شمارهٔ ۷۲
تا بکی یار بکام دگران خواهد بود
چشم امید دل من نگران خواهد بود
زان تعلل وز ما صبر و تحمل تا چند
ما بر این شیوه و دلدار بران خواهد بود
عوض بادهٔ گلگون صراحی چندم
شیشهٔ دیده ز خون جرعه فشان خواهد بود
تا کیم شعلهٔ دل روشنی خلوت و یار
شمع در انجمن مدعیان خواهد بود
همه شب بر درت از آمد و رفتم تا کی
سگ کوی تو بفریاد و فغان خواهد بود
چند مرغ دلم اندر قفس سینهٔ تنگ
بهوای چمنت نوحه کنان خواهد بود
سرگرانی تو عمری نپذیرد انجام
کو شکیبابه چه تاب و چه توان خواهد بود
روز در بیم که آمد شب و چون خواهد رفت
شب در اندیشه که فردا بچه سان خواهد بود
صدقران گر گذرد بخت اگربخت من است
رو شکیب آر که در خواب گران خواهد بود
ای مه از دست تو در کوچه و بازار اسرار
بعد از این نعره زنان جامه دران خواهد بود
شمارهٔ ۷۱: ترا دوشینه بر لب جام و غیر اندر مقابل بودشمارهٔ ۷۳: مستانه بیرون تاخته تا عقل و دین یغما کند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا بکی یار بکام دگران خواهد بود
چشم امید دل من نگران خواهد بود
هوش مصنوعی: تا کی دل من به امید یار خواهد بود در حالی که او به مقاصد دیگران خواهد پرداخت؟
زان تعلل وز ما صبر و تحمل تا چند
ما بر این شیوه و دلدار بران خواهد بود
هوش مصنوعی: از این تأخیر و صبر و تحمل ما تا کی خواهد بود؟ ما به این سبک و با این دلدار چگونه ادامه خواهیم داد؟
عوض بادهٔ گلگون صراحی چندم
شیشهٔ دیده ز خون جرعه فشان خواهد بود
هوش مصنوعی: به جای نوشیدنی خوشرنگ، این بار از چشمانم که پر از اشک است، جرعهای از غم و اندوه را مینوشم.
تا کیم شعلهٔ دل روشنی خلوت و یار
شمع در انجمن مدعیان خواهد بود
هوش مصنوعی: تا چه زمانی شعلهٔ دل من در تنهایی روشن خواهد ماند و یارم مانند شمعی در جمع مدعیان خواهد درخشید؟
همه شب بر درت از آمد و رفتم تا کی
سگ کوی تو بفریاد و فغان خواهد بود
هوش مصنوعی: هر شب به درگاه تو میآیم و میروم، و نمیدانم تا کی این حال ادامه خواهد داشت، گویی که مانند سگی وفادار در کوی تو انتظار میکشم و فریاد میزنم.
چند مرغ دلم اندر قفس سینهٔ تنگ
بهوای چمنت نوحه کنان خواهد بود
هوش مصنوعی: در دل من چندین پرنده در قفس سینهٔ تنگ نگهداری میشوند و به خاطر زیبایی تو با ناله و زاری به هوای تو هستند.
سرگرانی تو عمری نپذیرد انجام
کو شکیبابه چه تاب و چه توان خواهد بود
هوش مصنوعی: نگرانی و ناراحتی تو هرگز به پایان نمیرسد، زیرا نمیتوان در برابر آن تاب آورد یا توانایی مقابله با آن را داشت.
روز در بیم که آمد شب و چون خواهد رفت
شب در اندیشه که فردا بچه سان خواهد بود
هوش مصنوعی: روز با نگرانی منتظر شب است و شب نیز در فکر این است که فردا چگونه خواهد بود.
صدقران گر گذرد بخت اگربخت من است
رو شکیب آر که در خواب گران خواهد بود
هوش مصنوعی: اگر بخت من در کار باشد، حتی اگر صد سال هم بگذرد، باید صبر کرد؛ زیرا خواب عمیق و شیرینی در انتظار است.
ای مه از دست تو در کوچه و بازار اسرار
بعد از این نعره زنان جامه دران خواهد بود
هوش مصنوعی: ای ماه، از دست تو در خیابانها و بازارها، رازهایی که بعداً فاش خواهند شد، به گونهای فریاد زده خواهد شد که دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.

حکیم سبزواری