بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
یکی را دید آن دیوانهٔ دین
که تُرکی مرده را میکرد تلقین
بدو گفت «اعجمی ترکِ تو آنگاه
که زنده بود ناافتاده در چاه
نکو نشنود اندر زندگانی
که مُرده بشنود تلقین چه خوانی؟
چو این ترکْ اعجمی بُد کز جهان شد
مگر زیر زمین تازیزبان شد!؟»
نبینی نشنوی هم چون کر و کور
از آن انگیزی این چندین شر و شور
رقیب دست چپ را مانده شد دست
ز بس کردار تو بنوشت پیوست
رقیب دست راست آزاد از تو
قلم بر کاغذی ننهاد از تو
نیاری از نماز خود چنان یاد
نماز تو به شهر کافران باد
نیایی در نماز الا به صد کار
حساب ده کنی و کار بازار
چو گربه روی شویی بعد از این زود
زنی باری دوی سر بر زمین زود
نظاره میکنی از بیقراری
زمانی دل درو حاضر نداری
نمازی نغز بگزاری و تازه
سبک تر از نماز بر جنازه
غمت آن لحظه بیاندازه افتد
که آن دم کیکت اندر پازِه افتد
چو بگزاری نماز خود به مردی
ندانی تا چه خواندی یا چه کردی
شره دنیا سرت برد به هیچی
سر از پیش خدا تا چند پیچی
اگر این خود نمازست ای سبکدل
گرانجانی مکن اینت خنک دل
تو دانی کاین نماز نانمازی
به ریشت در خورد تا کی ز بازی
بخش ۲ - الحکایه و التمثیل: سبویی میستد رندی ز خماربخش ۴ - الحکایه و التمثیل: شنود آن روستایی این سخن راست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی را دید آن دیوانهٔ دین
که تُرکی مرده را میکرد تلقین
هوش مصنوعی: مردی دیوانه را دید که به کسی که به تازگی فوت کرده بود، نصیحت و راهنمایی میکرد.
بدو گفت «اعجمی ترکِ تو آنگاه
که زنده بود ناافتاده در چاه
هوش مصنوعی: او به او گفت: «ای کسی که بیخبر از زبان، در زمانی که زنده بودی، در چاه نیفتادی.»
نکو نشنود اندر زندگانی
که مُرده بشنود تلقین چه خوانی؟
هوش مصنوعی: نیکوکار در زندگی چیزهای خوب را میشنود، اما مردهای که در حال تلقین است، نمیتواند چیزی را بشنود.
چو این ترکْ اعجمی بُد کز جهان شد
مگر زیر زمین تازیزبان شد!؟»
هوش مصنوعی: وقتی این فرد ترکزبان و غیرایرانی از دنیا رفت، آیا تنها زیر زمین به زبان عربی صحبت کرد؟
نبینی نشنوی هم چون کر و کور
از آن انگیزی این چندین شر و شور
هوش مصنوعی: اگر نبیینی و نشنوی، مانند کسی که کر و کور است، نمیتوانی از این مشکلات و تحریکات بسیار آگاه شوی.
رقیب دست چپ را مانده شد دست
ز بس کردار تو بنوشت پیوست
هوش مصنوعی: رقیب به خاطر کارهای تو، به شدت مبهوت و متحیر مانده است و نمیتواند پاسخ مناسبی بدهد.
رقیب دست راست آزاد از تو
قلم بر کاغذی ننهاد از تو
هوش مصنوعی: رقیب تو که در سوی راستت ایستاده، هیچ نوشتهای بر روی کاغذ از تو به جا نگذاشته است.
نیاری از نماز خود چنان یاد
نماز تو به شهر کافران باد
هوش مصنوعی: افرادی که به عبادت و نماز اهمیت نمیدهند، به یاد تو در میان کافران خواهند بود.
نیایی در نماز الا به صد کار
حساب ده کنی و کار بازار
هوش مصنوعی: در نماز نیایید مگر با توجه به اینکه باید به صد کار مختلف رسیدگی کنید و همچنین به امور بازار.
چو گربه روی شویی بعد از این زود
زنی باری دوی سر بر زمین زود
هوش مصنوعی: وقتی که مانند گربه خودت را تمیز کنی، دیگر زودتر از آنچه فکر کنی، ممکن است زمین را با سر خودت برخورد کنی و به مشکل برخورد کنی.
نظاره میکنی از بیقراری
زمانی دل درو حاضر نداری
هوش مصنوعی: تو از دل بیقرار من نظاره میکنی، اما در این لحظه، خودت دل و حال حاضر را نداری.
نمازی نغز بگزاری و تازه
سبک تر از نماز بر جنازه
هوش مصنوعی: نمازی زیبا و پرمعنا به جا بیاوری، در حالی که از آن سبکتر از مراسم کشور در وداع با مرده است.
غمت آن لحظه بیاندازه افتد
که آن دم کیکت اندر پازِه افتد
کیک در پازِه افتادن کنایه است از دچار دردسر شدن، (پازِه یعنی قسمت زه و بند شلوار)
چو بگزاری نماز خود به مردی
ندانی تا چه خواندی یا چه کردی
هوش مصنوعی: زمانی که نماز خود را به پایان میرسانی، هیچکس را نمیشناسی که بداند چه دعایی خواندی یا چه اعمالی انجام دادی.
شره دنیا سرت برد به هیچی
سر از پیش خدا تا چند پیچی
هوش مصنوعی: زندگی دنیا تو را به بیهویتی میکشاند، پس چرا خودت را از مسیر خدا منحرف میکنی؟
اگر این خود نمازست ای سبکدل
گرانجانی مکن اینت خنک دل
هوش مصنوعی: اگر این رفتار تو و حالت به مانند نماز است، ای دل سبکبار، پس با این کار خود را سبکدل مکن.
تو دانی کاین نماز نانمازی
به ریشت در خورد تا کی ز بازی
هوش مصنوعی: این جمله به موضوعی اشاره دارد که شخصی در حال تلاش برای فهمیدن وضعیت خود است. او میداند که این نوع عبادت یا رفتار، به خوبی نمیتواند او را از مشکلات و چالشها نجات دهد و به زودی متوجه خواهد شد که این وضعیت چگونه بر زندگیاش تأثیر میگذارد. او باید تلاش کند و درک کند که نمیتواند با این روش ناپایدار به جایی برسد.
حاشیه ها
1391/03/31 07:05
مهران بیغمی
نمازی نغز بگزاری و تازه " صحیح است
در بیت ماقبل آخر "گران جانی " مناسب تر است