گنجور

شمارهٔ ۱۴

بشکست بسنگ کین پر ما
نامد پی رحم بر سر ما
برتارک اختران نهم گام
آید چو خجسته اختر ما
زان ابروی چون هلال گردید
چون قوس خمیده پیکر ما
طرفی ز کتاب چون نبستم
شد رهن شراب دفتر ما
چون طره چو عطر سای باشد
عودی مفکن بمجمر ما
مهر و مه گیتی آفریدند
از پرتو مهر انور ما
آمد بوجود آب و آتش
از چشم و دل پر اخگر ما
شاهیم چو ما گدای اوئیم
خاک در اوست افسر ما
دلدار برغم مدعی گفت
اسرار بود سگ درما

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشکست بسنگ کین پر ما
نامد پی رحم بر سر ما
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به بیان این موضوع می‌پردازد که سختی‌ها و مشکلات، بر سر ما فشار آورده و ما را به زانو درآورده است. به‌عبارت دیگر، در مواجهه با این دشواری‌ها، رحم و انصاف در حق ما فراموش شده و تنها با سنگینی و سختی رفتار کرده‌اند.
برتارک اختران نهم گام
آید چو خجسته اختر ما
هوش مصنوعی: وقتی که ستاره‌های خوشبختی در آسمان درخشان‌تر از همیشه ظاهر می‌شوند، نشانه‌ای از خوش شانسی و سعادت ما خواهد بود.
زان ابروی چون هلال گردید
چون قوس خمیده پیکر ما
هوش مصنوعی: ابروی او مانند هلالی خمیده و زیبا شده است و این زیبایی به سایه‌ای بر پیکر ما افزوده است.
طرفی ز کتاب چون نبستم
شد رهن شراب دفتر ما
هوش مصنوعی: وقتی کتابی را کنار گذاشتم، دفتر ما جایگزین شراب شد.
چون طره چو عطر سای باشد
عودی مفکن بمجمر ما
هوش مصنوعی: وقتی موها به لطافتی شبیه عطر و بوی خوش باشند، نیازی به خوشبو کننده نداریم.
مهر و مه گیتی آفریدند
از پرتو مهر انور ما
هوش مصنوعی: خورشید و ماه جهان را از نور و روشنایی ما ساخته‌اند.
آمد بوجود آب و آتش
از چشم و دل پر اخگر ما
هوش مصنوعی: آب و آتش در وجود ما نشأت گرفته است و دل و چشم ما پر از اشتیاق و احساسات سوزانی است.
شاهیم چو ما گدای اوئیم
خاک در اوست افسر ما
هوش مصنوعی: ما مانند کسی هستیم که در حضور شاه، گدای او به حساب می‌آید؛ زیرا افتخار ما در این است که در خاک پای او هستیم و سربلندی‌مان به او مربوط می‌شود.
دلدار برغم مدعی گفت
اسرار بود سگ درما
هوش مصنوعی: دوست من با وجود اینکه دیگران ادعا می‌کنند، رازهایی را بر ملا کرد که نشان می‌دهد ما مثل یک سگ وفادار به یکدیگر هستیم.