گنجور

بخش ۲۱

عوام الناس را احوال بسیار
عوام الناس را اقوال بسیار
عوام الناس اکثر جاهلانند
حقیقت دین یزدانی ندانند
عوام الناس بس در دین زبونند
بدریای جهالت سرنگونند
عوام الناس جز دعوا ندانند
اگر دعوا کنند معنی ندانند
عوام الناس راه دین کجا دید
سراسر دین ایشان هست تقلید
همه تقلید باشد دین ایشان
نمی‌دانند حقیقت اصل ایمان
عوام الناس خود اغیار باشند
بمعنی دور از اسرار باشند
تو میدان عام را حیوان ناطق
که هستند جملهٔ ایشان منافق
براه دین سراسر ره زنانند
نخوانی مردشان کایشان زنانند
همه دیوند در صورت چوآدم
بصد باره ز اسب و گاو و خر کم
نمی‌دانند دین مصطفی را
نه خود را می‌شناسند نه خدا را
عوام الناس را احوال مشکل
عوام الناس را پایست درگل
عوام الناس این معنی ندانند
عوام الناس در دعوی بمانند
عوام الناس خود خود را زبون کرد
پدویات جهالت سرنگون کرد
کلیم الله را هادی ندانند
همه گوساله را الله خوانند
بیازارند عیسی را بخواری
همه خر را خرند از خوک داری
همی کوشند در آزار درویش
همی هستند در آرایش خویش
از ایشان خویشتن را دور میدار
از ایشان سر خود مستور میدار
براه دین عوام الناس عامند
ندانی پخته ایشان را که خامند
هر آنکس گفت چون منصور اسرار
به ساعت میزنندش بر سر دار
همی کن از عوام الناس پرهیز
ز اهل عام همچون تیر بگریز
ندانی تو عوام الناس مردم
حقیقت راه دین را کرده‌اند گم
نکردند پیروی دین نبی را
نمی‌دانند بقول او وصی را
همه کورند و کر اندر حقیقت
نمی‌دانند اسرار طریقت
بقرآن هم خدا بکم وصم گفت
ز بهر عام این درالمثل سفت
نه بینم کورشان از چشم ظاهر
پس آن کوری بود از دیدهٔ سر
بگوش ظاهرش هم گر نه بینم
حقیقت معنی دیگر ببینم
پس آن کوری بود کوری دلها
تو چشم دل درین اسرار بگشا
بچشم دل حقیقت کور باشند
از آن کز راه معنی دور باشند
به ظاهر جان اگر بینی دریشان
ولیکن در حقیقت مرده شان دان
به ظاهر زنده اما جان ندارند
اگر دانند جان جانان ندانند
حقیقت جان جانان مظهر نور
که او باشد ز چشم عام مستور
هر آنکس کو بنورش راه بیند
حقیقت مظهر الله بیند
بنور او بیابی زندگانی
بمانی در بقای جاودانی
ز سر اولیا پرسی تو احوال
بگویم با تو از احوالشان حال

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عوام الناس را احوال بسیار
عوام الناس را اقوال بسیار
هوش مصنوعی: احوال و رفتار مردم عادی بسیار متنوع و گوناگون است.
عوام الناس اکثر جاهلانند
حقیقت دین یزدانی ندانند
هوش مصنوعی: بیشتر مردم عادی، نادان هستند و حقیقت دین الهی را نمی‌شناسند.
عوام الناس بس در دین زبونند
بدریای جهالت سرنگونند
هوش مصنوعی: مردم عادی در مسائل دینی بسیار ضعیف هستند و در دریایی از نادانی غوطه‌ورند.
عوام الناس جز دعوا ندانند
اگر دعوا کنند معنی ندانند
هوش مصنوعی: مردم عادی فقط درگیر دعواها هستند و اگر هم نزاعی کنند، در واقع به معنای آن پی نمی‌برند.
عوام الناس راه دین کجا دید
سراسر دین ایشان هست تقلید
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم راه دین را نمی‌دانند و پیروی از دیگران تنها چیزی است که در دین‌شان وجود دارد.
همه تقلید باشد دین ایشان
نمی‌دانند حقیقت اصل ایمان
هوش مصنوعی: همه در دین‌شان فقط تقلید می‌کنند و حقیقت و اصل ایمان را نمی‌شناسند.
عوام الناس خود اغیار باشند
بمعنی دور از اسرار باشند
هوش مصنوعی: مردم عادی به نوعی بیگانگان هستند، یعنی از رازها و مسائل عمیق دورند.
تو میدان عام را حیوان ناطق
که هستند جملهٔ ایشان منافق
هوش مصنوعی: شما در جامعه، فقط افرادی را می‌بینید که به ظاهر صحبت می‌کنند، اما در حقیقت، خیلی از آن‌ها رفتارهای دوگانه و ناپاک دارند.
براه دین سراسر ره زنانند
نخوانی مردشان کایشان زنانند
هوش مصنوعی: در راه دین، همه کسانی که حرکت می‌کنند، به سوی هدف می‌روند و نمی‌توان آنان را مردان به‌حساب آورد، زیرا واقعاً به لحاظ روحی و اخلاقی، در مقام زنان قرار دارند.
همه دیوند در صورت چوآدم
بصد باره ز اسب و گاو و خر کم
هوش مصنوعی: همه انسان‌ها در ظاهر شبیه به آدم هستند، اما در باطن و ویژگی‌های شخصیتی، هر یک از آن‌ها می‌توانند تفاوت‌های زیادی داشته باشند. برخی از آن‌ها ممکن است رفتارهایی شبیه به حیوانات داشته باشند.
نمی‌دانند دین مصطفی را
نه خود را می‌شناسند نه خدا را
هوش مصنوعی: آنها دین پیامبر را نمی‌شناسند، نه خود را درک کرده‌اند و نه خدا را.
عوام الناس را احوال مشکل
عوام الناس را پایست درگل
هوش مصنوعی: احوال عمومی مردم معمولاً دشوار و پیچیده است و این وضعیت همواره ادامه دارد.
عوام الناس این معنی ندانند
عوام الناس در دعوی بمانند
هوش مصنوعی: مردم عادی این مفهوم را درک نمی‌کنند و در بحث و جدل باقی می‌مانند.
عوام الناس خود خود را زبون کرد
پدویات جهالت سرنگون کرد
هوش مصنوعی: مردم عام به خاطر نادانی و جهل خودشان را ضعیف و تسلیم کرده‌اند، و همین جهل سبب سقوط و نابودی آنها شده است.
کلیم الله را هادی ندانند
همه گوساله را الله خوانند
هوش مصنوعی: همه به حضرت موسی (کلیم الله) به عنوان راهنما و هدایت‌گر نگاه نمی‌کنند و در عوض، برخی گوساله را به عنوان خدا می‌پرستند.
بیازارند عیسی را بخواری
همه خر را خرند از خوک داری
هوش مصنوعی: عیسی را به خاطر خواری و ذلت می‌آزارند، اما همه از خر بودن خودشان آگاهند و این به آنها مربوط نیست.
همی کوشند در آزار درویش
همی هستند در آرایش خویش
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی افراد تلاش می‌کنند درویش را اذیت کنند، در حالی که خودشان به زیبایی‌های ظاهری و آرایش خود می‌پردازند.
از ایشان خویشتن را دور میدار
از ایشان سر خود مستور میدار
هوش مصنوعی: از آن‌ها دوری کن و خودت را از دید آن‌ها پنهان نگه‌دار.
براه دین عوام الناس عامند
ندانی پخته ایشان را که خامند
هوش مصنوعی: مردم عوام در راه دین هستند و نمی‌دانی که بعضی از آن‌ها که به ظاهر با فهم و پختگی به نظر می‌رسند، در واقع هنوز در مراحل ابتدایی و ناپخته هستند.
هر آنکس گفت چون منصور اسرار
به ساعت میزنندش بر سر دار
هوش مصنوعی: هر کسی که به طور علنی دربارهٔ رازها و اسرار صحبت کند، مانند منصور که به خاطر بیان رازهایش در زمان خود به دار آویخته شد، با عواقب سختی مواجه خواهد شد.
همی کن از عوام الناس پرهیز
ز اهل عام همچون تیر بگریز
هوش مصنوعی: از مردم عادی دوری کن و مثل تیر از جمعیت فرار کن.
ندانی تو عوام الناس مردم
حقیقت راه دین را کرده‌اند گم
هوش مصنوعی: تو نمی‌دانی که مردم عادی چگونه مسیر واقعی دین را گم کرده‌اند.
نکردند پیروی دین نبی را
نمی‌دانند بقول او وصی را
هوش مصنوعی: آنها از دین پیامبر پیروی نکردند و نمی‌دانند که او در مورد جانشینش چه گفته است.
همه کورند و کر اندر حقیقت
نمی‌دانند اسرار طریقت
هوش مصنوعی: همه مردم از حقیقت و اسرار راه و روش زندگی آگاه نیستند و در واقع نابینایند و ناشنوا.
بقرآن هم خدا بکم وصم گفت
ز بهر عام این درالمثل سفت
هوش مصنوعی: به قرآن قسم، خدا به شما گفت که برای همگان، این مثل و داستان را به وضوح بیان کنید.
نه بینم کورشان از چشم ظاهر
پس آن کوری بود از دیدهٔ سر
هوش مصنوعی: من نمی‌بینم که آنها از نظر ظاهری کور هستند، پس این کوری ناشی از عدم دید واقعی و عمیق است.
بگوش ظاهرش هم گر نه بینم
حقیقت معنی دیگر ببینم
هوش مصنوعی: اگر چه از ظاهر او چیزی نمی‌بینم، اما حقیقت را در معنای دیگری تشخیص می‌دهم.
پس آن کوری بود کوری دلها
تو چشم دل درین اسرار بگشا
هوش مصنوعی: این وضعیت، ناشی از نادانی و کور بودن دل‌هاست. بنابراین، باید با چشم دل به این اسرار نگاه کنیم و آن‌ها را دریابیم.
بچشم دل حقیقت کور باشند
از آن کز راه معنی دور باشند
هوش مصنوعی: اگر دل به حقیقت نگاه نکند، مثل این است که کور است؛ زیرا از فهم عمیق و واقعی دور مانده است.
به ظاهر جان اگر بینی دریشان
ولیکن در حقیقت مرده شان دان
هوش مصنوعی: اگر به ظاهر به نظر آید که آن‌ها زنده‌اند، اما در واقعیت باید بدانید که آن‌ها مرده‌اند.
به ظاهر زنده اما جان ندارند
اگر دانند جان جانان ندانند
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که این افراد زنده‌اند ولی در واقع روح و زندگی حقیقی ندارند. اگر آن‌ها بدانند که ارزش زندگی واقعی در چیست، هرگز نمی‌توانند به نفس واقعی و معشوق خود پی ببرند.
حقیقت جان جانان مظهر نور
که او باشد ز چشم عام مستور
هوش مصنوعی: حقیقتی که جان محبوب را تشکیل می‌دهد، نمایانگر نور است و این حقیقت به قدری روشن و خالص است که از چشم مردم عادی پنهان مانده است.
هر آنکس کو بنورش راه بیند
حقیقت مظهر الله بیند
هوش مصنوعی: هر کسی که به نور او توجه کند، به حقیقتی که نمایانگر وجود خداست، دست می‌یابد.
بنور او بیابی زندگانی
بمانی در بقای جاودانی
هوش مصنوعی: با نور او زندگی را پیدا خواهی کرد و در جاودانگی باقی خواهی ماند.
ز سر اولیا پرسی تو احوال
بگویم با تو از احوالشان حال
هوش مصنوعی: اگر از اولیا بپرسی، باید به تو بگویم که حال آن‌ها چگونه است.

حاشیه ها

1400/05/13 21:08
آرمین

آفرینها بر حضرت عطار