت چون دود
کجا آن خفتهٔ کر را خبر بود
هوش مصنوعی: کاروان آمد و رفت، همچون دود. آیا آن خواب‌آلود کر خبر دارد؟
چو شد بیدار خواب از دیدگان رفت
بدو گفتند ای کر کاروان رفت
هوش مصنوعی: وقتی خواب از چشمانش رفت، متوجه شد که کاروان ره سپرده است و به او گفتند: "ای بیچاره، کاروان رفت!"
چرا خفتی که کرد آخر چنین خواب
که بگذشتند همراهان و اصحاب
هوش مصنوعی: چرا در خواب غفلت فرو رفتی تا جایی که دوستان و همراهانت از کنارت رفته‌اند؟
ندانم تا چه خوابت دید ایام
که خوش در خواب کردت تا سرانجام
هوش مصنوعی: نمی‌دانم در خواب چه چیزی دیدی در روزهایی که خوشحال بودی و در خواب عمیق رفتی تا به پایان برسد.
کر آن بشنود گفت آشفته بودم
که هم کر بودم و هم خفته بودم
هوش مصنوعی: من در حالتی آشفته بودم و نمی‌شنیدم، زیرا هم ناشنوا بودم و هم خواب‌آلود.
دریغا چون شدم از خواب بیدار
نمی‌یابم ز یک همراه آثار
هوش مصنوعی: متاسفانه وقتی از خواب بیدار می‌شوم، نشانی از همراهی که با من بود پیدا نمی‌کنم.