شمارهٔ ۴۸
آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت
یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت
زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی
پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت
آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم
از خوان طرب خون جگر قسمت ما داشت
روزی که زدندی همگی ساغر عشرت
ساقی ازل بهرهٔ ما جام بلا داشت
یکجا غم یاران وز یکسو غم دوران
ای بخت ندانم سر شوریده چها داشت
بی پا وسرانت همه سرخیل جهانند
عشق تو همانا اثر بال هما داشت
یاقوت سرشکم برهت خون شده دل بود
تازه زندت آب همین دیده به جا داشت
چون نیستمی در خور دیدار تو ای کاش
ره بود به آنم که رهی سوی شما داشت
هر تیر نگه جسته ز شست تو نشسته
در دل مگر آن خاصیت تیر قضا داشت
راندی ز در خویش چو اسرار حزین را
میرفت و بحسرت نگهی سوی قفا داشت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت
یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که گاهی نگاهی به گدایان میکرد، ای کاش سرم همیشه تحت سایهٔ لطف او بود و این لطف را از من دریغ نمیکرد.
زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی
پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت
هوش مصنوعی: از آن روز شادمانی یاد میکنم که از غنچهای پیامی به دل سوختهام از طرف باد صبا رسید.
آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم
از خوان طرب خون جگر قسمت ما داشت
هوش مصنوعی: زندگی را همچون یک مهمانی خوشگذارانی تزیین کردهاند و از سفرهای شاداب، همراه با زحمت و رنجی که بر دل داریم، سهمی برای ما قرار دادهاند.
روزی که زدندی همگی ساغر عشرت
ساقی ازل بهرهٔ ما جام بلا داشت
هوش مصنوعی: روزی که همه ما تحت تأثیر شادی و خوشگذرانی قرار داشتیم، ساقی ازل به ما جامی از رنج و درد عطا کرده بود.
یکجا غم یاران وز یکسو غم دوران
ای بخت ندانم سر شوریده چها داشت
هوش مصنوعی: غم یاران و مشکلات دوران، هر دو به من فشار میآورد. ای بخت، نمیدانم که سرنوشتم چه چیزهایی برایم به همراه دارد.
بی پا وسرانت همه سرخیل جهانند
عشق تو همانا اثر بال هما داشت
هوش مصنوعی: بدون پا و سر، همه پیشوایان جهان هستند و عشق تو به راستی همچون بالی دارد که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد.
یاقوت سرشکم برهت خون شده دل بود
تازه زندت آب همین دیده به جا داشت
هوش مصنوعی: یاقوتی که به جای اشک من ریخته شده، نشاندهندهی احساسات عمیق و دلتنگی من است. دل من در این حالت مشابه به یک چیز تازه و زنده است و این اشکها نشانهای از زندگی و وجود درد و عشق در من است.
چون نیستمی در خور دیدار تو ای کاش
ره بود به آنم که رهی سوی شما داشت
هوش مصنوعی: وقتی که من در حضور تو نیستم، ای کاش راهی بود که به سمت تو میرفت.
هر تیر نگه جسته ز شست تو نشسته
در دل مگر آن خاصیت تیر قضا داشت
هوش مصنوعی: هر نگاه و توجهی که از تو به کسی میافتد، در دل او نشسته است؛ مگر اینکه آن تیر به تقدیر و سرنوشت مربوط باشد.
راندی ز در خویش چو اسرار حزین را
میرفت و بحسرت نگهی سوی قفا داشت
هوش مصنوعی: تو از خانه خود دور شدی و مانند سرزمینهای غمگین، رازهایی را به همراه بردی، اما با حسرت به گذشته نگاه میکردی.
حاشیه ها
1399/11/14 13:02
شاگرد
مصرع دوم بیت دوم به نظرم اینطور که اصلاح بشه معناش مشخص میشه؛
>>> پیغام به دلسوختۀ باد صبا داشت
لطفا اگر اشتباه میکنم بفرمایید که صحیحش رو بفهمم. تشکر
1399/11/14 14:02
شاگرد
بیت چهارم شعر چقدر یادآور این بیته:
> اگر با من نبودش هیچ میلی چرا جام مرا بشکست لیلی

حکیم سبزواری