گنجور

بخش ۲ - فی فضیلت امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه

سپهر دین عمر خورشید خطاب
چراغ هشت جنت شمع اصحاب
چه شمعی کآفتاب نامبردار
طواف او کند پروانه کردار
ازین پرتو که بود آن شمع دین را
نمی‌شایست جز خلد برین را
اگر او قطب دین حق نبودی
کمال شرع را رونق نبودی
ز بهر سر بریدن سر بداد او
بدان شد تا سرآرد سر نهاد او
چو آهنگ سر شمع هدی کرد
به پیش طای طاها سر فدا کرد
چو چشم جان او اسرار بین شد
شکش برخاست مشکلها یقین شد
شریعت را کمال افزود اول
ز چل مردان یکی او بود اول
رسولش گفت گر بودی دگر کس
نبی جز من نبودی جز عمر کس
خداوند جهان از نور جانش
سخنها گفته بی او بر زفانش
چو حق را حلقهٔ در گوش کرد او
بنامش زهر قاتل نوش کرد او
از آن برخویشتن زهر آزمودی
که صد تریاق فاروقیش بودی
چنان شد ظلم در ایام او گم
که اشکی در میان بحر قلزم
جهان از عدل او آسوده گشته
ستم از بیم او نابوده گشته
عجم را تا قیامت درگشاده
هزار و شصت وشش منبر نهاده

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپهر دین عمر خورشید خطاب
چراغ هشت جنت شمع اصحاب
هوش مصنوعی: آسمان دین، عمر خورشید را مانند چراغی می‌داند و بهشت را به شیوه‌ای توصیف می‌کند که در آن دوستان و همراهان به مانند شمعی درخشان هستند.
چه شمعی کآفتاب نامبردار
طواف او کند پروانه کردار
هوش مصنوعی: این بیت به ارتباط میان شمع و پروانه اشاره دارد. شمع که خود نور می‌تاباند، در برابر آفتاب بزرگتر و روشن‌تر قرار می‌گیرد و پروانه‌ای که به نور شمع جذب می‌شود، در نهایت خود را به آفتاب می‌سپارد. به نوعی می‌توان گفت که در مواجهه با نور بزرگتر، حتی نور کوچک شمع نیز کم‌رنگ می‌شود و پروانه‌ای که دور شمع می‌چرخید، حالا به سمت نور واقعی و بزرگتر می‌رود. این تصویر نمایانگر جستجوی حقیقت و زیبایی است.
ازین پرتو که بود آن شمع دین را
نمی‌شایست جز خلد برین را
هوش مصنوعی: این نور که از آن شمع هدایت می‌تابد، شایسته نیست جز به بهشت و جایگاه‌های عالی.
اگر او قطب دین حق نبودی
کمال شرع را رونق نبودی
هوش مصنوعی: اگر او مرکز و قطب دین واقعی نبود، رشد و توسعه کامل احکام دین ممکن نبود.
ز بهر سر بریدن سر بداد او
بدان شد تا سرآرد سر نهاد او
هوش مصنوعی: او برای اینکه سر خود را حفظ کند، سر دیگری را فدای آن کرد و به همین دلیل، اوضاع به گونه‌ای شد که او همسرش را از دست داد.
چو آهنگ سر شمع هدی کرد
به پیش طای طاها سر فدا کرد
هوش مصنوعی: وقتی شمع هدایت به راه افتاد، سر و جان خود را برای طبع طاها فدای او کرد.
چو چشم جان او اسرار بین شد
شکش برخاست مشکلها یقین شد
هوش مصنوعی: وقتی که چشم دل او به اسرار نگریست، مشکلات به راحتی حل شدند و یقین به وجود آمد.
شریعت را کمال افزود اول
ز چل مردان یکی او بود اول
هوش مصنوعی: او از میان چهل مرد، نخستین کسی بود که کمالات شریعت را به او اضافه کردند.
رسولش گفت گر بودی دگر کس
نبی جز من نبودی جز عمر کس
هوش مصنوعی: پیامبرش فرمود اگر شخص دیگری غیر از من پیامبر بود، هیچ کس دیگری جز عمر پیامبر نمی‌بود.
خداوند جهان از نور جانش
سخنها گفته بی او بر زفانش
هوش مصنوعی: خداوند جهان از نور و وجود خود سخنانی را بیان کرده و بدون او هیچ چیزی بر زبان نمی‌آید.
چو حق را حلقهٔ در گوش کرد او
بنامش زهر قاتل نوش کرد او
هوش مصنوعی: وقتی او به خداوند اعتراف کرد و بندگی‌اش را پذیرفت، نام او را همچون زهر کشنده‌ای نوشید.
از آن برخویشتن زهر آزمودی
که صد تریاق فاروقیش بودی
هوش مصنوعی: خود را از زهر آزمون‌ها محافظت کن، چرا که در آن صورت می‌توانی به صدها داروی شفابخش دست یابی.
چنان شد ظلم در ایام او گم
که اشکی در میان بحر قلزم
هوش مصنوعی: در زمان او به قدری ظلم فراگیر و گسترده شده بود که حتی اشکی هم در دریای عظیم و عمیق نمی‌توانست یافت شود.
جهان از عدل او آسوده گشته
ستم از بیم او نابوده گشته
هوش مصنوعی: جهان به خاطر عدالت او آرامش یافته و ظلم به دلیل ترس از او از بین رفته است.
عجم را تا قیامت درگشاده
هزار و شصت وشش منبر نهاده
هوش مصنوعی: عجم تا قیامت با ظاهری باز و آماده، به تعداد هزار و شصت و شش منبر برای بیان سخنان خود آماده کرده است.

حاشیه ها

1391/07/18 16:10

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض شد
منتظرتونم مطالب منو بخونید
باتشکر[گل]

1395/07/23 16:09
جعفر

ممنونم برای صدت در مطالب تان الله اجرتون بده