گنجور

شمارهٔ ۱۰

تا جان بتن آید بیا احوالپرس این خسته را
تا دل گشاید برگشا آن پستهٔ لب بسته را
آن سبزهٔ نورسته را تا دیدمی رستم زدین
پیوسته خواهم سجده کردآن ابروی پیوسته را
گرسوی مرغانم رهاسازدزدام از مهرنیست
ازرشک پرخواهدکشد این بال و پربشکسته را
اززهد و تقوی مشکلم نگشود ومشکل میفروش
بستاندوجامی دهداین صبحه بگسسته را
هرکیش و فن آموختم هر مشکلی کاندوختم
سیلاب عشق آمد ببرد آن خوانده و دانسته را
کالای دارائی کل جز در لباس فقر نیست
پیوند باشد با خدا درویش از خود رسته را
پائین ترین مأوا بود اسرار فرق فرقدان
از کاخ جان برخواسته برخاک او بنشسته را

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا جان بتن آید بیا احوالپرس این خسته را
تا دل گشاید برگشا آن پستهٔ لب بسته را
هوش مصنوعی: هر زمان که با من همراه می‌شوی، حال و احوال این دل شکسته را بپرس تا شاید اندکی از غم و ناراحتی‌ام کاسته شود و در نهایت آن راز پنهان و درون بسته‌ام را آشکار کنم.
آن سبزهٔ نورسته را تا دیدمی رستم زدین
پیوسته خواهم سجده کردآن ابروی پیوسته را
هوش مصنوعی: من وقتی آن سبزه‌ی جوان را دیدم که در دل دشت می‌بالد، به یاد رستم افتادم و پیوسته به خاطر زیبایی آن ابروی خوش‌رخ، سجده و احترام را بر خود واجب می‌دانم.
گرسوی مرغانم رهاسازدزدام از مهرنیست
ازرشک پرخواهدکشد این بال و پربشکسته را
هوش مصنوعی: اگر پرندگان گرسنه‌ام را رها کنند، این از محبت نیست، بلکه به علت حسادت خواهد بود که بال و پر شکسته‌اش را خواهد کشید.
اززهد و تقوی مشکلم نگشود ومشکل میفروش
بستاندوجامی دهداین صبحه بگسسته را
هوش مصنوعی: از زهد و تقوا نتوانستم به خواسته‌ام برسم و مشکل من را حل نکرد. اما آن کسی که شراب می‌فروشد، در این صبحی که خوابم شکسته، به من جامی هدیه می‌دهد.
هرکیش و فن آموختم هر مشکلی کاندوختم
سیلاب عشق آمد ببرد آن خوانده و دانسته را
هوش مصنوعی: هر دانشی را که یاد گرفتم و هر مشکلی را که حل کردم، در نهایت، سیلاب عشق همه آنچه را که آموخته‌ام، با خود برد.
کالای دارائی کل جز در لباس فقر نیست
پیوند باشد با خدا درویش از خود رسته را
هوش مصنوعی: ثروت واقعی فقط در ظاهری از فقر قابل مشاهده است و ارتباط درویش با خداوند به این معنی است که او خود را از دنیای مادی جدا کرده است.
پائین ترین مأوا بود اسرار فرق فرقدان
از کاخ جان برخواسته برخاک او بنشسته را
هوش مصنوعی: پائین‌ترین مکان، رازهای ستاره‌هاست که از درون کاخ جان بیرون آمده و بر روی زمین نشسته است.