شمارهٔ ۱۰ - تغزل
برخیز و برافروز هلا قبله زردشت
بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
بس کس گرویدند بزردشت، کنون باز
ناکام کند روی سوی قبله زردشت
من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران
آتشکده گشته است دل و دیده چو چرخشت
گر دست بدل برنهم از سوختن دل
انگشت شود بیشک در دست من انگشت
ای روی تو چون باغ، همه باغ بنفشه
خواهم که بنفشه چنم از باغ تو یکمشت
آنکس که ترا کشت ترا کشت و مرا زاد
و آنکس که مرا زاد، مرا زاد و ترا کشت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برخیز و برافروز هلا قبله زردشت
بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
هوش مصنوعی: بیدار شو و تصمیم بگیر، زردشت را به یاد بیاور و در جایگاه خود بنشین. خود را از بار سنگین مشکلات رها کن.
بس کس گرویدند بزردشت، کنون باز
ناکام کند روی سوی قبله زردشت
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به زرتشت ایمان آوردند، اما حالا دوباره به ناامیدی روی آوردند و از آن سمت که زرتشت را میپرستیدند، رو برگرداندهاند.
من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران
آتشکده گشته است دل و دیده چو چرخشت
هوش مصنوعی: من احساس سردی نمیکنم، زیرا دل و چشمانم به خاطر آتش جدایی، مانند آتشکدهای شدهاند.
گر دست بدل برنهم از سوختن دل
انگشت شود بیشک در دست من انگشت
هوش مصنوعی: اگر بخواهم دستم را از آتش دل به دور بزنم، به یقین انگشتانم در دستانم بیشتر میشود.
ای روی تو چون باغ، همه باغ بنفشه
خواهم که بنفشه چنم از باغ تو یکمشت
هوش مصنوعی: چهرهات چون باغی زیباست و من آرزو دارم تمام باغ بنفشهها را از آن بستانم، زیرا تنها یک مشت از بنفشههایت را میخواهم.
آنکس که ترا کشت ترا کشت و مرا زاد
و آنکس که مرا زاد، مرا زاد و ترا کشت
هوش مصنوعی: کسی که تو را از بین برد، من را به دنیا آورد و کسی که من را به دنیا آورد، تو را از بین برد.
حاشیه ها
1401/12/16 13:03
نیما نجاری
با سلام؛
اَنگِشت زغال را گویند.
و در این مصرع انگشت اول بصورت اَنگِشت به معنی زغال و انگشت دوم که همان معنی مصطلح امروز است
اَنگِشت شود بیشک در دست من اَنگُشت.