گنجور

بخش ۱۷

حقیقت بحر کل دریای نور است
همه جائی که آن مأوای نور است
توی یک قطرهٔ از بحر توحید
بیکتائی نگر بگذار تفرید
تفکر کن که آخر از کجائی؟
جداگشته ز بحر او کجائی؟
شناسی گر بمعنی خویش را باز
بدانی کز کجا داری تو آغاز
تو پنداری توی ای مرد نادان
حجاب خود توی فتنه همین دان
خودی خویشتن بردار از راه
که تا واقف شوی از سر الله
یکی نور است حقیقت کل اشیا
بیاید گوهر باران ز دریا
حقیقت بین شو و در خود نظر کن
چو قطره سوی بحر او گذر کن
هر آنکس کو نشد از بحر آگاه
نیابد در حقیقت سوی او راه
وگر خود را ندانی از کجائی
نیابی اندر این بحر آشنائی
حقیقت تا ابد در جهل مانی
بمانی در جحیم جاودانی
نگردد بر رخت در معرفت باز
اگر خود را ندانی تو ز آغاز
بشو غواص دریای معانی
کزین معنی در اسرار دانی
برون آورد رو بشکن صدف را
که تا دانی نشان من عرف را
شوی دریاچه در دریا نشینی
بجز دریا دگر چیزی نبینی
اگر آگه ازین معنی شوی تو
شوی واصل به بحر معنوی تو
بمعنی پی بری سر حقیقت
روی چون قطره اندر بحر وحدت
حقیقت را بمعنی شاه دارد
بسوی جمله دلها راه دارد
مجو آزار دلها تا توانی
که آن تیر است در دلها نهانی
چه دانی تو که در دل یار باشد
دل تو خالی از اغیار باشد
چه قطره واصل دریای اویم
سخن کوتاه شد والله یعلم
دگر پرسی ز سرّ کشتی نوح
که بر من ساز این ابواب مفتوح

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حقیقت بحر کل دریای نور است
همه جائی که آن مأوای نور است
هوش مصنوعی: حقیقت، مانند دریای وسیع نور است و هر جایی که نور وجود دارد، محل امن و آرامش آن نور نیز هست.
توی یک قطرهٔ از بحر توحید
بیکتائی نگر بگذار تفرید
هوش مصنوعی: در یک قطره از دریاى یکتایى، به بی‌نهایت بودن آن بنگر و بگذار که تفکیک و جدایی در آن وجود نداشته باشد.
تفکر کن که آخر از کجائی؟
جداگشته ز بحر او کجائی؟
هوش مصنوعی: به این فکر کن که از کجا آمده‌ای؟ آیا از دریا جدا شده‌ای و در چه مکانی قرار داری؟
شناسی گر بمعنی خویش را باز
بدانی کز کجا داری تو آغاز
هوش مصنوعی: اگر بخواهی خودت را بشناسی و از آغاز وجودت آگاه شوی، باید به این فکر کنی که از کجا شروع شده‌ای و چه جوانب وجودی‌ات را باید در نظر بگیری.
تو پنداری توی ای مرد نادان
حجاب خود توی فتنه همین دان
هوش مصنوعی: تو فکر می‌کنی که با حجاب خودت از فتنه‌ها محافظت می‌کنی، اما در واقع این خود تو هستی که به آن‌ها دامن می‌زنی.
خودی خویشتن بردار از راه
که تا واقف شوی از سر الله
هوش مصنوعی: خودت را از مسیر زندگی کنار بگذار، تا زمانی که به حقیقت و ذات الهی آشنا شوی.
یکی نور است حقیقت کل اشیا
بیاید گوهر باران ز دریا
هوش مصنوعی: حقیقت تمامی چیزها مانند نوری است که می‌درخشد و همچون گوهری از باران دریا به زمین می‌آید.
حقیقت بین شو و در خود نظر کن
چو قطره سوی بحر او گذر کن
هوش مصنوعی: واقعیت را درک کن و به درون خود نگاهی بینداز، مانند قطره‌ای که به سمت دریا حرکت می‌کند.
هر آنکس کو نشد از بحر آگاه
نیابد در حقیقت سوی او راه
هوش مصنوعی: هر کسی که از عمق و حقیقت دنیا بی‌اطلاع باشد، نمی‌تواند به درستی به مقصد واقعی خود دست پیدا کند.
وگر خود را ندانی از کجائی
نیابی اندر این بحر آشنائی
هوش مصنوعی: اگر خود را نشناسی و ندانید از کجایی آمده‌ای، در این دریا هرگز آشنایی پیدا نخواهی کرد.
حقیقت تا ابد در جهل مانی
بمانی در جحیم جاودانی
هوش مصنوعی: حقیقت همیشه در نادانی باقی می‌ماند و تو در عذاب همیشگی خواهی ماند.
نگردد بر رخت در معرفت باز
اگر خود را ندانی تو ز آغاز
هوش مصنوعی: اگر خودت را از ابتدا نشناسی و به عمق دانش و شناخت خود نپردازی، هرگز نمی‌توانی به درستی بر روی چهره‌ات و شخصیتت آگاهی پیدا کنی و به آن بازگردی.
بشو غواص دریای معانی
کزین معنی در اسرار دانی
هوش مصنوعی: به عمق معانی بپرداز و به جستجوی اسرار بپرداز، چرا که در این معنا، رازهایی نهفته است که فقط با دقت و تأمل درک می‌شود.
برون آورد رو بشکن صدف را
که تا دانی نشان من عرف را
هوش مصنوعی: به بیرون بیا و صدف را بشکن تا بتوانی نشانه‌ای از حقیقت و معرفت را ببینی.
شوی دریاچه در دریا نشینی
بجز دریا دگر چیزی نبینی
هوش مصنوعی: اگر در دریا نشسته‌ای، جز دریا چیزی نخواهی دید.
اگر آگه ازین معنی شوی تو
شوی واصل به بحر معنوی تو
هوش مصنوعی: اگر به این حقیقت پی ببری، به دریای معنوی واقعی خواهد پیوست.
بمعنی پی بری سر حقیقت
روی چون قطره اندر بحر وحدت
هوش مصنوعی: به حقیقت نزدیک شو، مانند قطره‌ای که در دریا غرق می‌شود و به وحدت می‌رسد.
حقیقت را بمعنی شاه دارد
بسوی جمله دلها راه دارد
هوش مصنوعی: حقیقت مانند یک پادشاه است که راهی به سوی همه دل‌ها دارد.
مجو آزار دلها تا توانی
که آن تیر است در دلها نهانی
هوش مصنوعی: تا جایی که می‌توانی، دل‌ها را آزار نده، زیرا آن تیر عشق در دل‌ها پنهان است.
چه دانی تو که در دل یار باشد
دل تو خالی از اغیار باشد
هوش مصنوعی: تو نمی‌دانی که در دل محبوب چه می‌گذرد، در حالی که دل تو پر از خیانت و دلبستگی به دیگران است.
چه قطره واصل دریای اویم
سخن کوتاه شد والله یعلم
هوش مصنوعی: من مانند یک قطره در دریای او هستم و این نشان می‌دهد که صحبت درباره‌اش بسیار کوتاه و محدود است. خداوند از همه چیز آگاه‌تر است.
دگر پرسی ز سرّ کشتی نوح
که بر من ساز این ابواب مفتوح
هوش مصنوعی: اگر کنجکاوی دربارهٔ راز کشتی نوح داری، از من بپرس که چگونه این درهای باز برای من ساخته شده است.