شمارهٔ ۳۱
جلوه گر در پرده آمد آفتاب
از تعین بر رخ افکنده نقاب
تا نسوزند از فروغ روی او
رفته از مهر آن مهم زیر سحاب
نی غلط گفتم نقاب و پرده چیست
بی حجابی آمده او را حجاب
شاهدان در پرده مستورند لیک
ماه من بی پرده باشد در نقاب
دیدم اندر بزم میخواران شدی
هم تو ساقی هم ساغر هم شراب
قصهٔ ما قصهٔ آبست و حوت
ای تو آب و جمله عالم سراب
تابی از آن مهر عالمتاب کو
تا فسرده دل شود فانی در آب
مصدر و تعریف و اصل و فرع تو
هم تکلم از تو هم با تو خطاب
از شراب بیخودی ساقی بده
یک دو ساغر تا شوم مست و خراب
گویم از اسرار هر ناگفتنی
پیش زاهد گر خطا و گر ثواب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جلوه گر در پرده آمد آفتاب
از تعین بر رخ افکنده نقاب
هوش مصنوعی: خورشید با نور خود به پرده آمد و پوشش خود را از چهره برداشت.
تا نسوزند از فروغ روی او
رفته از مهر آن مهم زیر سحاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که نور روی او خاموش نشده و عشق او از دل ما رفته، نمیگذاریم که عشق و محبتمان در سایه و غبار پنهان شود.
نی غلط گفتم نقاب و پرده چیست
بی حجابی آمده او را حجاب
هوش مصنوعی: من اشتباه گفتم که پرده و نقاب چه معنایی دارد، چون بیحجابی او خود به نوعی حجاب است.
شاهدان در پرده مستورند لیک
ماه من بی پرده باشد در نقاب
هوش مصنوعی: شاهدان و زیباییها در خفا و پنهانی هستند، اما ماه من به وضوح و بدون پوشش در زیبایی خود نمایان است.
دیدم اندر بزم میخواران شدی
هم تو ساقی هم ساغر هم شراب
هوش مصنوعی: در میخانهای که مینوشیدند، تو هم به عنوان ساقی و هم به عنوان پیاله و هم به عنوان شراب حضور داشتی.
قصهٔ ما قصهٔ آبست و حوت
ای تو آب و جمله عالم سراب
هوش مصنوعی: داستان ما داستانی از پیچیدگی و عجیبوغریب است، تو مثل آب و همه چیز در جهان مانند سراب است.
تابی از آن مهر عالمتاب کو
تا فسرده دل شود فانی در آب
هوش مصنوعی: یک پرتو از آن خورشید جاودانه بر دل سرد من بتاب تا در آب ناپدید شوم.
مصدر و تعریف و اصل و فرع تو
هم تکلم از تو هم با تو خطاب
هوش مصنوعی: تو خود منبع و اصل و حقیقتی، همواره در حال گفتگو و ارتباطی.
از شراب بیخودی ساقی بده
یک دو ساغر تا شوم مست و خراب
هوش مصنوعی: ساقی، لطفاً بلافاصله دو جام از شراب بیخودیم را به من بده تا کمی مدهوش و خراب شوم.
گویم از اسرار هر ناگفتنی
پیش زاهد گر خطا و گر ثواب
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از رازهای هر چیزی که نمیتوان گفت برای زاهد بگویم، چه خطا باشد و چه کار درست.