شمارهٔ ۴۰ - در وصف قلعه
 قوی قلعه او که خاکش به پاکی 
 چو قلعی ولیکن از او عاجز آذر 
 پر از زرکانی و تیغ یمانی 
 پر از شیر جنگی و ببر دلاور 
 ز ماهی فروترش بنیاد لیکن 
 گذشته سربارش از چرخ اخضر 
 شده سد یأجوج خوار از بروجش 
 ز دیوار او دیو حیران و مضطر 
شمارهٔ  ۳۹ - از چکامه ای: اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغشمارهٔ  ۴۱ - فقر شاعر: دوستانم همه ماننده وسنی شده اند 
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 قوی قلعه او که خاکش به پاکی 
 چو قلعی ولیکن از او عاجز آذر 
هوش مصنوعی: این بیت به قدرت و استحکام یک قلعه اشاره دارد که دیوارها و زمین آن از پاکی و بیعیبی برخوردار است، اما با وجود این ویژگیها، آتش (آذر) نمیتواند به آسانی از آن عبور کند و به نوعی نشان میدهد که در مقابل سختیها و چالشها باید توانایی و قدرتی وجود داشته باشد.
 پر از زرکانی و تیغ یمانی 
 پر از شیر جنگی و ببر دلاور 
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک محیط یا وضعیت پر از قدرت و شجاعت اشاره دارد. در آن، اشاره به موجودات قوی و شجاع مانند شیر و ببر شده است که نمادهایی از دلیری و جنگندگی هستند. همچنین، وجود متریال گرانبهایی که در اینجا به زرکانی اشاره دارد، حس ثروت و شکوه را منتقل میکند. به طور کلی، تصویر ارائه شده نشاندهندهی فضایی پر از قدرت، شجاعت و ارزش است.
 ز ماهی فروترش بنیاد لیکن 
 گذشته سربارش از چرخ اخضر 
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که هرچند انسانها از نظر وجودی و طبیعی از ماهی پایینتر هستند، اما با تلاش و پشرفت، میتوانند بر مشکلات و محدودیتهای خود غلبه کنند و به درجات بالاتری دست یابند. در واقع، اشاره به این دارد که با اراده و کوشش، میتوان از وضعیتهای سخت و دشوار فراتر رفت.
 شده سد یأجوج خوار از بروجش 
 ز دیوار او دیو حیران و مضطر 
هوش مصنوعی: بر اثر دیوار محکم، یأجوج و ماجوج به زمینهای خود دسترسی پیدا نکرده و از این رو در وضعیت ناامیدی و سردرگمی قرار دارند. دیو که به نوعی نماد دشمنی و خطر است، در برابر این دیوار عاجز و ناتوان مانده است.

عسجدی