بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
نکو گفتست آن درویش حالی
که میخواهم سه چیز از حق تعالی
یکی در خواب مرگی با سلامت
دوم در مرگ خوابی تا قیامت
سیم چیزی که گفتن را نشاید
چه گویم زانک در گفتن نیاید
خداوندا به فضلت دل قوی باد
کسی کز ما کند بر نیکویی یاد
قرین نور باد آن پاک رایی
که این گوینده را گوید دعایی
گرت در جام خود خونیست برخیز
ز چشم خونفشان بر خاک ما ریز
که بعد از ما عزیزان وفادار
به خاک ما فرو گویند بسیار
کنند از دل بسوی ما خطابی
ولی از گور ما ناید جوابی
بسی خونها بخوردند و برفتند
به درد و غصه زیر خاک خفتند
کنون ما نیز خون خوردیم و رفتیم
به درد و غصه زیر خاک خفتیم
بسی گفتیم و خاموشی گزیدیم
ز گویایی به خاموشی رسیدیم
خموشانند زیر خاک بسیار
نبینم من ازیشان کس خبردار
هزاران جان پاک از قالب پاک
فدای این همه روهای پر خاک
چرا چندین سخن بایست گفتن ؟
چو زیر خاک میبایست خفتن
بخش ۵ - الحکایه و التمثیل: به وقت نزع پیری زار بگریستبخش ۷ - الحکایه و التمثیل: شنودم من از آن داننده استاد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نکو گفتست آن درویش حالی
که میخواهم سه چیز از حق تعالی
هوش مصنوعی: آن درویش به خوبی گفته که من از خداوند سه چیز را میخواهم.
یکی در خواب مرگی با سلامت
دوم در مرگ خوابی تا قیامت
هوش مصنوعی: یکی در خواب مرگی را تجربه میکند و در حالی که زنده است، دیگری در حالت مرگ، خواب را تجربه میکند و این حالت تا قیامت ادامه دارد.
سیم چیزی که گفتن را نشاید
چه گویم زانک در گفتن نیاید
هوش مصنوعی: آنچه را که باید بگویم، نمیتوانم بیان کنم؛ زیرا در گفتن آن، ناتوانم.
خداوندا به فضلت دل قوی باد
کسی کز ما کند بر نیکویی یاد
هوش مصنوعی: ای خدا، امیدوارم که به لطف تو دل آن کسی که از ما به خوبی یاد میکند، قوی و محکم باشد.
قرین نور باد آن پاک رایی
که این گوینده را گوید دعایی
هوش مصنوعی: آن کسی که این دعا را میگوید، همواره تحت تاثیر روشنایی و نور است و از نظر اندیشهای پاک و مصلح میباشد.
گرت در جام خود خونیست برخیز
ز چشم خونفشان بر خاک ما ریز
هوش مصنوعی: اگر در دل خود احساس خون و درد داری، از چشمان پر از اشکت برخیز و بر خاک ما بریز.
که بعد از ما عزیزان وفادار
به خاک ما فرو گویند بسیار
هوش مصنوعی: پس از ما عزیزان وفاداری خواهند بود که به یاد ما و ارزشهای ما، سخنهای زیادی خواهند گفت و در مورد ما خواهند نوشت.
کنند از دل بسوی ما خطابی
ولی از گور ما ناید جوابی
هوش مصنوعی: دلها از دور ما صدایی میفرستند، اما از عمق گور ما پاسخی نمیآید.
بسی خونها بخوردند و برفتند
به درد و غصه زیر خاک خفتند
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد در طول تاریخ به خاطر درد و اندوه جان خود را از دست دادهاند و اکنون در زیر خاک آرام خوابیدهاند.
کنون ما نیز خون خوردیم و رفتیم
به درد و غصه زیر خاک خفتیم
هوش مصنوعی: حالا ما هم با درد و غم زندگی را گذراندیم و به زیر خاک رفتیم.
بسی گفتیم و خاموشی گزیدیم
ز گویایی به خاموشی رسیدیم
هوش مصنوعی: ما خیلی صحبت کردیم و بعد به سکوت پناه بردیم؛ از حرف زدن به سکوت رسیدیم.
خموشانند زیر خاک بسیار
نبینم من ازیشان کس خبردار
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که در زیر خاک خوابیدهاند زبان به گفتار نمیگشایند و من هیچکس را از آنها آگاه نمیبینم.
هزاران جان پاک از قالب پاک
فدای این همه روهای پر خاک
هوش مصنوعی: هزاران جان خالص و پاک، از بدنی تمیز فدای این همه چهرههای خاکی میشوند.
چرا چندین سخن بایست گفتن ؟
چو زیر خاک میبایست خفتن
هوش مصنوعی: چرا باید برای گفتن حرفهای زیاد وقت صرف کرد، وقتی که در نهایت همهچیز به خواب ابدی زیر خاک منتهی میشود؟
حاشیه ها
1394/03/02 01:06
مجتبی مسعودی منش
این شعر در مزار عطار هم نوشته شده.
1402/03/23 12:05
رضا
در مزار حضرت عطار از این ابیات استفاده شده