شمارهٔ ۷
ای قد تو سرو بوستانها
وی روی تو ماه آسمانها
گل جیب دریده تا فتاده
آوازهٔ تو به گلستانها
خوبان به جهان بسی بود لیک
آن تو کجا و آن آنها
صبری بده ای خدا به بلبل
یا مرحمتی به باغبانها
برگوی تو از سگان مایی
تا خود شنوند پاسبانها
تاب تب هجرت ای پریروی
آتش زده مغز استخوانها
ای شوخ ز جور تو صد آوخ
وی دوست ز دست تو فغانها
بیماه رخت ز اشک شبها
تا صبح شما رم اخترانها
افسانهٔ ما هر آنکه بشنید
لب بست دگر ز داستانها
اسرار نگاهدار کاسرار
در دل دارند رازدانها
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای قد تو سرو بوستانها
وی روی تو ماه آسمانها
هوش مصنوعی: تو همچون سروهای زیبا در باغها هستی و چهرهات به ماههای آسمان میماند.
گل جیب دریده تا فتاده
آوازهٔ تو به گلستانها
هوش مصنوعی: گل که جیبش پاره شده، صدای تو را به گلستانها رسانده است.
خوبان به جهان بسی بود لیک
آن تو کجا و آن آنها
هوش مصنوعی: در دنیا بسیار انسانهای خوب و نیکو وجود دارند، اما تو کجا و آنها کجا.
صبری بده ای خدا به بلبل
یا مرحمتی به باغبانها
هوش مصنوعی: خداوندا، به بلبل صبری عطا کن یا به باغبانها رحمتی ارزانیدار.
برگوی تو از سگان مایی
تا خود شنوند پاسبانها
هوش مصنوعی: تو از سگان ما سخن بگو تا پاسبانها هم این را بشنوند.
تاب تب هجرت ای پریروی
آتش زده مغز استخوانها
هوش مصنوعی: ای محبوب زیبا روی، درد و شوق سفر تو مانند آتش در جان و استخوانهایم شعلهور شده است.
ای شوخ ز جور تو صد آوخ
وی دوست ز دست تو فغانها
هوش مصنوعی: ای عزیف، از دست تو چقدر ناله و زاری میکنم! این همه درد و غم ناشی از رفتارهای ناپسند توست.
بیماه رخت ز اشک شبها
تا صبح شما رم اخترانها
هوش مصنوعی: در شبهای بدون ماه، چشمانم پر از اشک میشود و تا صبح به یاد تو و ستارهها سر میکنم.
افسانهٔ ما هر آنکه بشنید
لب بست دگر ز داستانها
هوش مصنوعی: هر کسی که داستان ما را بشنود، دیگر هیچ چیزی از قصههای دیگر نمیگوید و سکوت میکند.
اسرار نگاهدار کاسرار
در دل دارند رازدانها
هوش مصنوعی: نگاهدارها، یعنی کسانی که رازها را در دل دارند، اسرار را در خود نگه میدارند و از افشا کردن آنها خودداری میکنند.
حاشیه ها
1399/11/07 12:02
محمد رستگارمقدم
در بیت ششم پریروی صحیح است