بخش ۵ - الحکایه و التمثیل
چنین گفت آن بزرگِ کاردیده
که بود او نیک و بد بسیار دیده
که خالق هرچه را دادهست هستی
چه پیش و پس، چه بالا و چه پستی
چه انجُم چه فلک چه مهر و چه ماه
چه دریا چه زمین چه کوه و چه کاه
چه لوح و چه قلم چه عرش و کرسی
چه روحانی چه کروبی چه انسی
چه می چه انگبین چه خلد و چه حور
چه ماهی و چه مه چه نار و چه نور
چه شرق و چه غرب چه از قاف تا قاف
چه هرچه آمد برون از نون و ز کاف
چه اسراری که در هر دو جهان هست
چه لذاتی که پیدا و نهان هست
چه اندر هر دو عالم ذره ذره
چه اندر هفت دریا قطره قطره
همه بنمایدت روشن چو خورشید
چنانکه آن جمله میبینی تو جاوید
ولی مویی به تو ننماید از تو
تویی تو نهان میباید از تو
اگر چشم تو بر روی تو افتاد
ز عشق تو برآید از تو فریاد
اگر میبایدت بویی هم از تو
ریاضت کن که پر شد عالم از تو
چرا اندر غلط افتادی آخر
چرا از بندگی آزادی آخر
عدم دیدی نظر بگماشتی تو
وجود خود عدم پنداشتی تو
بخش ۴ - الحکایه و التمثیل: سخن بشنو ز سلطان طریقتبخش ۶ - الحکایه و التمثیل: شنودم من که طوطی را اول در
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنین گفت آن بزرگِ کاردیده
که بود او نیک و بد بسیار دیده
هوش مصنوعی: آن شخص باتجربه و بزرگ گفت که در طول زندگیاش، خوب و بد زیادی را مشاهده کرده است.
که خالق هرچه را دادهست هستی
چه پیش و پس، چه بالا و چه پستی
هوش مصنوعی: خداوند هر چیزی را که خلق کرده، وجود دارد؛ چه قبل از این، چه بعد از این، چه در اوج و چه در فرود.
چه انجُم چه فلک چه مهر و چه ماه
چه دریا چه زمین چه کوه و چه کاه
هوش مصنوعی: هر چیزی در این دنیا، از ستارهها و آسمان تا خورشید و ماه، و همچنین دریا، زمین، کوه و حتی چیزهای کوچک و بیاهمیت، همه در گردونهی خلقت هستند و ارزش خاص خود را دارند.
چه لوح و چه قلم چه عرش و کرسی
چه روحانی چه کروبی چه انسی
هوش مصنوعی: هر چیزی که در عالم وجود دارد، اعم از نوشتهها و آثار، جایی که خداوند حکومت میکند، روحانیون و موجودات آسمانی یا انسانها، همه در یک معنا به هم پیوستهاند و در حقیقت یک اصل مشترک دارند.
چه می چه انگبین چه خلد و چه حور
چه ماهی و چه مه چه نار و چه نور
هوش مصنوعی: در این دنیا، چه چیزهایی را که میتوان یافت: عسل و شیرینی، باغهای بهشت، زنهای زیبای حوری، ماه و روشنی، آتش و نور. همه اینها جلوههایی از زیبایی و لذتاند.
چه شرق و چه غرب چه از قاف تا قاف
چه هرچه آمد برون از نون و ز کاف
هوش مصنوعی: هرچیزی که در شرق یا غرب، از سرزمینهای دور یا نزدیک وجود دارد و هر آنچه که از اول الفبا تا انتهای آن آمده، همه در عالم هستی قرار دارد.
چه اسراری که در هر دو جهان هست
چه لذاتی که پیدا و نهان هست
هوش مصنوعی: در هر دو جهان، رازهایی وجود دارد و لذتهایی که هم آشکارند و هم پنهان.
چه اندر هر دو عالم ذره ذره
چه اندر هفت دریا قطره قطره
هوش مصنوعی: در هر دو جهان، هر ذرهای که وجود دارد، و در هفت دریا، هر قطرهای که هست، نشاندهنده وسعت و بزرگی است.
همه بنمایدت روشن چو خورشید
چنانکه آن جمله میبینی تو جاوید
هوش مصنوعی: همه چیز برایت به روشنی و وضوح نمایان میشود، همانطور که تو به روشنی خورشید را میبینی، و آنچه را که میبینی همیشگی و ماندگار است.
ولی مویی به تو ننماید از تو
تویی تو نهان میباید از تو
هوش مصنوعی: اگرچه ظاهر تو چیزی از تو را نشان نمیدهد، اما باید بدانیم که در درون تو چیزی پنهان است که خودت را به خوبی نمایان میکند.
اگر چشم تو بر روی تو افتاد
ز عشق تو برآید از تو فریاد
هوش مصنوعی: اگر نگاه معشوق به تو بیفتد، عشق او چنان شدت میگیرد که فریادش به آسمان میرود.
اگر میبایدت بویی هم از تو
ریاضت کن که پر شد عالم از تو
هوش مصنوعی: اگر میخواهی بویی از خودت به دنیا بدهی، باید سختیها و تمرینهایی را پشت سر بگذاری تا نام و یاد تو در عالم منتشر شود.
چرا اندر غلط افتادی آخر
چرا از بندگی آزادی آخر
هوش مصنوعی: چرا به اشتباه افتادی و در آخر چرا از خدمت و بندگی به آزادی رسیدهای؟
عدم دیدی نظر بگماشتی تو
وجود خود عدم پنداشتی تو
هوش مصنوعی: اگر به عدم و بیوجودی نگاه کردی، باید بدانی که تو وجود خود را هم نادیده گرفتهای و آن را عدم پنداشتهای.