گنجور

بخش ۷ - الحکایه و التمثیل

سئوالی کرد زین شیوه یکی خام
از آن سلطان بر حق پیر بسطام
که از بهر چرا عالم چنین است
که آن یک آسمان این یک زمین است
چو آن پیوسته در جنبش فتادست
چرا این ساکن اینجا ایستادست
چرا این هفت گردد بر هم اینجا
چرا جاییست خاص این عالم اینجا
جوابش داد آن سلطان مطلق
که بشنو این جواب از ما علی الحق
سخن بشنو نه دل تاب و نه سر پیچ
برای این که می‌بینی دگر هیچ
چو ما در اصل کل علت نگوییم
بلی در فرع هم علت نجوییم
چو عقل فلسفی در علت افتاد
ز دین مصطفا بی دولت افتاد
نه اشکالست در دین و نه علت
بجز تسلیم نیست این دین و ملت
ورای عقل ما را بارگاهیست
ولیکن فلسفی یک چشم راهیست
همی هر کو چرا گفت او خطا گفت
بگو تا خود چرا باید چرا گفت
چرا و چون نبات و خاک وهمست
کسی دریابد این کو پاک فهمست
عزیزا سر جان و تن شنیدی
ز مغز هر سخن روغن کشیدی
تن و جان را منور کن باسرار
وگرنه جان و تن گردد گرفتار
چو می‌بینی بهم یاری هر دو
بهم باشد گرفتاری هر دو
مثال جان و تن خواهی ز من خواه
مثال کور و مفلوج است در راه

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سئوالی کرد زین شیوه یکی خام
از آن سلطان بر حق پیر بسطام
هوش مصنوعی: یکی از افراد نادان از آن سلطان راستین و بافضیلت پیر بسطام پرسشی را مطرح کرد.
که از بهر چرا عالم چنین است
که آن یک آسمان این یک زمین است
هوش مصنوعی: چرا این جهان به گونه‌ای است که یک آسمان وجود دارد و یک زمین؟
چو آن پیوسته در جنبش فتادست
چرا این ساکن اینجا ایستادست
هوش مصنوعی: چرا آن چیز که پیوسته در حال حرکت است، اینجا ایستاده و بی‌حرکت مانده؟
چرا این هفت گردد بر هم اینجا
چرا جاییست خاص این عالم اینجا
هوش مصنوعی: چرا اینجا این هفت با هم به هم می‌پیوندد؟ چرا این مکان در این عالم ویژگی خاصی دارد؟
جوابش داد آن سلطان مطلق
که بشنو این جواب از ما علی الحق
هوش مصنوعی: سلطان مطلق به او پاسخ داد و گفت: این پاسخ را از ما بشنو که راستی را بیان می‌کنیم.
سخن بشنو نه دل تاب و نه سر پیچ
برای این که می‌بینی دگر هیچ
هوش مصنوعی: گوش به سخن بسپار و از دل و عقل خود فاصله نگیر، زیرا وقتی به حقیقت پی ببری، چیزی دیگر باقی نمانده است.
چو ما در اصل کل علت نگوییم
بلی در فرع هم علت نجوییم
هوش مصنوعی: اگر ما در اصل و بنیاد علت چیزی را بیان نکنیم، در جزئیات آن نیز علت را جست‌وجو نخواهیم کرد.
چو عقل فلسفی در علت افتاد
ز دین مصطفا بی دولت افتاد
هوش مصنوعی: وقتی که درک فلسفی به دنبال علل و دلائل رفت، دین پیامبر مصطفی (ص) تحت تأثیر و تضعیف قرار گرفت.
نه اشکالست در دین و نه علت
بجز تسلیم نیست این دین و ملت
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که نه تنها در دین‌ها اشکالی وجود ندارد، بلکه علت اصلی نیز فقط تسلیم و اطاعت از اصول دین است. به عبارت دیگر، دین و ملت به معنای واقعی به پذیرش و تسلیم در برابر آموزه‌های الهی وابسته‌اند.
ورای عقل ما را بارگاهیست
ولیکن فلسفی یک چشم راهیست
هوش مصنوعی: ما از عقل فراتر مکانی داریم که بسیار با ارزش است، ولی برای درک آن، فلسفه مانند چشمی است که تنها راهی به سوی آن است.
همی هر کو چرا گفت او خطا گفت
بگو تا خود چرا باید چرا گفت
هوش مصنوعی: هر کس که از روی سؤال از دلیل چیزی بپرسد، اگر پاسخ درست نباشد، باید بداند که خودش هم در طرح سوال اشتباه کرده است.
چرا و چون نبات و خاک وهمست
کسی دریابد این کو پاک فهمست
هوش مصنوعی: کسی که درک او پاک و روشن است، می‌تواند علت و چرایی چیزها، مانند گیاه و خاک، را بفهمد و درک کند.
عزیزا سر جان و تن شنیدی
ز مغز هر سخن روغن کشیدی
هوش مصنوعی: ای عزیز، از جان و وجودت باید فهمید که از هر سخن مهم، مانند روغن از مغز آن، بهترین نکته‌ها را استخراج کنی.
تن و جان را منور کن باسرار
وگرنه جان و تن گردد گرفتار
هوش مصنوعی: جسم و روح خود را با دانش و آگاهی روشن کن، وگرنه جان و تن به مشکلات و سختی ها گرفتار خواهند شد.
چو می‌بینی بهم یاری هر دو
بهم باشد گرفتاری هر دو
هوش مصنوعی: وقتی می‌بینی که دو نفر به همدیگر کمک می‌کنند، بدان که هر دوی آن‌ها در مشکلات و چالش‌ها با هم درگیر هستند.
مثال جان و تن خواهی ز من خواه
مثال کور و مفلوج است در راه
هوش مصنوعی: اگر به دنبال مثال جان و تن از من هستی، باید بدانی که مانند یک فرد نابینا و ناتوان در مسیر زندگی است.