بخش ۲۵
ز مظهر گوئیم آگاه گردان
مرا واقف ز پیر راه گردان
ترا واقف کنم از سر آن راه
که تا گردی ز سر راه آگاه
رسول الله پیر راه باشد
ز سر هر دو کون آگاه باشد
محمد اندرین ره پیر راهست
ولی حیدر ترا پشت و پناهست
تو پیر راه میدان مصطفی را
ز خود آگاه میدان مرتضی را
ز تو آگاه باشد او بعالم
بتو همراه باشد او بعالم
در او بینی حقیقت نور معنی
برون آئی ز فکر و کذب و دعوی
اگر او را بیابی اندرین راه
ز سرّ کارگردی خوب آگاه
که پیر تست مظهر بس عجایب
در او بینی تو آثار غرایب
ترا پیر است مظهر گر بدانی
غنیمت دانی و او را بخوانی
برو مظهر بخوان و کامران باش
بجو مظهر پس آنگه شادمان باش
که رهبر با تو از اسرار گوید
رموز حیدر کرار گوید
مرا در عشق پیر راه اوشد
درین ره سالکان را شاه او شد
تو نور او درون جان جان بین
تو او را برتر از کون و مکان بین
تو او را پیر ره دان در طریقت
تو او را مظهر حق دان حقیقت
چه میگویم کنون شاه ولایت
دو عالم را ازو باشد هدایت
توی اندر میان جان هویدا
توی از راه معنی در زبانها
توی مظهر توی سرور توی جان
توی گه آشکارا گاه پنهان
توی ایمان توی غفران تو در جان
توی سرور توی شاه و تو سلطان
توی نجم و توی مهر و توی ماه
توی ز اسرار هر دو کون آگاه
توی عصمت توی رحمت تو نعمت
توی اندر حقیقت دین و ملت
توی حنان توی منان تو سبحان
توی مذهب توی ملت تو ایمان
توی اول توهم آخر تو سرور
توی ظاهر توی باطن تو مظهر
توی آدم توی شیث و توی نوح
تو ابراهیم و تو موسی و توی روح
ترا میخواند آدم هم به آغاز
رسید او را بهشت و نعمت و ناز
خلیل الله ترا چون خواند از جان
شد آتش بر وجود او گلستان
ترا میخواند هم موسی عمران
مظفر گشت بر فرعون و هامان
ترا عیسی مریم بود بنده
بنامت مرده را میکرد زنده
محمد هم بنامت شد مظفر
بعالم بر تمامی اهل کافر
سلیمان یافت از تو حشمت و جاه
بفرمانش ز ماهی بود تا ماه
بدشت ارژنه سلمان ترا خواند
در آن دم کو بدست شیر درماند
شدی حاضر رهاندی از بلایش
تو بودی در ره دین رهنمایش
توی در دل تو اندر دیده بینش
ز نور تو مدار آفرینش
گهی با یوسف مصری بچاهی
گهی در مصر عزت پادشاهی
گهی طفلی و گاهی چون جوانی
گهی پنهان شوی گاهی عیانی
گهی درویشی و گه پادشاهی
برآئی تو بهر صورت که خواهی
بظاهر گه به روم و گه به چینی
به باطن در همه روی زمینی
تو ای اندر جهان پیوسته قائم
جهان مینازد از ذات تو دایم
توی بیشک مراد از هر دو عالم
نمیدانم جز این والله اعلم
دگر پرسی کدام است زندگانی
بگو با من بیان این معانی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز مظهر گوئیم آگاه گردان
مرا واقف ز پیر راه گردان
هوش مصنوعی: از منبع حقیقت صحبت کن و مرا آگاه کن. مرا از تجربیات و راههای رهبری پیران آشنا کن.
ترا واقف کنم از سر آن راه
که تا گردی ز سر راه آگاه
هوش مصنوعی: میخواهم تو را از آن راه آگاه سازم تا مجبور نشوی که از آن دور شوی و بیخبر بمانی.
رسول الله پیر راه باشد
ز سر هر دو کون آگاه باشد
هوش مصنوعی: پیامبر خدا به عنوان راهنمایی برجسته و بزرگ، از آغاز و انجام همه چیز باخبر است.
محمد اندرین ره پیر راهست
ولی حیدر ترا پشت و پناهست
هوش مصنوعی: در این مسیر، محمد به عنوان استاد و راهنماست، اما علی (حیدر) نیز پشتیبان و حمایتکننده توست.
تو پیر راه میدان مصطفی را
ز خود آگاه میدان مرتضی را
هوش مصنوعی: در این بیت گفته میشود که تو باید در مسیر درست، به شخصیت و فضایل امام علی (ع) و پیامبر اسلام (ص) آگاهی داشته باشی و آنها را بشناسی. به بیان دیگر، در راه زندگی و انتخابهای خود، باید از آموزههای آن دو بزرگوار الهام بگیری و به ارزشهای والای آنان توجه کنی.
ز تو آگاه باشد او بعالم
بتو همراه باشد او بعالم
هوش مصنوعی: او از وجود تو باخبر است و در همه جا با تو همراه است.
در او بینی حقیقت نور معنی
برون آئی ز فکر و کذب و دعوی
هوش مصنوعی: اگر در او نگاه کنی، حقیقت و نور واقعیات را خواهی دید. از فکرهای دروغین و ادعاهای بیاساس، رها خواهی شد.
اگر او را بیابی اندرین راه
ز سرّ کارگردی خوب آگاه
هوش مصنوعی: اگر او را در این مسیر پیدا کنی، از راز کار و فعالیتهایش به خوبی مطلع خواهی شد.
که پیر تست مظهر بس عجایب
در او بینی تو آثار غرایب
هوش مصنوعی: پیر تو نمادی از شگفتیهاست و در او نشانههای عجیب و غریب را میتوان دید.
ترا پیر است مظهر گر بدانی
غنیمت دانی و او را بخوانی
هوش مصنوعی: اگر بفهمی که چه چیزهایی ارزشمند هستند، باید از بزرگی که تجربه و wisdom دارد بهرهبرداری کنی و او را در زندگیات بهکار بگیری.
برو مظهر بخوان و کامران باش
بجو مظهر پس آنگه شادمان باش
هوش مصنوعی: برو به دنبال کسی که میتواند به تو کمک کند و زندگیات را بهبود بخشد، و زمانی که او را یافتی، با شادی و خوشحالی زندگی کن.
که رهبر با تو از اسرار گوید
رموز حیدر کرار گوید
هوش مصنوعی: رهبر با تو درباره رازها صحبت میکند و از ویژگیهای حیدر کرار (علی) میگوید.
مرا در عشق پیر راه اوشد
درین ره سالکان را شاه او شد
هوش مصنوعی: در عشق من، او مرا پیر و کارآزموده کرد و در این مسیر، او به عنوان راهنمای سالکان و رهروان شناخته شد.
تو نور او درون جان جان بین
تو او را برتر از کون و مکان بین
هوش مصنوعی: تو نوری هستی که در وجود جانها میتابد. بنابراین، او را بالاتر از هر چیز مادی و دنیوی ببین.
تو او را پیر ره دان در طریقت
تو او را مظهر حق دان حقیقت
هوش مصنوعی: تو او را راهنمایی کن تا در مسیر حقیقت به پختگی برسد و او را نشانهای از وجود خدای راستین بدان.
چه میگویم کنون شاه ولایت
دو عالم را ازو باشد هدایت
هوش مصنوعی: دارم به خیال خودم دربارهی رهبر بزرگ دو جهان صحبت میکنم که راهنمایی و هدایت از او نشأت میگیرد.
توی اندر میان جان هویدا
توی از راه معنی در زبانها
هوش مصنوعی: تو در درون وجود انسانها به وضوح و روشنی هستی و از طریق معانی مختلف در کلمات و زبانها ظاهر میشوی.
توی مظهر توی سرور توی جان
توی گه آشکارا گاه پنهان
هوش مصنوعی: تو در اوج خوشحالی و شادی هستی، و وجودت نشاندهندهی زندگی و روح ماست، گاهی در معرض دید و گاهی به طور پنهان حضور داری.
توی ایمان توی غفران تو در جان
توی سرور توی شاه و تو سلطان
هوش مصنوعی: در ایمان و بخشش تو زندگی جریان دارد و خوشحالی و سلطنتت در وجودت نهفته است.
توی نجم و توی مهر و توی ماه
توی ز اسرار هر دو کون آگاه
هوش مصنوعی: تو در ستاره و خورشید و ماه حضوری و از رازهای هر دو جهان آگاهی.
توی عصمت توی رحمت تو نعمت
توی اندر حقیقت دین و ملت
هوش مصنوعی: در وجود تو پاکی و رحمت وجود دارد و در حقیقت، اینها نعمتهایی هستند برای دین و ملت.
توی حنان توی منان تو سبحان
توی مذهب توی ملت تو ایمان
هوش مصنوعی: ای تو منبع محبت و رحمت، ای تو پاک و بینظیر، در مذهب و آئینی که به آن پیروان ات ایمان دارند.
توی اول توهم آخر تو سرور
توی ظاهر توی باطن تو مظهر
هوش مصنوعی: تو در آغاز مانند یک خیال به نظر میرسی، اما در نهایت تو سعادتمند میشوی. در ظاهر تو چیزی خاص دیده نمیشود، اما در باطن تو، جلوهای از حقیقت و زیبایی وجود دارد.
توی آدم توی شیث و توی نوح
تو ابراهیم و تو موسی و توی روح
هوش مصنوعی: در درون انسانهای بزرگ تاریخ، مانند شیث، نوح، ابراهیم و موسی، نوعی از وجود و روح الهی نهفته است. این اشاره به این دارد که واژگان و روح آنها در وجود هر فردی نسبت به الهام، ایمان و قدرت معنوی حضور دارد.
ترا میخواند آدم هم به آغاز
رسید او را بهشت و نعمت و ناز
هوش مصنوعی: آدم را در آغاز خلقت به باغ بهشت و زندگی نرم و راحت دعوت کردند.
خلیل الله ترا چون خواند از جان
شد آتش بر وجود او گلستان
هوش مصنوعی: وقتی خلیل الله تو را به نام خواند، وجود او تبدیل به آتش شد و دلش مانند گلستانی پر از شوق و عشق گشت.
ترا میخواند هم موسی عمران
مظفر گشت بر فرعون و هامان
هوش مصنوعی: شما را میخواند و دعوت میکند همانطور که موسی پسر عمران با پیروزی بر فرعون و هامان مواجه شد.
ترا عیسی مریم بود بنده
بنامت مرده را میکرد زنده
هوش مصنوعی: تو مانند عیسی، که بر اساس باورها، مریم را فرزند خود داشت و میتوانست مردهها را زنده کند، با نام خودت میتوانی زندگی دوباره به مردگان ببخشی.
محمد هم بنامت شد مظفر
بعالم بر تمامی اهل کافر
هوش مصنوعی: محمد با نام خود در میان مردم مظهر پیروزی و فتح بر تمامی کافران شد.
سلیمان یافت از تو حشمت و جاه
بفرمانش ز ماهی بود تا ماه
هوش مصنوعی: سلیمان از تو عظمت و قدرتی یافت، که به فرمان او از ماهی تا ماه دیگر وجود داشت.
بدشت ارژنه سلمان ترا خواند
در آن دم کو بدست شیر درماند
هوش مصنوعی: اگر در دشت ارژن، سلمان تو را فراخواند، در آن لحظهای که شیر در چنگال درمانده است.
شدی حاضر رهاندی از بلایش
تو بودی در ره دین رهنمایش
هوش مصنوعی: تو در مسیر دین، راهنمایی و نجاتی برای من بودی که از مشکلات و دردسرها رهایی پیدا کردم.
توی در دل تو اندر دیده بینش
ز نور تو مدار آفرینش
هوش مصنوعی: در دل تو و با نگاه به حقیقت، همه چیز به خاطر نور وجود تو شکل گرفته و به وجود آمده است.
گهی با یوسف مصری بچاهی
گهی در مصر عزت پادشاهی
هوش مصنوعی: گاهی در کنار یوسف، شخصیت برجسته مصری هستی و گاهی در مصر به مقام و عزت پادشاهی دست مییابی.
گهی طفلی و گاهی چون جوانی
گهی پنهان شوی گاهی عیانی
هوش مصنوعی: گاهی مانند کودک هستی و گاهی به صورت جوانی جلوهگری. گاهی ناپدید میشوی و گاهی به وضوح ظاهر میشوی.
گهی درویشی و گه پادشاهی
برآئی تو بهر صورت که خواهی
هوش مصنوعی: گاه تو در مقام یک درویش ظاهر میشوی و گاه دیگر به شکل یک پادشاه میآیی، تو به هر شکلی که بخواهی، خود را نشان میدهی.
بظاهر گه به روم و گه به چینی
به باطن در همه روی زمینی
هوش مصنوعی: ظاهراً گاهی در روم و گاهی در چین هستم، اما در واقع در درونم همه جا را در بر میگیرم.
تو ای اندر جهان پیوسته قائم
جهان مینازد از ذات تو دایم
هوش مصنوعی: تو ای که در جهان همیشه پایدار و ثابت هستی، جهان همواره به وجود تو میبالد و از ذات تو به طور مداوم سزاوار افتخار است.
توی بیشک مراد از هر دو عالم
نمیدانم جز این والله اعلم
هوش مصنوعی: من به جز این، هیچ چیز دیگری از مادانش و معانی دو دنیا نمیدانم، و تنها خدا بر این مطلب آگاه است.
دگر پرسی کدام است زندگانی
بگو با من بیان این معانی
هوش مصنوعی: اگر میپرسی زندگی چیست، با من در میان بگذار و این مفاهیم را توضیح بده.