بخش ۵ - الحکایه و التمثیل
یکی پرسید از آن شوریده ایام
که تو چه دوست داری گفت دشنام
که هر چیزی که دیگر میدهندم
بجز دشنام منت مینهندم
چرا چندین تو اندر بند خلقی
بدان ماند که حاجتمند خلقی
که گر ناگاه سیمی بر تو بشکست
نگیرد کس بیک جو زر ترا دست
اگر از جوع گردی نیم مرده
برای تکیه کردن نیم گرده
اگر روزی بباشی بهر دو، نان
ترا از پای بنشانند دونان
ببین تا از کرم پروردگارت
نشاند اندر نمازی چند بارت
ترا چون چشم برجانست وجانان
دلت را کی سرجانست و جانان
چو نان از خوان ستانی خوان بود شوم
که بیشک خوان بیش از نان بود شوم
چه گردی گرد خوان و شاه چندین
که مشتی عاجزند و خوار و مسکین
بخش ۴ - الحکایه و التمثیل: سؤالی کرد آن دیوانه شه رابخش ۶ - الحکایه و التمثیل: برِ دیوانهای بیدل شد آن شاه
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.